لحظه‌ی حیاتی برای حقوق زنان در افغانستان

مهدی غلامی
لحظه‌ی حیاتی برای حقوق زنان در افغانستان

نویسنده: هیترِ بار- دیدبان حقوق بشر

 مترجم: مهدی غلامی

اکنون، زنان افغانستان هم می‌ترسند و هم امیدوار اند و زمان مهمی برای جهان است تا از حقوقی که به سختی به دست آمده است، حفاظت کند. توافق‌نامه‌ی ۲۹ فبروری میان ایالات متحده و طالبان می‌تواند زمینه را برای صلحی که مردم افغانستان مستأصلانه به دنبال آن اند، فراهم کند؛ اما این روند خطرات زیادی برای حقوق زنان دارد.
زنان در طول ۴۰ سال جنگ در افغانستان، رنج زیادی کشیده و سخت به دنبال صلح استند. آن‌ها در سال‌های پس از سقوط طالبان تا کنون، به شدت برای برابری جنگیده و پیش‌رفت‌های بزرگی هم داشته اند. اکنون زنان، وزیر، والی، قاضی، پولیس و سرباز اند و درصدی زنان در پارلمان افغاستان بیشتر از کنگره‌ی امریکا است؛ اما فعالان حقوق زنان افغانستان، در مبارزه‌ برای جای‌گاه برحق شان در میز مذاکر‌ه برای صلح، با مقاومت دولت افغانستان و کم‌بود حمایت از سوی حامیان مالیِ بین‌المللی روبه‌رو بوده اند. این محرومیت با در نظر داشت تبعیض بی‌امانِ طالبان علیه زنان و دختران، نگرانی‌ها مبنی بر این که حقوق زنان می‌تواند به راحتی قربانی این روند باشد را افزایش می‌دهد.
توافق‌نامه‌ی ایالات متحده و طالبان، بر خروج نیروهای خارجی و جلوگیری از حمایت طالبان به حملات تروریسم بین‌المللی متمرکز است. این توافق‌نامه هم‌چنان زمینه‌ی «گفت‌وگوهای بین‌الافغانی» را میان طالبان، دولت افغانستان و دیگر جناح‌ها فراهم می‌کند؛ گفت‌وگوهایی که قرار است در تاریخ ۱۰ مارچ آغاز شود. با این حال، حقوق زنان در توافق‌نامه‌ی ۲۹ فبروری شامل نشده است. زلمی خلیل‌زاد، فرستاده‌ی ویژه‌ی امریکا برای گفت‌وگوها، مکررا گفت که حقوق زنان و دیگر مسائل مرتبط به حقوق بشر، ساختارهای سیاسی و تقسیم قدرت، باید از طریق گفت‌وگوهایِ متعاقبِ بین‌الافغانی حل شود. فعالان از این منظر، ناامید شده اند.
طالبان هنوز هم به طور عمیقی زن‌ستیز اند. حکومت ۵ساله‌ی آن‌ها از ۱۹۹۶ تا ۲۰۰۱ به علت ممانعت از دسترسی زنان و دختران به آموزش، کار، آزادی رفت‌وآمد و خدمات بهداشتی، حکومت بدنامی بود. طالبان، خشونت‌هایی را مانند شلاق زدن در ملاء عام و اعدام توسط سنگ‌سار، بر زنان روا می‌داشتند. حرف و عمل طالبان در سال‌های پس از آن، تا حدی معتدل‌تر شده و معمولا در پاسخ به فشار جوامع، برخی از فرماندهان طالبان به دختران اجازه می‌دهند تا به مکاتب ابتدایی بروند؛ اما طالبان هم‌چنان دست به حملات خشونت‌آمیز علیه مکاتب دخترانه می‌زنند و ابتدایی‌ترین حقوق زنان و دختران را به آن‌ها نمی‌دهند. طالبان هنوز هم به طور عمیقی با برابری جنسیتی مخالف استند.
