
اشاره: افغانستان تا کنون چهار انتخابات ریاستجمهوری را برگزار کرده است. هیچ یکی از این انتخاباتها، بدون چالش مدیریتی و فنی، عدم بیطرفی کمیسیونهای انتخاباتی و مداخله در امور انتخاباتی نبوده است.
در گفتوگویی با داوودعلی نجفی، رییس پیشین دبیرخانهی کمیسیون مستقل انتخابات، از او پرسیده ایم که بالاخره انتخابات در افغانستان با چه روشی برگزار شود که اینقدر برای مردم این کشور، دشوار تمام نشود؟
روزنامهی صبح کابل این گفتوگو را با آقای نجفی در کابل انجام داده است.
صبح کابل: انتخابات امسال، از نگاه مدیریتی و چالشها چه تفاوتی با سه انتخابات قبلی داشت؟
نجفی: در تمام جهان این معمول است که بعد از برگزاری چندین انتخابات، تجربهها و چشمدیدها بیشتر شده و با درنظرداشت چالشها و فرصتهای انتخابات قبلی، توقع میرود که انتخاباتهای بعدی، بهتر برگزار شود؛ اما اگر انتخابات امسال ریاستجمهوری افغانستان را با انتخاباتهای قبلی، مقایسه کنیم، با آن که هنوز نتیجهی انتخابات معلوم نشده؛ اما بینظمیهایی که تا هنوز صورت گرفته، بیانگر یک برآیند مطلوب نیست. در این انتخابات، کمیسیون مستقل انتخابات ادعا کرد که آنها برای شفافیت بیشتر از تکنولوژی بایومتریک استفاده میکنند؛ اما این بایومتریک هیچوقت به مردم افغانستان تعریف نشد. آیا کمیسیون انتخابات، تنها همین دیوایس (ماشینها) را بایومتریک عنوان میکند. در غیر آن کارکرد بایومتریک در انتخابات طوری است که تمام رایدهندگان، ثبت مرکز اطلاعات میباشد و بایومتریک در تمام مراکز رأیدهی فعال است؛ به این معنا؛ هر فردی که در یک مرکز رأیدهی، رأی دهد، رأی او در مرکز معلومات ثبت میشود. با این سیستم میزان تمام آرا تا آخر روز مشخص میشود؛ اما در حال حاضر شما میدانید که اعلام نتیجهی انتخابات که با استفاده از تکنولوژی بایومتریک صورت گرفته، طولانیتر از آن شد که این آرا «دستی» شمرده میشد. من به عنوان کسی که تجربهی مدیریت انتخابات را داشته ام، به چیزی که کمیسیون انتخابات آن را بایومتریک نام کرده، اعتماد ندارم.
صبح کابل: از دید شما، دلیل مشارکت پایین مردم در انتخابات ریاستجمهوری امسال در چه بود؟
نجفی: مردم به روند انتخابات بیباور شده اند؛ کمیسیون انتخابات در تضمین برگزاری یک انتخابات شفاف برای مردم، ناکام بود. مردم هیچ اطمینانی نداشتند که در این انتخابات به مانند انتخابات پارلمانی، از رأی آنها صیانت شود. مسألهی دوم عدم شفافیت و حسابدهی در کار کمیسیون بود؛ این کمیسیون به هیچ شهروند و حتا رسانهها در مورد روند انتخابات آگاهی نداد. به طور مثال کمیسیون هیچگاه به مردم افغانستان، ناظران انتخاباتی و رسانهها اعلام نکرد که چقدر اوراق رأیدهی چاپ شده و در هر ولایت از کدام شمارهی سریال تا کدام شمارهی سریال این اوراق رأیدهی به مردم توزیع شده است. بعد از رأیدهی نیز به ناظران معلومات ندادند که چقدر از این «سریالنمبر» ها استفاده شده و چقدر آن استفاده نشده است.
