«طرح صلح فراگیر» عطامحمدنور برای افغانستان؛ طالبان چگونه خلع سلاح شوند؟

سید مهدی حسینی
«طرح صلح فراگیر» عطامحمدنور برای افغانستان؛ طالبان چگونه خلع سلاح شوند؟

پس از انتقاد محمداشرف غنی، رییس‌جمهوری افغانستان، در حاشیه‌ی اجلاس مجمع اقتصاد سویس، اکنون رهبران سیاسی افغانستان برای پیاده‌سازی یک طرح برای صلح، دست به دامن قلم و کاغذ شده ‌اند. رییس‌جمهور گفته بود که رهبران سیاسی به ویژه آقای عبدالله، رییس اجرائیه و حامدکرزی، رییس‌جمهور پیشین افغانستان، حتا طرح یک صفحه‌ای برای صلح افغانستان هم ندارند. عبدالله عبدالله، حامدکرزی و شمار دیگری از سران احزاب و چهره‌های سیاسی طی یک نشست مشترک، توافق کردند که طی یک هفته، طرح جامعی را برای صلح تدوین کنند. پیش از تدوین طرح صلح سیاسیون؛ اما عطامحمدنور رییس اجرایی حزب جمعیت اسلامی و والی پیشین بلخ، پیش‌قدم شده و طرح صلح خود را به نام «صلح فراگیر برای افغانستان» تدوین کرده است.
آقای نور، نسخه‌ی اصلی این طرح خود را در اختیار خبرگزاری «جمهور» قرار داده است که این طرح دارای سه فصل است و شامل موضوعات اساسی چون ریشه‌یابی بحران افغانستان، بازی‌گران داخلی و خارجی بحران، پروسه‌ی مذاکره و مصالحه، مکانیزم مشارکت سیاسی، خلع سلاح طالبان، انتقال قدرت سیاسی و انتخابات، از مسائل مهم این طرح است که طی ۲۱ صفحه تهیه شده است.
در فصل اول و بخش اول این طرح، به ریشه‌یابی بحران افغانستان اشاره شده است. آقای نور در این طرح خود تغییرنظام‌های سیاسی را در کشور از مهم‌ترین عوامل منازعات و ناامنی در افغانستان، منطقه و جهان دانسته است. «بحران فعلی به طور مشخص ریشه در عصر جنگ سرد و مداخله‌ی اتحاد شوروی سابق در افغانستان دارد. آشفتگی سیاست داخلی و خارجی افغانستان پس از کودتای داوودخان در سال ۱۹۷۴ شتاب گرفت، به نحوی ‌که تنها طی ۳۰ سال ما شاهد ظهور و سقوط خشونت‌بار شش نوع نظام و رژیم سیاسی می‌باشیم که در نوع خود یک رکورد بی‌سابقه‌ی جهانی محسوب می‌شود و همین تغییر پیاپی نظام‌های سیاسی از جمله مهم‌ترین علل منازعات و ناامنی در افغانستان، منطقه و جهان بوده است.»
بحران جانشینی
بحران جانشینی بخشی از این طرح است. ساختار حکومت اسلامی، ساختار امارت اسلامی تحریک طالبان و حتا ساختار کنونی افغانستان هر سه از یک معضل مشترک و عمده رنج می‌برند؛ بحران جانشینی یا بحران چرخش مسالمت‌آمیز قدرت. آقای نور در این طرح خود گفته است که نظام جمهوری مبتنی بر لیبرال-دموکراسی نیز با وجود عمل‌کرد مؤثر و کارآمد در بستر تاریخی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی خود (اروپایی غربی و امریکایی شمالی) وقتی که در محیط غیر بومی و متفاوتی مثل افغانستان تطبیق شده، بلافاصله دچار همان معضل بحران جانشینی شد. همان قسمی ‌که در انتخابات ۲۰۰۹، ۲۰۱۴ و ۲۰۱۹ ما شاهد وقوع بحران‌های ساختارشکن و بنیادی در موضوع جانشینی استیم؛ حتا اگر طالبان یا هیچ شورشی بنیادگرای دیگر علیه نظام جمهوری افغانستان نجنگد، باز هم به دلیل وخامت بحران جانشینی و اختلافات سیاسی، صلح تأمین نمی‌شود؛ چون این سیستم به صورت ذاتی و درونی مبتلا به بحران‌زایی است که یکی از علایم این بیماری و بحران، معضل چرخش مسالمت‌آمیز قدرت، عدم تفاهم بر سر مکانیزم قانونی تعیین جانشینی و متمرکز بودن ساختار نظام ریاستی کنونی می‌باشد.
پروسه‌ی مذاکره و مصالحه
آقای نور در چارچوب طرح صلح فراگیر خود، پیشنهاد داده است که تیمی متشکل از افراد نخبه، آگاه و سیاست‌گذار از هر جریان ذی‌دخل انتخاب شود و بدون قید و شرط در ابتدا جهت در ابتدا جهت شریک ساختن دغدغه‌ها و هم‌سویی دیدگاه‌ها در داخل افغانستان گفت‌وگوها روی موضوعات اساسی را آغاز کنند. آنچه در فرایند مذاکره و مصالحه حیاتی است، دفاع از ارزش‌های بنیادین و خطوط سرخ نظام جمهوریت است.
خلع سلاح طالبان
بر اساس این طرح، برای این‌ که اعتماد طرفین در پروسه‌ی ادغام، ملکی‌سازی و پیوستن کامل به روند صلح مقدور و امکان‌پذیر شود، مهم دانسته می‌شود که مکانیزمی در جهت سهیم شدن در قدرت و تصمیم‌گیری‌های دولتی شکل داده شود، تا جناح‌های مهم در روند مصالحه مشارکت فعال و عادلانه داشته باشند که از طریق مشارکت در کنار فراهم‌سازی زمینه‌های اعتماد، اهداف و مقاصد جریان‌های مختلف نیز به رسمیت شناخته شوند. به همین رو، برای یک دوره‌ی معین به خاطر گذار از مرحله‌ی بحرانی به صلح پایدار ضرورت است که مکانیزم‌های درستی در جریان مذاکره و مصالحه تدوین شوند و این مکانیزم‌ها، مشارکت سیاسی، کاهش خشونت به عنوان مقدمه‌ی آتش‌بس و تدویر لویه جرگه برای تعدیل قانون اساسی، می‌باشد.

