تفنگت را زمین بگذار

زهرا سیاس
تفنگت را زمین بگذار

تفنگت را زمین بگذار، کمپاینی است که از سوی کمیسیون مستقل حقوق‌بشر افغانستان راه اندازی شده است. براساس این کمپاین، قربانی‌های جنگ خواسته‌های‌ شان را از پروسه‌ی صلحی که قرار است به‌ وقوع بپیوندد ابراز می‌کنند.

کمپاین تفنگت را زمین بگذار، قرار است کمک کند که این گفت‌وگو در جامعه شکل بگیرد. این کمپاین به تمام قربانیان جنگ؛ چه کسانی‌که از طالبان ضرر دیده ‌اند، چه کسانی‌که توسط حملات هوایی نیروهای بین‌المللی یا نیروهای امنیتی افغانستان آسیب دیده اند، زمینه را مساعد سازد تا خواست‌ها و نگرانی‌های خود را مطرح کنند.

در افغانستان تمام مردم از نظر جسمی، روانی، مادی و معنوی از جنگ آسیب دیده اند و در گلوی هر کدام شان فریادی سر ناداده‌ی است که هم چنان در گلو مانده است.

حمیرا قادری، یکی از بانوان شناخته شده‌ی کشور، خاطراتش را از دوران جنگ با طالبان در پاسخ به این کمپاین نوشت: «نخستین بار در زمان طالبان وقتی درس دادن را شروع کردم، در یک مسجد بزرگ بود، پسری که طالب بود و تفنگ داشت، در ابتدا با کار من مخالف بود؛ اما بعدا از من خواست تا خواندن و نوشتن یادش دهم تا برای مادرش نامه بنویسد، وقتی الفبا را یاد گرفت، با کمک یک‌دیگر برای مادرش نامه نوشتیم، من از درون خیمه و او از بیرون آن، من از زیر برقع و او از زیر شال خودش.»

خانم قادری، سال‌ها از این پسر خبری نداشت، بدون آن که بداند آن نامه به دست مادر او رسیده است یا خیر، تا این که مشخص شد هیولای جنگ، جان او را در هرات گرفته است؛ پسری که دوست داشت خواندن و نوشتن یاد بگیرد.

رامین مظهر، مشاور روابط استراتیژیک کمیسیون مستقل حقوق‌بشر می‌گوید: «کمیسیون مستقل حقوق‌بشر، پروسه‌ی‌ مذاکرات صلح را به‌گو‌نه‌ی جدی نظارت می‌کند تا مطمئن شود که عدالت در این پروسه تأمین می‌شود. عدالت به عنوان یک نهاد اجتماعی- اخلاقی باید منصفانه، معقول و اندیشیده شده باشد و از راه یک گفت‌‌وگوی عمومی و توافق جمعی بدست بیاید.»

اگر چنین باشد، پس عدالت بر پایه‌ی عقلانیت جمعی شکل می‎‌گیرد. باید تمام جناح‌های سیاسی، گروه‌های مدنی، قربانیان جنگ و مردم در این مورد گپ بزنند و ابراز نظر کنند تا عدالت تأمین شود. عدالت با تحمیل الگوی یک ذهن تک‎‌گفتار بر تمام جامعه پدید نخواهد آمد. نیاز است میکانیزم روشنی وجود داشته باشد که توسط آن، صدای مردم و قربانیان جنگ در پروسه‌ی صلح دخیل شود.

نیازمره، از آسیب دیدگان جنگ در ننگرهار است، او وضعیت وحشت‌باری را که در دوره‌ای طالبان بر سرش آمد، خیلی خوب به یاد دارد که چگونه عروس، نواسه‌ها و فرزندانش کشته و زخمی شدند. نیازمره، پس از وقوع این واقعه‌ی اسفناک، با سه فامیل مدت دو سال در یک اتاق، زندگی کرد؛ اما او هنوز آرزوی آمدن صلح و دیدن قلم در دست کودکانش را دارد.

مردم تنها از دوره‌ی جنگ با طالبان داغ بر دل ندارند، همه‌ی کسانی‌که به دور از این دوره‌ی سیاه زندگی کرده اند، سایه‌ی شوم جنگ را هنوز در آسمان زندگی شان حس می‌کنند و در امان نیستند.

شاهد فرهوش، مسؤول کتاب‌خانه‌ی مرکز فرهنگی شهرکتاب، از خاطراتش گفت: «برای نخستین‌بار قرار بود با جمعی از دوستانم به تماشای تیاتر برویم، خیلی شاد بودیم، هنوز لحظاتی نگذشته بود که اتفاقی افتاد، وقتی چشمانم را باز کردم، در شفاخانه بودم و به مادرم فکر می‌کردم. هنوز از شفاخانه بیرون نشده بودم که از کشته شدن رفیق‌ترین آدم زندگی‌ام گفتند؛ زیبر حاتمی، سال‌ها گذشت؛ اما یاد و درد نبودنش هنوز باماست.»

در دوره‌ی تاریک حکومت طالبان در افغانستان، هزاران زن و دختر از آموزش باز ماندند، مکاتب و دانشگاها به روی‌شان بسته شد؛ اما قرار نیست طالبان بابت آن بهایی بپردازند.

رؤیا موسوی، فعال اجتماعی و محیط‌‌‌‌ زیست، در صفحه‌اش بابت تأثیرات جنگ نوشت: «مادرم هر بار برایم لباس می‌دوزد و تا حال هیچ خیاطی، به زیبایی دوخت او برایم لباس ندوخته، او زنی با استعدادی است؛ اما به  دلیل جنگ، ناامنی و سنت‌های حاکم بر جامعه، نتوانست تحصیل کند. هربار که به او می‌بینم، حسرت می‌خورم؛ کاش او زن تحصیل‌کرده بود و سنت‌های جامعه، جنگ و مهاجرت مانع تحصیل او نمی‌شد.»

شبیه مادر رؤیا، هزاران زن دیگر در این سرزمین، بی‌سرنوشت و بی‌خانمان شدند. در تمام سال‌های مصیبت و بدبختی، جنگ یک نسل آدم بی‌سواد، یتیم، معیوب، معتاد و روانی تحویل جامعه داد؛ مگر جنگ دست‌آوردی جز این دارد؟

در این کمپاین، مردم از سراسر افغانستان پیام شان را بازگو کردند و حتا شماری از افغانستانی‌های‌که در دوره‌ی جنگ با طالبان به کشورهای دیگر مهاجر شدند، ازراه دور پیام شان را فرستادند.

یاسین نگاه، استاد دانشگاه گفت: «جنگ، دیروز را از نسل پیش از ما گرفت، امروز را در حال گرفتن از ما و فردا را در حال زدودن از نسل آینده است. به این ترتیب سه نسل قربانی در چهل سال اخیر در افغانستان. آن هم به دلیل دادن حقانیت به گروهی آدم‌ها و جریان‌ها است که به خود حق می‌دهند، سر و دست ببرند، انتحار کنند، زمین غصب کرده و در نهایت به مردم و سرزمین شان خیانت کنند.»

این در حالی است که جریان گفت‌و‌گوهای بین‌الافغانی هنوز آعاز نشده و نگرانی‌هایی هنوز بابت نادیده گرفته شدن حقوق زنان، آزادی بیان و آزادی‌های مدنی وجود دارد.