مبارزات انتخابات؛ خوبی‌ها و بدی‌ها

صبور بیات
مبارزات انتخابات؛ خوبی‌ها و بدی‌ها

انتخابات یکی از ارزش‌های دمکراتیک و کارراز مبارزات انتخاباتی «کمپاین‌ها» بخشِ مهم پروسه‌ی انتخابات است. فضای پُرشور انتخابات خوب است؛ چرا که حساسیت ما را به سرنوشت مشترک‌ مان افزایش می‌دهد. یادمان می‌دهد که چه سرنوشت مشترکی داریم. ناگهان با طیف‌ها و صنف‌های مختلف اجتماعی، از هنرمندان، بازیگران، کارگران، زنان، جوانان و… احساس نزدیکی و هم‌سرنوشتی می‌کنیم و پیدایش این احساس، مبارک است. ما را از پیله‌‌ی وهم‌آلود خود بیرون می‌کشد و به دیگران پیوند می‌دهد. در کشاکش انتخابات، تمرین می‌کنیم که میان منافع نزدیک، کوتاه‌مدت و فریبا و منافع بلندمدت و ماندگار، دست به انتخاب بزنیم. تمرین می‌کنیم که وعده‌های دلفریب، ما را از مصالح عُمده و دیرپا، باز ندارد. این آگاهی و تمرین، مبارک است.

شکل‌گیری خواست مشترک اجتماعی و همبستگی معطوف به آن، قَدری از تنهایی وجودی ما می‌کاهد. معطوف به یک‌دیگر می‌شویم و این آگاهی که واجد نگرانی نیرومندِ مشترکی استیم، مرهم تنهایی‌های ما می‌شود و هر آنچه تنهایی ما را قدری تسکین ببخشد، مبارک است. ایام انتخابات، شناخت ما را از جامعه‌ افزایش می‌دهد. صداهای خاموش شنیده می‌شوند و لایه‌های متکثر و رنگ‌رنگِ اجتماعی هویداتر می‌شوند. بیشتر متوجه تنوعِ جاری در متن جامعه می‌شویم و این آگاهی مبارک است.
ایام انتخابات بد است؛ چرا که اغلب، اخلاق رقابت را به درستی رعایت نمی‌کنیم. از تحقیر و تمسخر رقیب‌ مان لذت می‌بَریم و در داوری‌ها و ارزیابی‌های مان جانب بی‌طرفی را چنان که باید نمی‌گیریم. حب ‌و بغض‌ها، حق‌گویی و حق‌پویی ما را تحت تأثیر قرار می‌دهد و هدف‌های خوب، ما را در استفاده از ابزار، وسایل و راه‌کارهای غیرمنصفانه و نادرست، اغوا می‌کند. آنچه بیش از همه در انتخابات از یاد ما می‌رود «اخلاق دشمنی» و یا «اخلاق رقابت است». پیروزی حقیقی آدمی وقتی است که سهم بیشتری از مهربانی و دوستی به دست آورد. اغلب در کارزار رقابت انتخاباتی، مهر و شفقت ما به آنان که هم‌جبهه‌ی ما نیستند، صدمه می‌بیند. اغلب، توسط «خشم»، «کینه» و «نفرت» مسمومیت معنوی پیدا می‌کنیم.

در مبارزه با آنچه تاریکی می‌دانیم، دست‌های مان را آلوده می‌کنیم و شکست حقیقی این‌جا اتفاق می‌افتد. اغلب در ایام تبلیغات، مواضع فکری انسان‌ها را به ابعادِ اخلاقی و عاطفی، ارجاع و تحویل می‌دهیم؛ یعنی به جای آن که «حمل بر احسن» کنیم و بگوییم اگر فلانی از آن نامزد حمایت کرده، لابد برآورد و ارزیابیِ آگاهانه و خردمندانه‌ی او بوده است، می‌گوییم: از فلانی حمایت کرده، چرا که دنبال اغراض و منافع فردی است، چرا که ذات، سیرت و سریرت تیره‌ای دارد. به جای نقد دلایل هم، اغراض و نیت یک‌دیگر را متهم می‌کنیم. رأی و حمایت افراد را به جای آن که اجتهاد سیاسی و اجتماعی قابل نقد و وارسی بدانیم، داوری اخلاقی و عاطفی می‌کنیم. اغلب در ایام انتخابات، رادیکال و مطلق‌نگر می‌شویم و دسته‌بندی‌های سیاه‌وسفید می‌کنیم: آنان که با ما استند؛ خوبند و آنان که مثل ما نیستند؛ بدند.