«مه عاشق آرایشکدن استم. وقتی آرایش میکنم، حس خوبی برم دست میته. بعضی وقتا با آرایشکدن حال روحیم خوب میشه و حس میکنم جوان شدیم.» با زهرا، یکی از باشندگان کابل، در حالی روبهرو میشوم که روی چوکی یکی از آرایشگاههای شهر نشسته و خانم آرایشگر به موهایش حالت میدهد. او با اینکه سیوپنج سال دارد؛ اما برخلاف سنش، جوانتر به نظر میرسد. زهرا سالها است که برای زیبا کردنش به آرایشگاه میرود. او میزان پولی را که برای این کار و خرید مواد آرایشی با کیفیت هزینه میکند، از دستش رفته است. «مصرف کدن سر آرایش میارزه؛ چون از خود انسان کده چیزی مهم نیست.»
امروزه، آرایش کردن بخشی از زندگی بسیاری از زنان شهرنشین است. تا جایی که آرایشهای سبک جزو روزمرگی زنان شده است. در این میان شماری از زنان نیز هستند که به دلیل شوق زیاد به آرایش کردن چهرهشان، خود را در میان انبوهی از رنگها گم میکنند، بهگونهای که بهسختی میتوان چهرهی واقعیشان را تشخیص داد.
هرچند نظر به جایگاه اجتماعی و اقتصادی، انگیزهی آرایش کردن برای زنان متفاوت است. با این حال اما تنها انگیزهی مشترک میان بیشتر زنان از رفتن به آرایشگاه، زیبا کردنشان است.
مهتاب، دختر دانشجویی که در یکی از دانشگاههای خصوصی در کابل درس میخواند، میگوید که او عاشق زیبایی است و دوست دارد میان دوستانش، زیباتر از دیگران جلوه کند. او میگوید: «ماهی سه بار آرایشگاه میرم، مویایمه با جدیدترین مدل قیچی میزنم و هایلایت میکنم.» مهتاب میگوید که تقریباً چهل درصد هزینهی زندگی او، پولی است که بابت رفتن به آرایشگاه و خرید اسباب آرایشی میپردازد.
در این میان هستند شماری از زنان که نه بهخاطر اینکه به چشم دیگران زیبا بیایند؛ بلکه برای ارضای حس زیباپسندی خودشان، اسباب آرایشی گرانبها میگیرند و زودبهزود برای حالت دادن موها و زیبا کردن صورتشان به آرایشگاه میروند.
نازنین –نام مستعار- باشندهی کابل، میگوید: «فرق نمیکنه که دیگرا د مورد آرایش کدنم چه فکر میکنن. مهم این است که به خودم زندگی میکنم و زیبایی ر دوست دارم.»
رفتن به آرایشگاه و دادن هزینههای بلند برای زیبا کردن چهره آنهم برای چند ساعت و یا درنهایت یک روز، پای زنها و دختران زیادی را روزانه تا آرایشگاههای شهر باز میکند.
از سویی هم شمار زیادی از زنان، برای اینکه در اجتماع دیده شوند و یا هم به دلیل همچشمیهایی که با زنان دیگر، بهویژه همسنوسالانشان دارند، دوست دارند، سری به آرایشگاه بزنند تا توجه بیشتری را بهسمت خود بکشانند.
مصطفا سلطانی –روانشناس- میگوید: «انسانها همواره کوشش میکنند خلاهای عاطفی و احساسیشان را از راهی پر کنند. یکی از علتهایی که خانمها به آرایش کردن بیشازحد رو میآورند جلب توجه دیگران است.» به باور آقای سلطانی، زمانی که خانمی در دورههای کودکی و نوجوانی موردتوجه دیگران قرار نمیگیرد، دنبال راه دیگری میگردد که بتواند این خلا را پر کند. در این میان شمار زیادی از زنان، با آرایش کردن بیش از اندازهی شان، کوشش میکنند توجه دیگران را به سمت خود بکشانند.
هرچند آرایش کردن سبک، امروزه تا اندازهای در همهی جهان به عادت روزمرهی زنان بدل شده و به نحوی جزو نیازهای ابتداییشان به شمار میرود؛ اما شماری از زنان افغانستانی تا جایی به آرایش کردن صورت و حالت دادن موهایشان متمایلاند که تا فرصت پیدا کنند، بیدستوپا خود را به آرایشگاه میرسانند.
