
گزارشگر: سوهینا مختار
ویرایشگر: زاهد مصطفا
تمایل به فراموشکردن یا فرار از غم؛ آنچه که اولین بار باعث میشود انسان به استفاده از مواد مخدر رو بیاورد، بهسادگی دستیافتنی نیست؛ چون هر روز ممکن است غم تازهای در کار باشد و فراموشکردن تازهای؛ فراموشکردنی که به استفاده از مواد مخدر تازهای میانجامد و آخر کار سر از اعتیاد درمیآورد.
افغانستان؛ کشوری است که از رنجهای بیشماری درد میکشد و انسان افغانستانی نیز، برای فرار از این رنجها، از راههای مختلفی فرار میکند؛ یکی سلاح برمیدارد تا خشمش را علیه دولت خالی کند؛ دیگری بهدنبال یافتن زندگی بهتر، مهاجرت میکند و دیگری هم در اینجا یا در مهاجرت، برای اینکه بتواند از خودش و رنجهایش فرار کند، به مواد مخدر رو میآورد؛ به اژدهای خفتهای که در کنار فقر، تروریزم و دیگر مشکلاتی که شهروندان را در بر گرفته است، افغانستان را زمینگیر کرده است.
استفاده از مواد مخدر در افغانستان تا اینکه در محلات خاصی انجام شود، نخستین بار بیشتر در خانواده انجام میشود؛ جایی که در آن، بیشتر از همه زنان و کودکان در معرض خطر قرار دارند. در پژوهشی وزارت معارف که اخیراً نشر شده است، شمار کلی معتادان در کشور به ۲٫۵ میلیون میرسد که نزدیک به ۸۵۰ هزار -۴۰ درصد- آن زنان است.
احمد احسان ۶۵ ساله، پدری است که به دست خودش، سه تن از دخترانش را معتاد کرده است؛ دخترانی که این روزها در خیابانهای کابل، دست گدایی به شهروندان دراز میکنند تا لقمه نانی و اندکی مواد برای دود کردن به دست بیاورند. احمد و دخترانش، «میت آمفتامین» -با نام بازاری شیشه- را استفاده میکنند که یکی از خطرناکترین انواع مواد مخدر است و همینگونه قوت اعتیاد بیشتری نیز دارد.
احمد احسان، از روی تفریح به مواد رو نیاورده است؛ او نیز مثل هزاران آدم دیگر در افغانستان، به مواد مخدر رو آورده است که از رنجهایش فرار کند؛ فراری که برای بار اول، او را از افغانستان به پاکستان میکشاند؛ اما در مسیر راه، موتر حامل احسان و خانوادهاش تصادم میکند و او، زن و پسر کوچکش را در این حادثه از دست میدهد. احسان و سه دخترش در این حادثه تنها زخم برمیدارند.
احسان، پسازاین که با دختران زخمیاش از شفاخانه رخصت میشود، به زندگی در مهاجرت ادامه میدهد؛ زندگیای که به هدف خوشبختی سفرش را بسته بود؛ اما منجر به از دست دادن زن و پسر کوچکش شد. درد از دست دادن زن و فرزند، احسان را زمینگیر میکند. فرار نخست احمد، فرار از وطن است که اینگونه به پایان میرسد؛ احمد، این بار سراغ فرار دوم میرود؛ فرار از خودش و رنجهایش که تصور میکند با مواد مخدر میتوان آن را درمان کرد. او، نهتنها خودش به این مواد –شیشه- پناه میبرد که دخترانش را نیز به استفاده از آن تشویق میکند؛ تلاشی خانوادگی برای فرار از رنجی خانوادگی.
احمد پس از شش سال زندگی در مهاجرت، سرانجام به دلیل اعتیادی که دارد، توسط پولیس پاکستان دستگیر شده و به افغانستان فرستاده میشود. سه دختر احمد نیز با او در جمع مهاجران معتاد از پاکستان بیرون رانده میشوند. سمیهی که اکنون ۲۰ ساله است، چهار سال پیش، برای نخستین بار با پدر و دو خواهر بزرگش، مواد مخدر را مصرف میکند. او نیز، یکی از اعضای معتاد این خانوادهی چهارنفری است که بدون داشتن هیچ سرپناهی، روز را در خیابانهای کابل سرگرداناند و شبها در جاهای مختلفی از کابل، با معتادان آواره در کارتن میخوابند.
بیش از چهار دهه جنگ خانمانسوز در افغانستان، در کنار آسیبهای اقتصادی، اجتماعی و روانی، افغانستان را به یکی از کشورهای مهم تولیدکنندهی مواد مخدر تبدیل کرده است؛ موادی که درآمد آن به جیب گروههای جنگجوی مخالف دولت میرود و امکانات نظامی آنها را فراهم میکند. تولید و قاچاق مواد مخدر در ساحات بیرون از کنترل دولت، باعث شده است که دهها کارخانهی پروسس مواد در این کشور فعالیت کنند؛ فعالیتی که نرخ انواع مواد در بازار را پایین آورده و امکان استفاده از آن را برای اقشار مختلف اجتماعی به لحاظ اقتصادی و سنی فراهم کرده است.
بر بنیاد گزارشی که سال گذشته از سوی ناتو در سایت گندهارا منتشر شد، تنها گروه طالبان سالانه ۴۱۶ میلیارد دالر از قاچاق و فروش مواد مخدر افغانستان درآمد دارند.
در کنار دلایل متعددی که باعث اعتیاد زنان در افغانستان میشود، دلیل مهم آن فقر است؛ فقری که مردان در خانوادهها را مجبور میکند زنانشان را به مصرف مواد مخدر تشویق کنند و پس از دچار شدن به اعتیاد، از آنها بخواهند که با تنفروشی، مصارف مواد مخدر خود و مردان خانواده را تأمین کنند.
به گفته وزارت صحت، اعتیاد زنان، در جامعهی سنتی افغانستان که مناسبات تنگاتنگ خانوادگی در آن جریان دارد، بیش از هر چیزی، تهدید بالقوهای است که کودکان خانواده را نشانه میگیرد و باعث اعتیادشان میشود. از سویی هم مادران معتاد، کودکانی را به دنیا میآورند که به شکل طبیعی، بدنشان نیاز به استفاده از مواد مخدر دارد؛ کودکانی که معتاد زاده میشوند و معتاد بزرگ.
در کنار چالشهای موجود اجتماعی، اقتصادی و امنیتی، چالشهای تربیتی در خانوادهها نیز یکی از دلایل مؤثر در رو آوردن نوجوانان و جوانان به مواد مخدر پنداشته میشود. قوانین سفتوسخت خانوادگی و یا بیپروایی در مقابل پرورش فرزندان، باعث میشود که افراد در نوجوانی و جوانی، سراغ تجربههای زیانبار بیشماری بروند که یکی از این تجربهها، به مصرف مواد مخدر میرسد.
طی ۱۵ سال گذشته، بیش از هفت میلیارد دالر برای مبارزه با مواد مخدر در افغانستان به مصرف رسیده است؛ اما این مصرف، به تولید بیش از ۳۰ میلیارد دالر مواد مخدر انجامیده است.
از سویی هم به دلیل همهگیری شیوع کرونا، بازار کشت تریاک و تولید آن در افغانستان نیز رونق یافته است؛ گروه طالبان در این سال مثل قاچاق بران کلمبیایی، در حالی که دیگر تجارتها در جهان کساد بود، میلیونها دالر امریکای از فروش مواد مخدر به جیب زدند.