آن چه همه در افغانستان به دنبالش استیم و کمتر از آن کام گرفته ایم، امنیت است؛ گمشدهای که هر چه میگردیم، پیدایش نمیکنیم و چه بسا در این جستوجو هزینههای گزافی پرداختهایم. موضوع امنیت و یا کلاً نبودش را میتوان در همه جا حس کرد؛ در خیابان، مکاتب، شاهراهها و یا هر جای دیگری. انتخابات افغانستان هم در طول این سالها از نقش تعیینکنندهی امنیت، متأثر بوده است. گاهی از آن، ضربهها خورده است و گاهی با وجود امنیتی اندک، توانسته است بستری برای شهروندان ایجاد کند که با استفاده از آن، پیشوای سیاسی شان را برگزینند. ملت ما از معدود جوامعی است که از آشناییاش با انتخاب و انتخابات زمان زیادی نمیگذرد؛ اما در مقایسه با آن عده از کشورهایی که تا کنون حتا صندوق رأی را به چشم ندیده و انتخاباتی را تجربه نکرده اند، همین که در افغانستان حق انتخاب داریم و هممیهنان مان میتوانند مستقیما رهبر آیندهی شان را انتخاب کنند، غنیمت بزرگی است. هر رویداد بزرگ ملی نیاز به چاشنی امنیت دارد و در نبودش، نمیتوان آن گونه که باید، در برگزاری آن موفق بود.
ملت ما تجربهی حضور در چهار دورهی انتخابات ریاست جمهوری را دارد و مردم در هر کدام از آنها، در سطوح مختلفی اشتراک کرده اند. اولین انتخابات ریاست جمهوری افغانستان در ۱۸ میزان ۱۳۸۳ برگزار شد. این اولین تجربهی شهروندان کشور در انتخابات به شمار میرفت و طبیعتا شور و اشتیاق برای شرکت در آن، بالا بود. در روز رأیدهی، ۸,۱۲۸,۹۴۰ رأی به ثبت رسید که از این میان تنها ۱۰۴,۴۰۴ رأی مردود اعلام شد و ۷۰% از رأیدهندگانی که ثبتنام کرده بودند، در آن روز رأی دادند.
بنا بر گزارش ناتو از تدابیر امنیتی برای انتخابات سال ۲۰۰۴، قرار شد که ناتو، از نیروهای اضافیاش در دو بخش مختلف استفاده کند. بخش اول این نیروها در تیمهای بازسازی ولایتی (PRT) مستقر بودند تا امنیت محلی را زیر نظر داشته باشند. بخش دوم شامل یک گردان از سربازان اسپانیایی و گردان دیگری از سربازان ایتالیایی بود. گردان آماده شده توسط اسپانیا، به عنوان نیروهای واکنش سریع کار میکرد و گردان ایتالیا هم شامل نیروهای ذخیره آن روز بود. این نیروهای اضافی در سپتامبر ۲۰۰۴ در افغانستان مستقر شدند و برای هشت هفته و تا پایان روند انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۸۳، در کشور ماندند.
اولین انتخابات ریاست جمهوری، رویدادهای امنیتی زیادی نداشت؛ اما طالبان اعلام کرده بودند که از برگزاری آن جلوگیری میکنند. این گروه، امریکا را متهم به تلاش برای تسلط بر منطقه کرد. بنا بر گزارشها، در فرآیند انتخابات، پنج سرباز اردوی ملی افغانستان به علت ناآرامی و توسط ماینهای زمینی جان خود را از دست دادند. ۱۵ تن از کارمندان اداره مشترک انتخابات نیز کشته و ۴۶ تن دیگر نیز زخمی شدند. دو پیمانکار بینالمللی که در نورستان مشغول فعالیت بودند هم به قتل رسیدند. رادیو آزادی گزارش داد که در آخرین روز از کمپاینهای انتخاباتی سال ۱۳۸۳، حملهای بر کاروان احمد ضیاء مسعود، معاون اول حامد کرزی صورت گرفت که مسعود از آن جان سالم به در برد؛ اما یک نفر کشته و دو فرد دیگر زخمی شدند. اولین انتخابات کشور با تمام نقص و هیجانی که داشت با پیروزی حامد کرزی به پایان رسید که با گرفتن بیش از ۴ میلیون و ۴۰۰ هزار رأی، بر کرسی ریاست جمهوری نشست.