به باور جامعهشناسان، آرایش کردن بیشازاندازهی خانمها، در خودزشت پنداری، ترس از تمسخر دیگران و نگرانی از پسماندن از کاروان آرایشکردهها ریشه دارد.
احمد رسول –جامعهشناس و استاد دانشگاه کابل- میگوید؛ اینکه شماری از خانمها بیشازاندازه درگیر آرایش کردن خود و رفتن به آرایشگاه هستند، برمیگردد به رفتارهای مشابهی که در دورههای نوجوانی و جوانی در خانواده و دوستانش دیدهاند. به باور آقای رسول، دلیل دیگر آرایش کردن بیشازاندازه در خانمها به مسئله هویتسازی برمیگردد؛ خانمها میخواهند با آرایش کردن بیشازاندازهی شان، هویت تازهای برای خودشان بسازند و اینگونه احساس خوشی و رضایتمندی به آنها دست میدهد.
تمایل زنان به آرایش کردن در سالهای گذشته باعث شده است که شمار آرایشگاههای شهر بیشتر شده و دخترخانمهای زیادی، به کار آرایشگری رو بیاورند.
رویا نیکزاد، باشندهی کابل، در حالی که در دانشگاه تعلیم و تربیت استاد ربانی درس میخواند، نیم روزش را برای یادگیری آرایشگری در آرایشگاه صدف در دشت برچی کابل میگذراند. او سه ماهی میشود که مصروف یادگیری این حرفه است و دوست دارد در کنار درسهایش در دانشگاه، این حرفه را آموخته و آرایشگاهی برای خودش باز کند.
مریم احمدی، کارگذار آرایشگاه دیگری در شهر نو کابل که نیز صدف نام دارد، ده سال است که روزهایش را با زیبا کردن چهرهی زنان و حالت دادن موهای شان به شب میرساند. او در ابتدا آموزش این حرفه را در ایران آغاز کرد و حالا در کابل به آن ادامه میدهد. خانم احمدی از خاطرههای آرایشگریاش در افغانستان، میگوید: «زنان افغان بیشتر نسبت به زنان ایران آرایش غلیظ میکنند و آرایشهای پررنگ را میپسندند.» خانم احمدی میگوید که زنان افغانستانی بهویژه در محفل عروسیشان در آرایش کردن هزینهی بیشتری میپردازند.
در محفلهای عروسی بیشتر عروسها و خواهران عروس و داماد، بیشترین هزینه را در برای آرایش شان میپردازند. با این حال، نرخ آرایش کردن عروس به گونهی معمول بلندتر از نرخ آرایش عادی است.
بانو جعفری، مسئول آرایشگاه پرنسس ایران در ناحیهی ششم شهرداری، میگوید: «متأسفانه خانوادههایی هستند که جانب مقابل را درک نمیکنند.» او میگوید که بارها شاهد دعوای خانوادههای عروس و داماد بر سر پول آرایشگاه بوده است.
بهای آرایش کردن در یک آرایشگاه نامی در کابل، از ۵ هزار افغانی تا ۷۰۰ دالر امریکایی است.
عزیزه -باشندهی کابل- که برای آرایش کردن در شب عروسیاش به آرایشگاه اورانوس آمده و برای آراستن سر و صورتش مبلغ ۳۶ هزار افغانی به آرایشگر پرداخته، میگوید: «انسان فقط یکبار ازدواج میکند و پول زیادی نیست.»
مسکا -مادرشوهر عزیزه- اما می گوید که این مبلغ برای یک شب و چند ساعت آرایش پول زیادی است. مسکا میگوید که پسرش برای هزینهی ازدواجش قرضدار شده و پول آرایشگاه نیز بخشی از آن است.
معروف علیزی، مسئول هماهنگی با رسانهها در شهرداری کابل، میگوید که این نرخ خدمات آرایشی در آرایشگاهها به اساس بازار آزاد است و این نهاد کنترلی روی آن ندارد.
به اساس آمار شهرداری کابل، ۱هزارو ۴۰۹ آرایشگاه زنانه از این اداره جواز فعالیت گرفتهاند.
شهرداری کابل میگوید؛ با اینکه روی تاریخ مواد آرایشیای که در آرایشگاهها کار گرفته میشود و بهداشت کارکنان و محیط کاریشان کنترل دارد؛ اما از انواع اسباب آرایشی و نوعیت شان نظارتی ندارد.