دلیل این عدم شفافیت در کار کمیسیون، این است که کمیسیونهای انتخاباتی هیچگاه مستقل نبوده است. اعضای کمیسیون به جای این که یک تیم باشند و برای کمیسیون کار کنند، هر کدام برای تیمهایی کار میکنند که از آدرس آن به کمیسیون معرفی شده اند. شما سرنوشت اعضای پیشین کمیسیون انتخابات را دیدید؛ حکومت هر نوع هدفی که داشت توسط آنها انجام داد و بعد هم آنها را به زندان روان کرد. این میتواند یک درس خوبی برای اعضای فعلی کمیسیونهای انتخاباتی باشد.
صبح کابل: اعضای کمیسیونهای انتخاباتی، در هر دورهای نتوانسته اند، بیطرفی خود را در انتخابات حفظ کنند، به نظر شما مشکل در ساختار است یا در افراد؟
نجفی: مشکل هم در افراد است و هم در ساختار. نخست این که اعضای کمیسیونهای انتخاباتی از سوی احزاب، معرفی میشوند و آنها بعد از گزینش به نفع همان حزب خاص کار میکند. دوم در ساختاری که برای گزینش اعضای کمیسیونهای انتخاباتی در نظر گرفته شده، قانون همواره نقض شده است. در قانون آمده است که در گزینش اعضای کمیسیون باید به تجربهی انتخاباتی اولویت داده شود و این اعضا از میان کسانی انتخاب شود که تجربهی مدیریت انتخابات را داشته باشند؛ اما شما در گزینش اعضای کمیسیون میبینید که به چنین بندی از قانون وقعی گذاشته نشده است.
بدیهی است کسانی که تجربهی کار در بخش انتخابات نداشته باشند، نمیتوانند چنین روندی را اداره کنند. من به شما یک مثال میزنم؛ در انتخابات ۲۰۰۹ زمانی که عزیزالله لودین، رییس کمیسیون انتخابات بود، برنامهی توسعهای سازمان ملل یا (UNDP) برای دبیرخانهی کمیسیون که من در رأس آن بودم، علاوه بر ۹۰ هزار معاش دولتی، پیشنهاد حقوق اضافی حدود یک هزار دالر برای اعضای کمیسیونهای انتخاباتی کرد؛ اما وقتی که من این مسأله را به جلسهی عمومی مطرح کردم؛ اعضای کمیسیونهای انتخاباتی، بهویژه خود آقای لودین به صراحت اعلام کرد که ما معاش اضافی کار نداریم؛ اما شما حالا از اعضای کمیسیونهای انتخاباتی بپرسید که از چند آدرس چقدر معاش و امتیازات میگیرند. این یک امر طبیعی است که در مقابل پولهایی که میگیرند، به نفع شان کار هم بکنند. شما شاهد بودید که پیشنهاد اعضای این کمیسیون فاش شد که به حکومت به خاطر افزایش معاش شان فرستاده بودند. در حالی که پیشنهاد ما در سال ۲۰۰۹ بر این بود که برای انتخابات یک بودجهی جداگانه در نظر گرفته شود که هیچ ربطی به حکومت نداشته باشد؛ زیرا در صورتی که حکومت به اعضای کمیسیون معاش دهد از آنها توقع هم دارد.
صبح کابل: کدام شیوه برای برگزاری انتخابات در افغانستان مناسب است؛ شما دیدید که شیوهی استفاده از تکنالوژی هم در این کشور نتیجه نداد؟
نجفی: در سال ۲۰۰۰ زمانی که اولین انتخابات جرگهی اضطراری در افغانستان برگزار شد، هیچ کس انتخابات را نمیشناخت. درست است که ما پیش از جنگ انتخابات داشتیم؛ اما پس از آن افغانستان ۳۰ سال جنگ را تجربه کرد. من آن وقت به عنوان نمایندهی سازمان ملل متحد از آقای قاسمیار، رییس جرگهی اضطراری سوال کردم که شما به چه شیوهای رییس دولت انتقالی را انتخاب میکنید؟ گفت که هرکس دستش را بلند میکند، گفتم اگر کسی دو دستش را بلند کرد چطوری آن را بفهمیم. پس برای اولینبار ما در انتخابات جرگهی اضطراری برای انتخابات، برگهی رأیدهی چاپ کردیم.
