شورش و بلوای گرسنگان

نعمت رحیمی
شورش و بلوای گرسنگان

وزیر خارجه‌ی امریکا به کابل آمد؛ اما شکست خورده برگشت و قهرش را با بیاینه‌ی شدیدالحنی نشان داد که امریکا کمک‌هایش را قطع و در باره‌ی همکاری جامعه‌ی جهانی با افغانستان تجدید نظر می‌کند. از سوی دیگر امروز محمداشرف غنی در یک بیاینه‌ی تصویری اعلام کرد که قطع همکاری مالی امریکا، تأثیری بر روند حکومت‌داری در افغانستان نخواهد داشت؛ اما واقعیت آن است که افغانستان همیشه یکی از وابسته‌ترین کشورها در دنیا به کمک‌های خارجی بوده است.

کارشناسان اقتصادی اما کمک‌های خارجی را شکست خورده دانسته و می‌گویند که موجب رشد و توسعه‌ی پایدار نمی‌شود. آن‌ها پیش‌نیازهای داخلی، سرمایه‌ی انسانی کافی، مدیریت قوی سیاسی و اقتصادی سالم را در مؤثر بودن کمک‌های خارجی مهم دانسته و می‌گویند که در کشوری با مشخصات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی افغانستان هرگز این کمک‌ها موجب رشد و توسعه نبوده است.

کمک گرفتن افغانستان از خارج مسأله‌ی تازه نیست و برای نخستین بار، کشور ما در زمانی که بریتانیا بر شبه‌قاره‌ی هند مسلط بود، از کمپنی هند شرقی کمک دریافت کرد. پس از آن در زمان امان‌الله خان، وقتی درآمد داخلی وابسته به کشاورزی از ۶۰درصد به ۱۸درصد کاهش یافت، او از کشورهای غربی کمک گرفت که مکتب‌های استقلال، ملالی، امانی و حبیبیه توسط فرانسه، آلمان و امریکا ساخته شد.

سردار محمد داوود نیز از امریکا و شوروی سابق تقاضای کمک کرد. بین سال‌های ۱۳۳۹ تا ۱۳۴۹ افغانستان از شوروی، امریکا، بانک جهانی و بانک توسعه‌ی آسیایی کمک دریافت کرد. پس از سال ۱۳۵۷ که حکومت افغانستان از اتحاد جماهیر شوروی کمک دریافت می‌کرد.

پس از سقوط حکومت داکتر نجیب نیز کشورهای منطقه که در جنگ افغانستان دخیل بودند به طرف‌های درگیر کمک می‌کردند و این کمک‌ها تا همین امروز ادامه دارد. چه کسانی که در ارگ نشسته اند و چه آن‌های که اسلحه به دوش، در کوه و کمر گشت می‌زنند؛ هیچ کدام بدون کمک خارجی دوام نمی‌آورند.

تحقیقاتی که در گذشته صورت گرفته، نشان می‌دهد که کمک‌های خارجی در تولید ناخالص داخلی، امید به زندگی، آموزش، افزایش جمعیت و توسعه‌ی نیروی انسانی مثبت بوده؛ اما برای بهبود شرایط امنیتی، کم شدن تولید مواد مخدر، نرخ بیکاری، امنیت سالم غذایی و در کم شدن فقر به خصوص در سال‌های اخیر، مؤثر نبوده است.

پس از نزدیک به بیست سال از حضور جامعه‌ی جهانی و سرازیر شدن میلیاردها دالر کمک، افغانستان هنوز هم یکی از فقیرترین کشورهای دنیا بوده و با چالش‌های فراوان روبه‌رو است.

مشکل دیگر که در افغانستان بوده این است که درصد زیادی کمک‌های خارجی، به صورت ضعیف در پروژه‌های کوتاه مدت هزینه و طرح‌های زیر بنایی بزرگ و بلند مدت، کمتر مورد توجه واقع شده است. پول‌های بسیاری نیز در کانال‌های فساد ریخته شد و افرادی که دست‌رسی به مقام‌های حکومت داشتند، با واسطه بازی و رفاقت توانستند از کوخ نشینی به کاخ نشینی برسند و یکی از دلایل اساسی مخالفت‌های امروز سیاسی و کشمکش‌ها نیز همین سرمایه‌ها و دارایی‌های است که صاحبان آن نگران از دست دادن آن بوده و دوست ندارند با هر قیمتی، مال و منال خود را از دست دهند. برای همین در سال‌های پسین، همواره افغانستان در صدر فساد‌پیشه‌ترین کشورهای قرار داشت.

در این نزدیک به ۲۰سال، میلیونرها و مولتی میلیاردرهایی در افغانستان ظهور کردند که تا پیش از آن، آه در بساط نداشتند؛ اما حالا در کشورهای مختلف تجارت دارند.

