خطر فروپاشی بیخ گوش نظام سیاسی افغانستان

سید مهدی حسینی
خطر فروپاشی بیخ گوش نظام سیاسی افغانستان

اعلام نتیجه‌ی نهایی چهارمین دور انتخابات ریاست‌جمهوری، وضعیت شکننده و جدی‌تری را در افغانستان به وجود آورد و آینده‌ی مردم و دولت در یک آزمون دشوار قرار گرفت؛ آینده‌ای که در یک تار باریک گره خورده و ممکن است که کوچک‌ترین اشتباه، افغانستان را با خطر فروپاشی مواجه کند و این کشور را بار دیگر در گودالی از جنگ و خشونت فرو ببرد.

این وضعیت خطرناک، زمانی علنی شد که کمیسیون انتخابات، محمداشرف غنی را به عنوان رییس‌جمهور منتخب اعلام کرد و در همسایگی ارگ، آقای عبدالله جشن پیروزی خود را در ریاست اجرائیه برگزار و خود را برنده‌ی انتخابات دانست. هواداران آقای غنی و مسؤولان حکومت‌های محلی در ولایات مشرقی، تصویر آقای عبدالله را از دفاتر کاری پایین کردند و در ولایت‌های مرکزی چون پنجشیر، با برافراشتن تصویر آقای عبدالله، او را رییس‌جمهور منتخب خواندند. در حال حاضر، سلامت انتقال قدرت سیاسی با مخاطره روبه‌رو شده و همه‌ی طرف‌ها برای رسیدن به قدرت سیاسی، چنگ و دندان تیز کرده ‌اند. آن‌چه را که کمیسیون انتخابات اعلام کرد، پیش از اعلام نتیجه نیز این نگرانی‌ها را تا حدودی در خفا وجود به وجود آورده بود؛ بنا بر این، اعلام نتیجه فاقد یک محتوا بود و محتوای اصلی رسیدن به اقتدار مرکزی است که میان غنی و عبدالله دست به دست می‌شود. خلایی که در همه‌ی این تلاش‌ها احساس می‌شود، اهمیت و جایگاه مردم در روند دموکراسی و انتخابات است که به پوچی گراییده است؛ اما هدف اصلی منازعه‌ی سیاسی موجود برای رسیدن به قدرت گروهی است که با سوءاستفاده از رسم و نشان مردم، سلامت یک دولت-ملت را به گروگان گرفته ‌اند.
در این میان، محمدکریم خلیلی، رهبر حزب وحدت اسلامی افغانستان، روز جمعه (۲ حوت) در میان هوادارانش هشدار داد که اجازه نمی‌دهد تا حکومتی برخاسته از تقلب، بالای آن‌ها فرمان‌روایی کند. آقای خلیلی با بیان این‌ که نتیجه‌ی نهایی انتخابات را نمی‌پذیرد و به تشکیل حکومت همه‌شمول روی می‌آورند، گفت: «در پای فیصله‌ی خود استیم، مانند کوه هندوکش ایستاد خواهیم بود؛ اما هیچ‌گاهی به معنای شورش‌گری نیست. انتخابات خیلی روشن است، تقلب خیلی روشن است. در برابر تقلب ایستاد شدیم و در برابر تقلب عزم مان، عزم همه کشور است. امروز محورهای ملی در برابر تقلب سازمان‌یافته‌ی ارگ ایستادند و نپذیرفتند نتیجه‌ی انتخابات تقلبی را.»
انتخابات ریاست‌جمهوری افغانستان، همکاری جامعه‌ی جهانی با دولت افغانستان را نیز دچار مشکل کرده است. پس از آن‌ که رییس اتحادیه‌ی اروپا به نحوی، پیروزی آقای غنی را تبریک گفت، این موضع‌گیری اتحادیه‌ی اروپا، با واکنش تند آقای عبدالله مواجه شد. به دنبال این واکنش، محمدکریم خلیلی نیز جامعه‌ی جهانی را به چشم‌پوشی از چگونگی انتخابات افغانستان متهم کرد. «ما گله‌مندیم که شما انتخابات پارلمانی را شاهد بودید و صدا بلند نکردید. ما آرزو داشتیم که در برابر تقلب‌های بسیار عریان و روشن انتخابات ریاست‌جمهوری ایستاده شوید و مخالفت کنید؛ اما باز هم تماشاگر بودید. موضع ما روشن است. به خلیل‌زاد روشن گفتم که همکاران بین‌المللی و امریکا، یا مردم افغانستان را با خود دوست داشته باشد یا ارگ را. انتخاب دست آن‌ها است که کدام را انتخاب خواهد کرد.»
نقش جامعه‌ی جهانی و کشورهای متحد استراتژیک دولت افغانستان به ویژه ایالات متحده‌ی امریکا، برای اعتباردهی دولت آینده، نهایت مؤثر است. با گذشت چهار روز از اعلام نتیجه‌ی نهایی انتخابات اما واشنگتن به شدت می‌کوشد که از احتیاط لازم کار بگیرد و به همین خاطر، تا هنوز موقف رسمی خود را در مورد نتیجه‌ی نهایی انتخابات اعلام نکرده است. مایک پمپئو، وزیرخارجه‌ی امریکا، در سفرش به عربستان سعودی، گفته است که واشنگتن از نزدیک نتیجه‌ی نهایی انتخابات افغانستان را دنبال می‌کند؛ زیرا می‌خواهد مطمئن شود که همه چیز در افغانستان به درستی پیش رفته است. «پیش از آن‌که بسیار دیر شود، در مورد نتیجه‌ی نهایی انتخابات ریاست‌جمهوری افغانستان اعلامیه می‌دهیم.»
دولت هند، پیروزی آقای غنی را در انتخابات ریاست‌جمهوری مبارک گفته است؛ هند کشوری است که مخالف هرگونه روندی در افغانستان است که در آن پاکستان نقش داشته باشد؛ به همین خاطر، دهلی جدید از دولتی حمایت می‌کند که آقای غنی در رأس آن قرار داشته باشد. پاکستان طی اعلامیه‌ای گفته است که از اعلام حمایت در مورد برنده‌ی انتخابات افغانستان از احتیاط کار می‌گیرد.