در ماه فبروری، یکی از رهبران طالبان نوشت: «با هم‌دیگر، راهی برای ساختن یک سیستم اسلامی پیدا می‌کنیم که تمام مردم افغانستان در آن حقوق مساوی دارند، جایی که از حقوق زنان در سایه‌ی اسلام – از حق آموزش تا حق کار – محافظت می‌شود. بدبینان به ویرگولی که واژه‌ی زنان را از حقوق مساوی جدا می‌کند، اشاره کرده و می‌گویند طالبان بین سال‌های ۱۹۹۶ تا ۲۰۰۱ ادعا می‌کردند که زنان از تمامی حقوقی که «اسلام به آن‌ها داده است» بهره می‌بردند.
دولت افغانستان، حامی غیرقابل اعتماد و گاهی حتا دشمنِ حقوق زنان بوده است. دولت‌های رییس‌جمهور کرزی و اشرف غنی، بارها حقوق زنان را کنار زده اند. هر دوی آن‌ها اکثرا درخواست فعالان برای شرکت کامل زنان در روند صلح را رد کرده اند، در حالی که قطع‌نامه‌ی ۱۳۲۵ شورای امنیت ملل متحد، این حق را به زنان داده است. حامیان مالی خارجی، به جای آن که سرمایه‌ی سیاسی شان را گسترش دهند تا زنان افغانستان در جریان مذاکرات، سهیم بوده و در میز مذاکره حضور داشته باشند، بیشتر مشغول گرفتن عکس‌های دست‌جمعی و دادن قراردادها بوده اند.
کم‌بود وضاحت در مورد گفت‌وگوهای بین‌الافغانی و مذاکره‌کنندگان تعیین‌شده، نگرانی‌ها از حقوق زنان را افزایش می‌دهد. نبرد داخلی سیاسی پس از انتخابات ریاست‌جمهوری بحث‌برانگیز، تعیین تیم مذاکره‌کننده‌ی دولت را به تعویق انداخته است. فشار برای تقسیم این نقش‌ها میان افراد بانفوذ، زنان را با بیرون ماندن از این روند تهدید می‌کند. نبود اطلاعات روشن در مورد این که کدام کشور میزبان گفت‌وگوها خواهد بود و چه کسی این گفت‌وگوها را تسهیل می‌کند، جلو اعمال نفوذ فعالان حقوق زن برای تأمین حق زنان را می‌گیرد.
اختلاف بر سر آزاد کردن یا نکردن زندانیان، آب را بیشتر گل‌آلود کرده و جدول‌ زمانی گفت‌وگوهای بین‌الافغانی را زیر سؤال برده است. در همین حال، خشونتی که در استقبال از امضای توافق‌نامه کاهش یافته بود، ممکن است بار دیگر افزایش یابد.

چند سال پیش، شنیدن این حرف از زبان فمینیست‌های افغانستان که نباید هیچ مذاکره‌ای با طالبان صورت بگیرد، عادی بود؛ طالبانی که از به رسمیت شناختن انسانیت کامل زنان خودداری می‌کردند. امروز اثری از آن حرف‌ها باقی نمانده است. حتا ثابت‌قدم‌ترین فعالان حقوق زن اکثرا پذیرفته اند که هیچ راهی غیر از مذاکره با طالبان برای رسیدن به صلح وجود ندارد؛ اما محافظت از حقوق زنان باید از اهداف کلیدی این روند باشد و برای این کار، زنان باید در میز مذاکره حضور داشته باشند. دولت‌ها به طور فزاینده‌ای به این باور رسیده اند که نقش زنان در روندهای صلح، تنها یک پس‌اندیشه نیست؛ بلکه اهمیت فراوانی برای پایداری و اجرای توافق‌نامه‌های صلح دارد. دولت افغانستان و همکاران بین‌المللی‌اش باید از زنان افغانستان حمایت کنند؛ زنانی که برای زندگی شان می‌جنگند.