
آیین چهارشنبهسوری یکی از رسم و رواجهای باستانی و کهنی است که در جغرافیای پهناوری، از جمله کشور ما وجود داشته است. چهارشنبهسوری پس از شامگاه واپسین سهشنبه ماه حوت تا نیمههای شب چهارشنبهی هرسال با افروختن آتش، پریدن از روی آن و برخی کارهای دیگر، برپا میشود.
در زمینه مسما شدن این رسم به «چهارشنبهسوری» نظریات گوناگونی وجود دارد؛ برخی از پژوهشگران بر این باورند که واژهی «چهار» اشاره به چهار عنصر؛ خاک، آب، باد و آتش دارد. در گذشته، باورها بر این بوده که این چهار عنصر سازندهی زندگی و زمین است. از دید این پژوهشگران، واژهی «سور» در واقع شکل تغییریافتهی «شور» به معنای هلهله است که به خوشی عشق و شادی جمعی اشاره دارد. اگرچه تعبیر دیگری نیز در زمینه وجود دارد که میگویند؛ «سور» به معنای سرخ؛ سرخی آتش و نماد تندرستی و سلامت آدمی است.
تعبیر دیگر نیز هست که میگویند؛ سور بهمعنای سرخی آتشی که آخرین حد آن میتواند سفیدنما (طلایی) که رنگ خدایان آیین مهر است، شود آیین مهر که یکی از آیینهای کهن شرقی است، برمیگردد به هزاران سال پیش از میلاد مسیح که در آن خورشید، پیمان و مهر (میترا) مورد پرستش قرار میگرفت.
پندار دیگری نیز در مورد چهارشنبهسوری وجود دارد که این رسم را مربوط به آیین زرتشتی میداند. باید یادآور شد که در آیین زرتشتی، آتش مورد احترام است و زرتشتیان آتش را واسطهای میان انسان و اهورامزدا-خدای خالق/خدای برتر- میدانند. در صورتیکه در چهارشنبهسوریها، افراد از روی آتش میپرند و بیتها و یا شعارهای کوتاهی را میخوانند که ممکن است در آیین زرتشتی، توهین به اهورامزدا پنداشته شود.
در کنار تعبیرهایی که غالباً چهارشنبهسوری را جنبهی دینی میدهد، نظر دیگری نیز وجود دارد که این رسم دیرین را بخشی از پاکیزگی عمومی و گندزدایی میداند. بیگمان آتش به نسبت حرارتی که دارد، میتواند میکروب را از بین برده و دارای خاصیت گندزدایی باشد؛ اما با اینهمه، قدیمیترین اشارهی مکتوب دربارهی چهارشنبهسوری، به قرن چهارم، در «تاریخ بخارا» برمیگردد. در این کتاب نامی از «شب سوری» که شرح آن شباهت بسیاری با رسم چهارشنبهسوری دارد، بهعنوان «عادت قدیم» یادآوری شده است؛ بنابراین میتوان گفت، چهارشنبهسوری، به گذشتههای پیش از قرن چهارم برمیگردد.
با آنکه در باستانی بودن این رسم اجتماعی شکی نیست؛ اما به نظر میرسد در درازای تاریخ، دگرگونیهای اندکی در توضیح پیشینه و اجرای این رسم دیرینه وارد شده باشد. بهعنوان نمونه؛ همین اکنون گروهی چهارشنبهسوری را به قیام مختار سقفی و به خونخواهی حسین بن علی در سال ۶۶ هجری ربط میدهند. این گروه بر این باوراند که قیام مختار چهارشنبه آغاز شد و یاران او به نشانهی اعلام قیام، بر سر بامهایشان آتش افروختند؛ بنابراین چهارشنبهسوری، یادبودی است از قیام مختار سقفی.
جدا از مسایل دیگر، چهارشنبهسوری در کشورهایی چون افغانستان، ایران، آذربایجان و بخشهایی از ترکیه و کردستان و قسمتهای از کشور سویدن، توسط مهاجران کرد برگزار میشود.
این آیین در کشور ما که در گذشتهها پرشورتر برگزار میشده تا اکنون وجود دارد؛ اما بهنظر میرسد، طی بیش از چهل سال جنگ، بسیاری از رسم و رواجها از جمله؛ برگزاری چهارشنبهسوری کمرنگ شده است.
چهارشنبهسوری در کشور ما نیز در آخرین چهارشنبهی سال برگزار میشود. مردم با افروختن آتش در یک قسمت، سه قسمت، پنج یا هفت قسمت از روی آن میپرند. در این کار، مکان افروختن آتش باید کلان باشد که عموماً، در جادهها، پشتبامها و یا صحن خانهها این کار انجام میشود.
زمانی که تل هیزمها آتش گرفت، با خوانده شدن ابیاتی که آخر آن با واژهی «خیز!» ختم میشود؛ نخستین فرد از روی آتش میپرد و دیگران به دنبالش میپرند. اگر کسی نتواند، از روی آتش بپرَد، مورد استهزای دیگران واقع میشود. ابیاتی از سال ۱۳۵۰ ثبت شده است که گفته میشود توسط پاییز حنیفی برای کسانی که نمیتوانند از روی آتش بپرند سروده شده است.
نسیم خِیز زَد، لخچید
رازق نَزد، ترسید
شفیع بچی لالا
الالای، الالا
ده جانت سوخته کالا!
البته در قدیمها، همزمان با پریدن از روی آتش، شعار «سرخی تو از من، زردی من از تو» نیز گفته میشد. به این صورت بهنظر میرسد، این کار نمادی از آرزومندی صحت و سلامت در سال پیش رو است. افراد با این کار به خودشان تلقین میکنند که طی سال آینده در مقابل پدیدههای بد، در امان بمانند. نظر به این باور، آتش سمبول پیشآمد و یا حادثهی بدی است که افراد میخواهند بهسلامت از روی آن بپرند. چنانچه، کوزهشکنی نیز ضمیمهی پریدن از روی آتش است؛ اینگونه که کوزهها باید نو و آبندیده باشد. کوزه اینجا نماد بدی و بدیمنی خانواده است که از خانه کشیده شده و با نزدیک شدن سال نو شکسته میشود. به این صورت مردم نمیخواهند بدیهای سال گذشته را به سال آینده ببرند.
این احتمال نیز هست که با گذشت زمان، ممکن است در برگزاری این مراسم دگرگونیها و تغییراتی به میان آمده باشد. نکتهی دیگر اینکه باور مردم به چهارشنبه این است که این روز، حاجتآور است. به همین دلیل کسی در این روز خانهی دیگران به پرسیدن مریض نمیرود. این مسئله در چهارشنبهسوری میتواند آرزومندی رسیدن به سال آینده نیز معنا شود.
بیتردید، چهارشنبهسوری یکی از میراثهای فرهنگی دیرینهی ما است. این میراث باید حفظ و مورد کنکاش بیشتری قرار گیرد. اگر قرار است ما آنگونه که مدعی تاریخ دور و درازی هستیم، فرهنگی با همان پیشینه داشته باشیم، باید چنین آیینهایی را پاسداری کنیم. ادعای تاریخ پنجهزارساله، بدون پیشینه فرهنگی، جز یک ادعای کاذب، حرفی از پیش نخواهد برد.