raziq Ekh, [22.02.20 09:05]
تنش‌های سیاسی میان کنش‌گران، ناشی از اعلام نتیجه‌ی نهایی انتخابات ریاست‌جمهوری افغانستان است و این امر، بیش از هر چیزی، دموکراسی وارده بر این کشور را سخت به چالش گرفته است. اکثریت رأی‌دهندگان در واکنش به این تنش‌ها اعتراض کردند که مردم‌سالاری و دموکراسی در افغانستان دفن شد؛ اما بیش از هر چیزی، باید دانسته شود که آیا دموکراسی حقیقتا در افغانستان وجود داشته است یا خیر که البته دانستن این موضوع نیز دشوار به نظر می‌رسد. آن‌چه طی بیست سال تحت عنوان دموکراسی در افغانستان اتفاق افتاد، یک عمل و نمایش بیش نبوده است. کتله‌های بزرگی از مردم افغانستان به این مسأله پی برده ‌اند که در مسائل سیاسی و روندهای ملی کسی‌ که بازنده است، مردم است، نه یک رهبر سیاسی. در عین حال، این ‌که تا چه حدی عمل دموکراتیک کنش‌گران سیاسی افغانستان با تئوری دموکراسی سازگار یا متفاوت است، تا حدودی روشن است. از این جهت روشن است که ملت با انگیزه‌ی دموکراسی در انتخابات شرکت کردند؛ اما رأی ملت تعیین‌کننده نیست و این کشمکش‌های سیاسی بالای قدرت است که چه کسی را در قله‌های بلند قدرت می‌رساند. آن ‌چه که آقای عبدالله، رییس اجرائیه حکومت و شماری از احزاب سیاسی متحد او از ایجاد دولت‌ همه‌شمول حرف می‌زنند، حقیقت این است که بروز این مسائل در صحنه‌ی سیاست افغانستان هر قدر که به نام دموکراسی مشروع باشد، موجی از سرخوردگی و یأس را در افکار عمومی به همراه دارد. احزاب سیاسی‌ای‌ که در محور آقای عبدالله می‌چرخند، نقش شان در حیات سیاسی کشور مهم است؛ اما این احزاب به گونه‌ای عمل می‌کنند که رفتار آن‌ها دموکراتیک به حساب نمی‌آید. این امر باعث شکل‌گیری انارشی و بی‌نظمی‌های عمومی سطح کشور شده است؛ مثلا، رهبران تیم ثبات و همگرایی که بازنده‌ی این انتخابات اعلام شدند، اکنون تهدید می‌کنند که دولت همه‌شمول را ایجاد می‌کنند و هیچ‌گونه احترامی به تصمیم نهادهای انتخاباتی و اراده‌ی عمومی ندارند. علت اساسی این منازعه، آن است که ماهیت دموکراسی در افغانستان عوض شده است. در ابتدای ورود دموکراسی در افغانستان، پنداشته می‌شد که این پدیده وسیله‌ای باشد برای این ‌که مردم از راه تعیین نمایندگان خود در سطح عمومی شرکت کنند تا بتوانند کمک‌کننده‌ی ثبات دایمی باشند؛ اما همین دموکراسی امروز، دستگاهی شده برای کسانی ‌که قدرت فردی و گروهی خود را از طریق آرای مردم مشروعیت بخشند.