کشورهای زیادی در این مدت تلاش کردند مدلی را برای رونق اقتصاد فاسد افغانستان پیشنهاد دهند؛ اما هیچ کدام به اندازه‌ی کافی موفق نبود و تنها اقتصادی که هیچ وقت ضعیف و دچار رکود نشد، تجارت مواد مخدر بود که هنوز هم چشم امید تمام کارتل‌های مواد مخدر و گروه‌های مافیایی دنیا به آن دوخته شده است.

کشورهای غربی، همیشه انگشت انتقاد شان به سوی تجارت مواد مخدر در افغانستان بود؛ در حالی که ۷۰درصد مواد مخدر کشور در جایی کشت و پروسس می‌شد که در کنترل نیروهای غربی بود. کشاورزی و کشت بدیل برای مواد مخدر در افغانستان هرگز جدی گرفته نشد و نتوانست جای آن را بگیرد، مواد مخدری که یکی از دلایل اساسی قدرت گرفتن دوباره‌ی مخالفان مسلح حکومت شد و کار به جایی رسید که امروز آن‌ها حکومت افغانستان را به رسمیت نشناخته و با امریکا، بزرگ‌ترین حامی حکومت، توافق‌نامه امضا می‌کنند و جالب‌تر آن که خود امریکایی‌ها هم برای آینده‌ی افغانستان روی آن‌ها بیشتر تمرکز دارند.

معادن، آب و ظرفیت‌های دیگر کشور نیز به دلیل قدرت گرفتن مخالفان و عدم امنیت، جایگزین اقتصاد وابسته‌ی کشور به خارج نشد تا امروز کشورهای غربی، بزرگ‌ترین اسلحه شان برای زیر فشار گذاشتن حکومت افغانستان مخالفان و اقتصاد کشور باشد و از این حربه برای رسیدن به مقاصد خود کار گیرند. با شرایط موجود و با قطع کمک‌های بین‌المللی، قطعا افغانستان با رکود، فقر گسترده و جنجال بسیار بزرگی مواجه خواهد شد. یکی از کارشناسان برجسته‌ی اقتصادی کشور معتقد است که از هر دالر کمک به افغانستان، تنها ۳۶ سنت آن در داخل مصرف شده و باقی در قراردادها، معاش‌های هنگفت مشاورین خارجی، امنیت و… به باد رفته است.  از آن ۳۶ سنت هم هشتاد درصدش، هزینه‌ی پروژه‌های کوتاه مدت شده که هیچ تأثیری بر رونق اقتصاد داخلی و توان صادراتی نداشته است. اگر دزدی‌ها و فسادگسترده‌ی خانوادگی مقام‌ها را نیز به کمک‌های خارجی اضافه کنیم، اوضاع بدتر از این نیز خواهد شد. دزدی‌های که هیچ وقت مورد بازخواست و بررسی قرار نگرفت.

وقتی بحران کرونا را نیز به وضعیت اسف‌بار افغانستان اضافه کنیم، هر کسی حیران خواهد شد که در نهایت سرنوشت مردم بی‌چاره‌ی این سرزمین چه خواهد شد؟

سازمان بهداشت جهانی می‌گوید که بیش از ۳۰۰هزار نفر در سراسر دنیا به ویروس کرونا مبتلا شده اند که صدهزار نفر اول در مدت ۶۷ روز دچار این بیماری شدند، صدهزار دوم در مدت ۱۱ روز و صدهزار سوم در ۴ روز. این نشان می‌دهد که کرونا با چه سرعت وحشتناکی در حال پیش‌روی است.

وزارت صحت افغانستان هم امروز هشدار جدی داد و گفت که بر اساس مدل سازمان بهداشت جهانی، اگر مردم و حکومت این بلا را جدی نگیرند، ۸۰درصد مردم افغانستان مصاب به کرونا خواهند شد که بیش از ۱۶میلیون نفر می‌شود. از این تعداد هشت میلیون علائم کرونا خواهند داشت، ۷۰۰هزار نفر نیاز به بستر شدن در شفاخانه‌ها پیدا می‌کنند، ۲۱۰هزار نفر نیاز به مراقبت جدی خواهند داشت و ۱۱۰هزار نفر نیز خواهند مرد.

وضعیت به گونه‌ی است که اگر خدا خودش رحم نکند، به زودی شاهد بلوا و شورش گرسنگان در افغانستان خواهیم بود، روزی که مردم گرسنه برای یافتن نان و تلاش برای زنده ماندن، یک‌دیگر را بدرند و همه‌جا پر از شورش، دزدی، بلوا و نابسامانی گسترده شود.