اما بعد از آن در نخستین انتخابات ریاستجمهوری افغانستان که بیشتر خارجیها و به ویژه سازمان ملل متحد، در امور انتخابات دخیل بودند، بنیاد انتخابات افغانستان کج گذاشته شد. از همان ابتدا گفتم که؛ خشت اول گر نهد معمار کج، تا ثریا میرود دیوار کج. پیشنهاد ما در همان زمان این بود که باید برای ثبت نام رأیدهندگان از سندی استفاده شود که تابعیت افغانی یک فرد را ثابت کند؛ اما خارجیها هیچ سندی را نخواستند. هرکس که آمد و گفت که من افغانی استم، در روند انتخابات ثبت شد و برای شان کارت رأیدهی توزیع شد. در خارج از جمله ایران و پاکستان نیز بههمین شکل برای رأیدهی ثبتنام شدند و به تعداد بیشماری کارت رأیدهی داده شد. بعد ما کوشش کردیم که حداقل همین کارتهای رأیدهی را شامل یک بانک معلوماتی کنیم که بخشی از آن شامل این بانک شد و انتخابات نخست ریاستجمهوری به همین شیوه برگزار شد. همینطور نخستین انتخابات پارلمانی نیز به همین شیوه برگزار شد.
بعد از ختم انتخابات پارلمانی افغانستان، آجندایی که در نشست بن روی آن موافقت شده بود، تکمیل شد و بر اساس قانون اساسی دفتر مشترک تنظیم انتخابات که بیشتر در اختیار سازمان ملل بود، منحل شده و تبدیل به کمیسیون مستقل انتخابات شد. اعضای این کمیسیونهای انتخاباتی توسط رییسجمهور کرزی با مشورهی احزاب و متنفذین سیاسی انتخابات شد و من به عنوان نخستین رییس دبیرخانهی کمیسیون مستقل انتخابات تعیین شدم. نخستین کاری که ما کردیم -چون سر و صداهایی بلند شده بود که در انتخابات پارلمانی تقلب صورت گرفته- تلاش کردیم که تقلب را از روند انتخابات ریشهکن کنیم. به این دلیل کیمسیون به تمویلگران انتخاباتی پیشنهاد داد که در انتخاباتهای بعدی از سیستم بایومتریک استفاده شود.
ما روی یک طرحی به نام «ثبت شهروندان و رأیدهندگان» کار کردیم و به گونهی مشترک با وزارت داخله و وزارت مخابرات به تفاهم رسیدیم که از طریق این طرح هم روند ثبت احوال نفوس پیش برود و هم واجدان شرایط رأیدهی در این روند ثبت شوند. ما این طرح را بهگونهی آزمایشی نیز در سه نقطهی مختلف جفرافیایی افغانستان از جمله یکاولنگ بامیان، بتیکوت ننگرهار و ناحیهی دهم شهر کابل اجرا کردیم. این شیوه توسط بایومتریک آنلاین پیش برده میشد و یک پروژهی آزمایشی بسیار موفق بود.
پیش از این که ما به طرف انتخابات سال ۲۰۰۹ برویم، این طرح را با تمویلگران خارجی انتخابات تشریح کردیم و گفتیم که برای عملی کردن این طرح، نیاز است که پیش از برگزاری انتخابات، هم به مردم تذکرهی الکترونیکی توزیع شود و هم ثبتنام بایومتریک شده باشند.