پنج سال پس از اولین تجربهی انتخابات، مردم در ۲۹ اسد ۱۳۸۸ دوباره از خانههای شان بیرون شدند تا از میان ۱۹ نامزد انتخاباتی، پیشوایی برای پنج سال بعد کشور برگزینند. بر خلاف آن چه طبیعتا انتظار میرفت؛ اوضاع امنیتی نه تنها بهتر نشد، بلکه همه چیز به لحاظ امنیتی وخیمتر مینمود. اگر آمارگونه مقایسه کنیم، در انتخابات سال ۱۳۸۳، از حدود ۱۲٫۵ میلیون رأیدهندگان واجد شرایط، بیش از هشت میلیون نفر رأی دادند اما با وجود آن که بیش از ۱۵ و نیم میلیون نفر برای رأیدهی در انتخابات سال ۱۳۸۸ ثبتنام کرده بودند؛ تنها ۴,۸۲۳,۰۹۰ نفر رأی دادند که بر این اساس، تنها ۳۰% از رأیدهندگان از حق رأی خود استفاده کرده بودند. معین مرستیال، نمایندهی پیشین مردم کندز در پارلمان گفته بود: «تفاوت عمده در دو انتخابات این است که در انتخابات ۱۳۸۳ مردم به دلیل وضعیت خوب امنیتی و علاقه زیادی که برای تعیين سرنوشت خود داشتند، با علاقه مندی در داخل کشور و مهاجرین در خارج کشور در ایران و پاکستان، در انتخابات شرکت کردند؛ ولی در انتخابات ۲۹ اسد، بنابر مشکلات امنیتی در برخی نقاط کشور و کم میلی مردم به انتخابات، تنها حدود شش میلیون تن پشت صندوق های رای رفتند.»
امنیت حرف اول را در سطح اشتراک مردم در انتخابات سال ۱۳۸۸ میزد. با وجود افزایش ۳۰,۰۰۰ نفری نیروهای خارجی در چندین ماه پیش از برگزاری انتخابات، وزارت داخله اعلام کرده بود که ۱۲ ولایت از ۳۴ ولایت افغانستان با خطرات بلندی روبرو استند. یک و نیم هفته قبل از انتخابات، دولت وقت افغانستان اعلام کرد که ۱۰,۰۰۰ نفر از مردم قبیله را برای تأمین امنیت در دو سوم ولایتهای کشور، استخدام کرده است. دولت به هر کدام از آنها ، ماهانه ۱۶۰ دالر میداد که در آن زمان برابر با هشت هزار افغانی بود. طبق برنامه، قرار بود این ۱۰,۰۰۰ نفر امنیت مراکز رأیدهی را در ۲۱ ولایت کشور تأمین کنند.
دو روز پیش از برگزاری انتخابات، مقامات نیروهای بینالمللی کمک به امنیت (آیساف) گفتند که ۶۰,۰۰۰ تن از نیروهای شان را از انجام عملیات تهاجمی منع میکنند تا به نیروهای افغان در تأمین امنیت انتخابات ریاست جمهوری کمک کنند. پس از این تصمیم آیساف، حامد کرزی رئیسجمهور آن وقت نیز دستور مشابهی به نیروهای افغان داد.
یک روز پیش از برگزاری انتخابات، صدها مرکز رأیدهی به علت ناتوانی نیروهای امنیتی برای تأمین امنیت آنها، بسته ماندند. قبلاً تخمین زده میشد که از ۷,۰۰۰ مرکز رأیدهی، نزدیک به ۷۰۰ مرکز بسته خواهد ماند؛ اما فردای آن روز کمیسیون انتخابات اعلام کرد که تنها ۶,۲۰۰ مرکز رأیدهی باز بودند.