در مرحله‌ی اول آتش‌بس، در طرح آقای نور آمده است، طالبان جنگ با نيروهای دولت افغانستان و بين‌المللی را متوقف کرده و پيشنهاد آتش‌بس طولانی‌مدت دولت افغانستان و نيروهای بين‌المللی را بپذيرند. اين آتش‌بس شامل توقف حملات مرگبار به شمول حملات انتحاری مي‌باشد. در صورت پذيرش آتش‌بس، جانب دولت و نيروهای بين‌المللی عمليات نظامی خود را در مناطق تحت كنترل طالبان، متوقف کنند.
در مرحله‌ی دوم آتش‌بس در این طرح به جانب طالبان پیشنهاد شده است که این گروه، هرگونه عمليات بالقوه که تهدیدی برای دولت افغانستان و نيروهای بين‌المللی شناخته مي‌شود، شامل برنامه‌ی كشفی، استخباراتی و يا تهیه و جمع‌آوری مواد انفجاری است را باید متوقف کند. در عین حال، در اين مرحله طالبان مي‌توانند مسؤولیت‌های اداری مناطق تحت كنترل خود را حفظ کنند. مناطقی كه تحت کنترل مستقیم طالبان قرار دارد، مشخص شده و طالبان از هر اتفاقی كه از آن‌جاها منجر به تهديد ساحات تحت كنترل دولت و نيروهای بين المللی شود، مسؤل می‌باشند.
در مرحله‌ی سوم، به قطع ارتباط سیستماتیک طالبان با نهادهای نظامی و استخباراتی کشورهای خارجی اشاره شده است. «قطع ارتباط سيستماتيك طالبان با نهادهای نظامی و استخباراتی کشورهای بیرونی و انتقال رهبری آن‌ها از خارج به داخل مناطق تحت كنترل طالبان، خروج تمامی نيروهاي نظامی و شبه‌‌نظامیان خارجی که با طالبان همکاری دارند؛ در برابر آغاز رهايی اسرای شان.»
در این بخشی از طرح صلح آقای نور، آمده است که گروه طالبان، افراد و گروه‌هایی را که از جانب جامعه‌ی جهانی و دولت افغانستان به عنوان تروریست شناسایی می‌شوند، به دولت افغاستان تسلیم و یا بیرون کند. «طالبان امنیت مناطق تحت کنترل خویش را مطابق به نیازهای اولیه حقوق بشری و عدالت اجتماعی تأمین کرده و شرایط امن را برای تطبیق روند مصالحه فراهم کنند. در صورتی ‌که اقدامات فوق از جانب طالبان صورت گرفت، دولت افغانستان رهایی شماری از زندانیان طالبان را که به حبس دوام‌دار و اعدام محکوم نشده باشند، به مرور زمان و به شرط اجتناب از انجام اعمال جنگ‌افروزانه در آینده به تضمین رهبری طالبان، رها می‌کند.»