تمام تمویلگران انتخاباتی این طرح را پذیرفتند، به جز سفیر ایالات متحدهی امریکا. ویلیام وود که از سال ۲۰۰۷ تا ۲۰۰۹ سفیر امریکا در افغانستان بود، به صراحت اعلام کرد که حاضر نیست برای این پروژه پولی بپردازد. اتفاقا ۷۰ میلیون دالری که در حساب کمیسیون انتخابات بود، بیشترش از امریکا بود. او تأکید کرد که اگر شیوهی ثبتنام رأیدهندگان بر اساس این طرح پیش برود، آنها دست از تمویل انتخابات افغانستان برخواهند داشت؛ اما بر عکس حاضر اند که برای ثبتنام رأیدهندگان به شیوهی سنتی آن پول مصرف کنند. من بار دیگر با آقای سفیر شخصا ملاقات کردم و جویای دلیل شدم -چون ما با همان بودجهای که برای ثبتنام سنتی اختصاص یافته بود، میتوانستیم دو پروژه را همزمان هم پروژهی ثبت احوال نفوس و هم ثبت نام رأیدهندگان به شیوه بایومتریک را به پیش ببریم- گفتند که در این مورد نباید هیچ دلیلی از آنها پرسیده شود.
اشتباهی که حکومت افغانستان در بخش برگزاری انتخابات از همان ابتدا مرتکب شد، این بود که بودجهی انتخابات را خود حکومت نپرداخت. اگر بودجه از خود حکومت افغانستان میبود، این کار در همان انتخابات ۲۰۰۹ صورت میگرفت و بنیاد شفافیت در انتخابات گذاشته میشد. پس حرف من این است؛ تا زمانی که استفاده از بایومتریک بهگونهی آنلاین صورت نگیرد، تذکرهی الکترونیکی به تمام شهروندان افغانستان توزیع نشده، مشکل تقلب در انتخابات افغانستان حل نمیشود.
صبح کابل: یکی از چالشهای دیگر انتخاباتی، تنشهای داخلی در درون کمیسیونهای انتخاباتی است، در خیلی از موارد رییس کمیسیون با رییس دبیرخانه و گاهی کمیسیون انتخابات و کمیسیون شکایات سر و کله میزنند. به نظر شما آیا صلاحیت و وظایف این ها در قانون وضاحت داده نشده و یا مداخلات حکومت سبب این اختلافها در کمیسیونهای انتخاباتی میشود؟
نجفی: تا وقتی که میان پالیسی و اجراآت یک تفکیک روشن از صلاحیتها بهوجود نیاید، این تنشها ادامه دارد. در زمان ما، صلاحیتها بسیار واضح و روشن میان کمیسیون انتخابات به عنوان ادارهی پالیسیساز و دبیرخانهی کمیسیون به عنوان مسؤول اجرایی تعریف شده بود. پس اگر خود پالیسیسازان در اجراآت شامل شوند، تضاد منافع بهوجود میآید؛ این بدان معنا است که پارلمان هم قانون بسازد و هم اجرایی کند که در آن صورت اختلافات جدی میان حکومت و پارلمان بهوجود خواهد آمد. حالا در کمیسیون نیز چنین است؛ تفکیک واضح صلاحیت بین دبیرخانه و کمیسیون در قانون نشده است. در قانون قبلی کمیسیون، رییس و معاون داشت؛ اما وظیفهی اجرایی نداشتند. وظیفهی اعضای کمیسیون تنها تصویب پالیسی و تدویر جلسات بود. آنها حق دخالت در اجراآت نداشتند که بگویند فلان کسی استخدام شود و فلان کسی نشود؛ اما حالا میبینید که جنجال بر سر استخدامها در کمیسیونهای انتخاباتی چقدر بالا است؛ هر عضو کمیسیون انتخابات میگوید که باید پنج نفر من استخدام شود. راه حلش این است که پالیسی استخدام توسط کمیسیون ساخته شود و به دبیرخانه بدهد، کمیسیون تنها باید از این روند نظارت کند.