گروههای شورشی در استقبال از انتخابات، دست به حملات زیادی زدند. یکی از سخنگویان آیساف در این مورد گفته بود که شورشیان در چهار روز قبل از برگزاری انتخابات، روزانه ۴۸ حمله انجام داده اند. یکی از آن حملات مشهور، پنج روز قبل از برگزاری انتخابات رخ داد که در آن، طالبان به مقر ناتو در منطقهی سبز شهر کابل حمله کردند. در نتیجهی این حمله که شهر کابل را تکان داد، هفت نفر کشته و ۹۱ نفر زخم برداشتند که شامل چند سرباز خارجی، چهار سرباز افغان و یک عضو پارلمان میشد. سخنگوی طالبان این اقدام را تأیید و آن را تلاشی برای مختل کردن روند انتخابات دانست.
دو روز پیش از انتخابات، دو راکت به نزدیکی ارگ ریاست جمهوری برخورد کرد و در نتیجهی حملهی انتحاری بر یک کاروان ناتو که به سوی یکی از پایگاههای بریتانیا در حرکت بود، نُه نفر کشته و ۵۰ نفر زخمی شدند. فردای آن روز هم مردان مسلح کنترول یک بانک را در مرکز شهر کابل در دست گرفتند. این حمله، سومین حملهی بزرگ در استقبال از انتخابات سال ۱۳۸۸ بود.
بنا بر آمار دولت وقت افغانستان، ۷۳ مورد از خشونت در ۱۵ ولایت به ثبت رسیده بود که منجر به کشته شدن ۲۶ نفر به شمول هشت سرباز ارتش افغانستان، نُه افسر پولیس و نُه فرد ملکی شد. در آمار دیگری که آیساف در آن روز ارائه کرد، ۴۰۰ حمله از سوی شورشیان در روز انتخابات صورت گرفت که یکی از خشنترین روزها در تاریخ افغانستان پس از سال ۲۰۰۱ محسوب میشد.
در یکی از بدترین حملات گزارش شده در آن روز، طالبان به شهر بغلان یورش بردند و در نتیجه تمام مراکز رأیدهی در آن بسته شد. درگیریها تقریباً تمام روز ادامه داشت و فرماندهی پولیس بغلان در آن درگیریها کشته شد. یوناما در گزارش خود آورده بود که خشونتهای روز انتخابات سال ۱۳۸۸، در ۱۵ سال پیش از آن بیسابقه بوده و منجر به کشته شدن ۳۱ فرد ملکی، ۱۱ کارمند کمیسیون مستقل انتخابات، ۱۸ افسر پولیس و هشت تن از سربازان ارتش شد.
انتخابات سال ۱۳۸۸ با تمام اتفاقات و تلخیهایی که برای مردم به یادگار گذاشت، تمام شد و در پایان، این حامد کرزی بود که دوباره به قدرت رسید تا پنج سال دیگر در سمتش باقی بماند.
شاید تا این جا، بحثبرانگیزترین انتخابات ریاست جمهوری در کشور، انتخابات سال ۱۳۹۳ بوده باشد، انتخاباتی که در دور اول برندهای نداشت؛ اما در دور دوم کمیسیون انتخابات افغانستان اعلام کرد که اشرفغنی احمدزی با ۳,۹۳۵,۵۶۷ رأی و کسب بیش از ۵۵ درصد آرا در دور دوم، برندهی انتخابات است. گذشته از اتهامهای تقلب و دردسرهایی که برای چندین ماه دوام کرد، طالبان باز هم انتخابات را تحریم کرده و حملات زیادی را در روزهای پیش از انتخابات ترتیب داده و در برخی مناطق که طالبان قدرت بیشتری داشتند، اصلا انتخابات برگزار نشد. انتخابات سال ۱۳۹۳ اولین انتخاباتی بود که تأمین امنیتش به رهبری نیروهای امنیتی افغان صورت گرفت. با این وجود، روزهای انتخاباتی، روزهای امنی برای مردم افغانستان نبود.
