نویسنده: دنیل دیویس – National Interest
مترجم: مهدی غلامی
در هفتههای اخیر، برخی از نیروهای امریکایی، از سوریه به عراق رفته اند. نیروهای هوایی هم به یک پایگاه هوایی در امارات متحدهی عربی کوچ کرده و نزدیک به ۲٫۰۰۰ تن دیگر از نیروهای امریکایی به سوی عربستان سعودی در حرکت اند. تمام اینها دلیل اصلی حضور مداوم در سوریه، عراق، افغانستان، سومالیا، نیجیر، دیگر مناطق افریقا و عملیات پشتیبانی جنگی در یمن است. دونالد ترامپ، ادعا میکند که به «جنگهای ابدی» خاتمه میدهد؛ اما اعمال او باعث افزایش ادامهدار شمار نیروها در خاورمیانه میشود.
این استقرار نیروها نه تنها باعث بهبود امنیت ملی امریکا نمیشود، بلکه تضعیفش میکند. به جای این که فکر کنیم نیروهای مان را در کجای این منطقه مستقر کنیم، باید تمام آنها را برگردانیم. پس از یک تماس تلفونی با رجب طیب اردوغان رییسجمهور ترکیه، در اوایل این ماه، ترامپ با دستوری که به نیروهای امریکایی داد تا از همکاران کُرد خود فاصله بگیرند و به سمت جنوب تغییر موقعیت دهند، باعث خلق بحران شد. ترکیه تقریبا بیدرنگ یک عملیات تهاجمی نظامی را در شمال سوریه به راه انداخت تا به قول این کشور «منطقهی امنی» را برای دفاع از انقره در برابر آن چه این کشور پاکسازی شمال سوریه از تروریستها میخواند، بسازد.
هرچند معتقدم که ترامپ، آن اوضاع را بیرحمانه کنترل کرد؛ اما اعلامیههای ابتداییاش مبنی بر خروج نیروها از سوریه، اقدام درستی بود. باراک اوباما -رییسجمهور پیشین- بدون مجوز کنگره، وارد سوریه شد و این مأموریت از همان ابتدا محکوم به شکست بود. اوباما هرگز به پنتاگون هدفِ نظامیِ دستیافتنی و واضحی نداد. چنین وضاحتی برای نیروهای جنگی بسیار مهم است؛ زیرا بدون معیارهای مشخص، به هیچ وجه نمیتوان فهمید که آیا نیروها مأموریت شان را به درستی انجام داده اند یا چه زمانی موفق به انجام آن شده اند؛ به همین خاطر، برای مدت زمان نامشخصی درگیر آن مأموریت خواهند بود.
زمانی که ترامپ در سال ۲۰۱۷ فرماندهی کل قوا شد، یک هدف دستیافتنی به ارتش داد: کمک به نیروهای دموکراتیک سوریه (SDF) برای بیرون راندن داعش از شهر «رقه» پایتخت این گروه در سوریه. این مأموریت در اکتوبر ۲۰۱۷ با موفقیت انجام شد. در همان روزها، ترامپ باید نیروهای مان را به کشور برمیگرداند. در عوض، او به نیروها اجازه داد تا بدون هیچ مأموریتی در آن جا بمانند؛ این کار او اشتباه اوباما را دو برابر کرد. نتیجهی این کار به دلیل بیهوده بودنش مشخص بود: تغییر و طولانی شدن مأموریت.
آن مأموریتِ بالفعل خیلی زود به پشتیبانی از کردها، «مقابله با نفوذ ایرانیها» (هر گونه که میخواهید تفسیرش کنید) و جلوگیری از ظهور دوبارهی داعش، تبدیل شد. این اهداف، دشواریهای فراوانی دارند؛ اما از دید نظامی، تمام آنها از یک بیماری رنج میبرند: هیچ معیاری برای قضاوت در مورد کامیابی و ناکامی آنها وجود ندارد. باز هم این یعنی مأموریت، هرگز با موفقیت تمام نمیشود و هرگز پایانی نخواهد داشت.
بدبختانه، به نظر میرسد که ترامپ بیشتر از این که به پایان «جنگهای ابدی» علاقه داشته باشد، دوست دارد در بازی تردستی با پیالهها، نیروها را در اطراف خاورمیانه بچرخاند.