از سویی هم حکومت تلاش میکند که با افزایش اختلافات کمیسیون با دبیرخانهی آن، ماهی خود را بگیرد؛ چون دست هردوی آنها به حکومت دراز است. هر کدامش تلاش میکند که حمایت حکومت را داشته باشد و حکومت از این مسأله نفع میبرد. حکومت عمدی روی این مسأله دامن میزند؛ قانون جدید انتخابات توسط فرمان تقنینی ساخته شده است؛ اما حکومت میتوانست در این فرمان صلاحیتها و مسؤولیتها را بهگونهی واضح مشخص کند.
در بخش جنجالها میان کمیسیون شکایات انتخاباتی و کمیسیون مستقل انتخابات باید بگویم که کمیسیون شکایات در واقع یک محکمهی انتخاباتی است؛ اما محکمهی دورهای. این کمیسیون در اجراآت خود کاملا از کمیسیون انتخابات جدا است. در گذشته هردوی این نهاد مشکل داشت؛ در انتخابات پارلمانی، کمیسیون شکایات انتخاباتی هنوز به شکایات رسیدگی نکرده بود که کمیسیون انتخابات نتیجه را با اشارهی حکومت اعلام کرد که فهرست برندگان از سوی تلویزیون ملی به نشر رسید. در این مورد، کمیسیون شکایات به عنوان محکمهی انتخاباتی با فشاری که حکومت بر آنها تحمیل کرد، سکوت کردند؛ اما از نگاه قانونی تا زمانی که کمیسیون شکایات به شکایتها رسیدگی نکرده، کمیسیون انتخابات حق ندارد که نتیجه را اعلام کند.
صبح کابل: شما تجربهی کار در کمیسیون انتخابات را داشته اید. از دید شما مداخلهی سفارتخانههای خارجی در امور انتخابات، چقدر میتواند در نتیجهی انتخابات نقش داشته باشد.
نجفی: هرگونه مداخله تأثیرگذار است. از نگاه قانونی هیچ سفارتخانهای حق ندارد که نقش ناظر را در انتخابات بازی کند. در صورتی که آقای سفیر از کمیسیون انتخابات، اعتبارنامهی نظارت گرفته باشد، حق دارد؛ در غیر آن، این یک مداخلهی صریح در امور انتخابات است. تنها دلیلی که این مداخلات از هر آدرسی بر امور انتخاباتی بیشتر شده، ضعیف بودن کمیسیون مستقل انتخابات است. این که یک سفیر میرود از کارهای کمیسیون دیدن میکند و بعد میآید با صدور اعلامیهای، اذهان مردم را مخشوش میکند؛ اینها همهاش مداخلهی صریح در کارهای کمیسیون و در کل امور انتخاباتی است.
در بخش تمویلگران انتخابات باید بگویم، در صورتی که کسی از حمایتگران انتخاباتی خودش صلاحیت مصرف پولش را داشته باشد، خواست همان تمویلکننده در نتیجهی انتخابات تأثیرگذار است؛ اما پیشنهاد ما همواره این بوده است که این پول باید از طریق بودجهی حکومت افغانستان و بودجهی کمیسیون انتخابات به مصرف برسد. یکی از جنجالیترین موضوعات در بخش کمکهای خارجی در افغانستان همین چالش بوده است که میلیاردها دالر به افغانستان کمک میآمد؛ اما حکومت افغانستان صلاحیت مصرف آن را نداشت. مصرف این بودجه توسط خود تمویلگران صورت میگرفت.
یگانه دلیلی که انتخابات افغانستان را به یکی از پرهزینهترین انتخاباتها در سطح جهان تبدیل کرده، نیز همین مسأله است که بودجه توسط خود خارجیها به مصرف میرسد؛ بهگونهی مثال، در زمان ما در انتخابات ۲۰۰۹، ملل متحد برای انتقال مواد انتخاباتی دو فروند هلیکوپتر را کرایه کرده بود. این هلیکوپترها چه در هوا بودند، چه در زمین، چه در میدانهوایی و چه در حالت توقف در همهی وقتها کرایه داشت. در آخر کرایهی این چرخبال، ۳۵ میلیون دالر برای کمیسیون هزینه داشت. به همین سان، آنها تنها از میدانهوایی تا کمیسیون انتخابات هر موتر را ۱هزار دالر کرایه میکردند. در حالی که با کرایهی یک ماهه این موترها، میتوانستیم موتر نو بخریم؛ اما آنها میگفتند که در پالیسی شان خریداری نیست. در صورتی که انتخابات ازطریق بودجهی ملی افغانستان تمویل شود، هم هزینهی انتخابات و هم مداخله در امور انتخابات کم میشود.