در ۱۸ حمل ۱۳۹۳، انفجار بمب کنار جاده در ولسوالی میوند ولایت کندهار، منجر به کشته شدن ۱۳ سرنشین موتری شد که روی آن راه رفته بود. مردم زیادی معتقد بودند که این حمله کار طالبان است؛ اما این گروه، نیروهای بینالمللی را مقصر این حمله دانست. مورد دیگری که توجه بیشتری را به خود جلب کرد، حملهای به قصد ترور عبدالله عبدالله، یکی از دو کاندید پیشتاز آن انتخابات در ۱۶ جوزای ۱۳۹۳ بود. بمبگزاران انتحاری در آن سوء قصد، موتر ضد گلولهی عبدالله عبدالله را هدف قرار دادند که در نتیجه موتر آقای عبدالله به شدت آسیب دید و سه تن از محافظان او و سه نفر از مردم عام که در آن محل حضور داشتند، جان شان را از دست دادند. عبدالله که تقریبا آسیبی از این حمله ندیده بود، آن را محکوم کرد و گفت: «بهترین پاسخ به این توطئه این است که روز انتخابات به پای صندوقهای رأی برویم.» هیچ گروهی مسؤولیت این حمله را بر عهده نگرفت؛ اما گروه طالبان در گذشته تهدید کرده بود که روند انتخابات را مختل میکند. روزهای آغازین فصل تابستان بود که نیروهای امنیتی طی عملیاتی در ولایتهای کنر، کندز، بدخشان، بلخ، زابل و هلمند، سلاح، مهمات و مواد انفجاری زیادی از شورشیان را به غنیمت گرفته و ۲۷ تن از تروریستهای طالب را کشتند. روز پس از آن، ۱۱ سرطان ۱۳۹۳، مهاجمی که سوار بر یک دوچرخه بود، ساعت شش و نیم صبح، موتری از نیروهای ارتش افغانستان را هدف حملهی انتحاری قرار داد که بر اثر آن ۱۴ نفر به شمول افراد ملکی کشته شدند. رحمتالله نبیل که در آن زمان رئیس امنیت ملی افغانستان بود، آیاسآی پاکستان و نیروهای سپاه پاسداران ایران را متهم به افزایش ناامنیها در ولایت هلمند کرد.
به هر حال پس از پادرمیانی جان کری، وزیر خارجهی پیشین ایالات متحده و حامد کرزی، رئیسجمهور دو دورهی قبلی، در ۲۸ سنبلهی ۱۳۹۳، کمیسیون انتخابات اشرفغنی را برندهی انتخابات دانست و پنج ساعت پس از این اعلان، دو طرف توافقنامهای را امضاء کردند که بر اساس آن، اشرف غنی رییسجمهور کشور و آقای عبدالله، رییس اجرائیهی افغانستان شد.
تجربهی حکومت وحدت ملی هم برای مردم افغانستان، یادگارهای تلخ و شیرینی به جا گذاشت. پنج سال حکومت دو فرد اول کشور و تقسیم قدرت میان آن دو، به این سادگیها راحت انجام نشد. با این همه، ۶ میزان ۱۳۹۸ تاریخ برگزاری چهارمین انتخابات ریاست جمهوری در تاریخ افغانستان بود. به دلیل برگزار نشدن انتخابات پارلمانی ولایت غزنی، آن هم به دلایلی که برای بیشتر مردم افغانستان قابل قبول نبود؛ قرار شد انتخابات ریاست جمهوری همزمان با انتخابات پارلمانی ولایت غزنی برگزار شود؛ اما چندی نگذشت که کمیسیون مستقل انتخابات اعلام کرد که تنها قادر به برگزاری انتخابات ریاستجمهوری است.
طالبان بنا بر عادت، این انتخابات را هم تحریم کرده و در یک اعلامیهی رسمی، به مردم عادی هشدار دادند که از حضور در تجمعات انتخاباتی به دلیل این که هدف حملات این گروه قرار میگیرد، بپرهیزند. سازمان عفو بینالملل به این تهدید طالبان واکنش نشان داده و آن را بیاحترامی به حیات انسانی دانست. افزون بر این، دفتر هیئت معاونت سازمان ملل متحد در کابل (یوناما) گفت که حمله به مراکز رأیدهی و هدف قرار دادن رأیدهندگان، نقض قوانین بینالمللی و جرم است.