پس از این که در اوایل اکتوبر، ترامپ اعلام کرد که تمام نیروهای امریکایی را از سوریه بیرون میکند، مارک اسپر، وزیر دفاع، بر خلاف رییسجمهور گفت که برخی از نیروها در سوریه میمانند و برخی هم به عراق فرستاده میشوند. سپس در یک اعلامیهی تعجبآور در جمعهی همان هفته، اسپر، فاش کرد که پنتاگون در حال آماده شدن برای فرستادن نیروهای امریکایی به جنوب-شرق سوریه است تا از میدانهای نفت آن کشور محافظت کند. یکشنبهی آن هفته، ترامپ در یک کنفرانس مطبوعاتی این برنامه را تأیید کرد.
به عنوان افسر پیشین وسائل زرهی، اگر چنین استقراری صورت بگیرد، کوچک نخواهد بود. به تانکهای خیلی زیادی نیاز است تا از میدانهای نفت و خودِ نیروها، دفاع شود. تانکها، سوخت زیادی مصرف میکنند و به نگهداری قابل توجهی نیاز دارند. نیروها نیز نیازمند اکمالهای مجدد زیادی خواهند بود.
من در کنار یک واحدِ تانک در جنگ خلیج فارس جنگیده ام و شاهد عملیات اکمال مجدد در مناطق دورافتادهی افغانستان که نیاز به نیروی کار زیادی داشت، بوده ام. حتا عملیات عادی اکمال مجدد هم نیاز به منابع و نیروی کار زیادی دارد و در برابر حملات دشمن آسیبپذیر است. مستقر کردن نیروهای امریکایی برای محافظت از نفت سوریه، ریسک زیادی دارد و هیچ سودی برای امریکا نخواهد داشت؛ این مسأله، در مورد تمام مأموریتهای ما در خاور میانه صدق میکند.
در اوایل این ماه، نیروی هوایی از استقرار دستهای از هواگردانِ «اف-۱۵ئی استرایک ایگل» از پایگاه خانگی در انگلستان به امارات متحدهی عربی خبر داد. اکنون ترامپ به چندین دسته از سربازان و نیروهای هوایی دستور داده تا به عربستان سعودی بروند و از اوایل امسال تا کنون، ایالات متحده نیروهایش در خاورمیانه را به تقریبا ۱۴٫۰۰۰ تن افزایش داده است. در هر زمان مشخصی، بین ۴۵ تا ۶۰ هزار نیروی خدماتی ایالات متحده در این منطقه وجود دارند. هیچ خطری امنیت امریکا را تهدید نمیکند که بتوان با اشاره به آن، حضور این همه نیرو در منطقه را توجیه کرد.
برخلاف تعهداتش، ترامپ حتا به یکی از جنگهایی که برایش به میراث مانده بود هم خاتمه نداده است و در عوض، شمار نیروها در خاور میانه را بیشتر کرده است. ترامپ اگر به سوریه تانک بفرستد، این رقم تنها افزایش پیدا میکند.
هیچ کدام از این استقرارها برای امنیت و رفاه مان ضروری نیست؛ اما ترامپ میتواند این وضعیت بد را با خروج کامل از سوریه، فرستادن نیروهای مان از عراق به امریکا و پایان پشتیبانی از مداخلهی ویرانگر عربستان سعودی در جنگ داخلی یمن، کاملا دگرگون کند. همان گونه که به طور قدرتمندانهای در عملیات کشتن «بغدادی»، رهبر داعش، نشان دادیم، میتوان با توجه به تواناییهای قویِ هوایی مان، داعش و تهدیدهای مشابه را از راه دور زیر نظر داشته باشیم. این استقرارهای جنگی برای امنیت مان ضروری نیست و به رژیمهای بغداد، دمشق و استانبول اجازه خواهد داد تا از نیروها و داراییهای ایالات متحده برای امنیت خود شان استفاده کنند. وقت آن رسیده که دیگر با ارتش ایالات متحده بازی تردستی با پیالهها را ادامه ندهیم و نیروهای مان را به خانه برگردانیم.