صبح کابل: فکر میکنید که انتخابات ریاستجمهوری امسال به دور دوم برود؟
نجفی: بلی، علایم نشان میدهد.
صبح کابل: راه حل بحران کنونی انتخابات امسال از دید شما در چه است؟
نجفی: نیازی به شمارش مجدد آرا نیست. نیازی به رساندن دوباره «ریزلت شیت» ها به بانک معلوما نیست. شرکت درملوک که مسؤول در این مورد است، باید به گونهی واضح پاسخ دهد که چقدر رأیدهنده در این انتخابات شرکت کرده اند و کدام نامزد انتخاباتی چقدر رأی گرفته است. ما شرکت درملوک را در انتخابات پارلمانی احضار کردیم؛ آنها به ما پاسخ دادند که حکومت افغانستان تنها از این شرکت ماشین خواسته است، نه خدمات و آموزش. بنا بر این به گفتهی آنها، این شرکت به حکومت افغانستان تنها ماشین فروخته است و هیچ مسؤولیت دیگری ندارد؛ اما در انتخابات ریاستجمهوری حتا همین مسأله به مردم افغانستان واضح نشد که آیا شرکت درملوک تنها ماشین فروخته یا خدمات و آموزش هم ارائه کرده است.
صبح کابل: آیا مردم افغانستان باید در هر انتخابات ریاستجمهوری، شاهد چنین بحران و کشمکشی باشند؟ از نظر شما چه کارهایی باید صورت گیرد که انتخابات و دموکراسی این قدر پیش چشم مردم بد نشود؟
نجفی: نخست این که باید قانون مراعات شود. دوم سیستم بایومتریکی که در قانون آمده، تنها اذهان مردم را اغفال کرده؛ در حالی که هیچ تعریف مشخصی از آن وجود ندارد. مسألهی دیگر ایجاد تفکیک بسیار روشن میان صلاحیت پالیسیسازان و اجراآت کنندگان است که همواره این مسأله تنشزا بوده است. بودجهی کمیسیون از موردهای حساس دیگر است که باید هزینهی انتخابات، از طریق بودجهی ملی افغانستان در اختیار کمیسیون مستقل انتخابات قرار گیرد. اگر انتخابات افغانستان توسط بودجهی خود حکومت و توسط افغانها برگزار شود، بسیار کمهزینهتر از انتخاباتی خواهد بود که توسط خارجیها تمویل میشود. مسألهی دیگری که باید در بخش برگزاری انتخابات در نظر گرفته شود، در نظر گرفتن تجربهی انتخاباتی در گزینش اعضای کمیسیونهای انتخاباتی است. این اعضا باید بهشکل دورهای انتخاب شوند؛ طوری که برخی از اعضا به مدت ۵ سال، برخی برای شش سال و برخی هم برای سه سال باشند؛ به این معنا که همان تجارب انتخاباتی به شکل دورهای باید حفظ شود؛ اما متأسفانه در افغانستان با فرارسیدن انتخابات یکدفعهای تمام اعضای کمیسیونهای انتخاباتی تغییر داده میشود و تجارت انتخاباتی در این میان گُم میشود. شیوهی ثبتنام از مسألههای مهم دیگر انتخاباتی است. تأکید من بر این است؛ تا زمانی که فهرست رایدهندگان توسط بایومتریک آنلاین در بانک رأیدهی ثبت نشود و تذکرههای برقی توزیع نشود، تقلب و جنجالهای انتخاباتی به همین شکل ادامه خواهد داشت.