بر خلاف آن چه تصور میرفت، روز انتخابات نسبت به انتخابات دورههای گذشته، با امنیت بیشتری سپری شد؛ اما مردم افغانستان پایینترین سطح اشتراک در تاریخ انتخابات ریاست جمهوری کشور را به ثبت رساندند. نمیتوان تنها دلیل این سطح اشتراک پایین را افزایش خشونتهای طالبان در استقبال از انتخابات دانست. عامل مهم دیگری که بر تصمیم مردم مبنی بر سهم گرفتن یا نگرفتن در انتخابات تأثیر گذاشت، نارضایتی آنها از کارکرد پنجسالهی اشرفغنی و عبدالله عبدالله در زیر یک سقف بود. در شرایطی که این دو، پیشتازترین کاندیدها نسبت به دیگران محسوب میشدند، مردم از کارنامهی حکومت وحدت ملی خوشنود نبودند، زیرا رشد اقتصاد کشور در این پنج سال بسیار آهسته شد، کسبوکارهای زیادی ورشکست شدند و خیلیها شغلهای شان را از دست دادند. آمارهای رسمی افزایش فقر در میان مردم طی این پنج سال، دیگر دلیلی است که بر نارضایتی مردم از این حکومت مشترک، صحه میگذارد.
در پایان روز انتخابات، وزارت داخله، با برگزاری یک نشست خبری، از دفع ۶۸ حمله توسط نیروهای امنیتی کشور خبر داد. بنا بر گفتهی مقامات امنیتی، طالبان نتوانستند باعث اخلال در انتخابات شوند. در جریان انتخابات از بین نیروهای امنیتی ۲ پلیس و ۲ سرباز ارتش کشته شدند و ۳۷ نفر از مأموران امنیتی زخمی برداشتند. بر اساس دیگر گزارشها از سراسر افغانستان، ۴ تن به شمول یک زن و یک کودک کشته و ۷۲ نفر زخمی شدند که بسیاری از آنان را غیرنظامیان تشکیل میدادند.
آمارهای این دوره در رابطه با بسته بودن مراکز رأیدهی نیز بسیار بالا بود. کمیسیون مستقل انتخابات برای روز انتخابات ریاستجمهوری، ۷,۳۸۵ مرکز رأیگیری را در نظر گرفته بود؛ اما با بررسی نهادهای امنیتی، روشن شد که تنها ۴,۹۴۲ مرکز میتواند باز باشد و بیش از ۲,۰۰۰ مرکز به دلیل مشکلات امنیتی بسته خواهد بود. فراه با ۱۷۴ مرکز بسته، هرات با ۱۶۲ مرکز بسته، غزنی با ۱۵۹ مرکز بسته، هلمند با ۱۵۰ مرکز بسته و بادغیس با ۱۳۶ مرکز بسته، جزء پنج ولایتی بودند که بیشترین مراکز بستهٔ رایدهی را داشتند. بامیان، پنجشیر و کابل جزء کمترین مراکز بسته در این انتخابات بودند.
تا کنون ۴۳ روز از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری گذشته است و نه تنها برندهی این انتخابات هنوز مشخص نیست، بلکه حتا نتایج ابتدایی هم اعلام نشده است. به نظر میرسد انتخابات امسال کشور، ابعاد پیچیدهتری نسبت به سه دور پیشین داشته و نتیجهی قطعی آن به این زودیها مشخص نشود. امر مسلمی که بر نگرانیهای مردم افغانستان میافزاید این است که به طور قطعی در صورت اعلام نتیجهی نهایی، یک یا چندین کاندید ریاست جمهوری، آن را نخواد پذیرفت. باید منتظر ماند و دید که پیامدهای اعلام نتیجهی ابتدایی و نهایی، به چه میزانی باعث تعالی یا افت افغانستان خواهد شد.