با صدای زنگ هشدار گوشی همراهش از خواب بلند میشود، زنگ هشدار را خاموش میکند، چشمش به قرصهایی میافتد که شب آن را آن جا گذاشته بود. او زنگ هشدار گوشیاش را همزمان با بیدارشدن مادرش از خواب، هماهنگ کرده بود؛ چون، میخواست، پیش از این که قرصها را قورت داده و به زندگیاش پایان بدهد، مادرش را در آغوش بگیرد.
به سمت سالن میرود و مادرش را دل سیر میبیند و به آغوشش میگیرد و دوباره به اتاقش بر میگردد. بیتا –نام مستعار-، را در یکی از کافههای کابل در حالی که با دخترخالهاش آمده، ملاقات میکنم. در حالی که به دستهایش خیره مانده، از خودکشی ناموفقاش قصه میکند و از لرزش صدایش، معلوم میشود که تازهکردن خاطرهی آن روز برایش سخت است. بیتا میگوید: «مادرم ر زیاد د بغل نگرفتیم و هموقسم پدرم ر. او روز صبح وقتی مادرم ر بغل کدم، متعجب شده بود؛ اما مادرم تنها کسی بود که دوستم داشت؛ هرچند د دنیای چشموهمچشمی و مهمانیهای مجلل خودش گمبود؛ اما در گوشهای از زندگیاش جا داشتم و دارم.»
بیتای ۲۸ساله که حالا با خانوادهی پدریاش زندگی میکند، دو سال قبل خواست با خوردن قرص به زندگیاش پایان بدهد.
هرچند آمار مشخص خودکشی یا اقدام به خودکشی زنان، همهساله در کشور به ثبت نمیرسد؛ اما به اساس گفتههای وزارت صحت، آمار خودکشی در زنان در سال گذشته نسبت به سالهای پیش بیشتر شده است.
نبود توجه از طرف خانواده، فقر، بیکاری، ناپایداری رابطههای عاطفی، اعتیاد، ازدواجهای اجباری، ازدواجهای زودهنگام در جامعه، باعث شده است که شماری زنان برای فرار از این رنجها، به نبودن فکر کنند و با خوردن قرص یا از راه دیگری به زندگیشان پایان بدهند.
به باور روانشناسان، نبود توجه از طرف خانوادهها و ایجاد خلاهای عاطفی در جوانان، باعث میشود که آنها دچار افسردگی و ناامیدی شده و احساس پوچی کنند؛ چیزی که باعث میشود، آنها به خودکشی اقدام کنند.
بیتا میگوید؛ با این که در خانوادهی ثروتمندی بزرگ شده و پدرش یکی از شخصیتهای سیاسی کشور است؛ اما هیچ گاهی خانوادهاش به خواستها و آزادی فردی او، اهمیت نداده است. «دقیقن نمیدانم چه حسی داشتم وقتی تابلیتها ر قورت دادم، فقط به اشکهای مادرم فکر میکردم که چند لحظه بعد، روی جسدام میافته و پدری که از خبرشدن مرگم، به جای ای که جگرخون شوه، میگه کاش دختر نمیداشتم.»
او، دو سال قبل از اقدام به حودکشی، درگیر احساس سرخوردگی شدید میشود؛ چون، به دلیل مقام پدرش، نمیتواند به خواست خودش هر جا برود. «همیشه پیشت هویت پدر و خانوادهام گم استم.»
بیتا که تا صنف دوازدهی مکتب را خوانده، میگوید که خانوادهاش هیچ گاهی برای او اجازهی رفتن به دانشگاه را نداده است.
از حس و حال این روزهایش میپرسم، این که پس از خودکشی ناموفقی که داشته، زندگی اش چه رنگی گرفته است، با لبخندی میگوید: «چیزی تغییر نکرده؛ وقتی مادرم ر میبینم، شرمنده میشم. زمانی که چشم خود را باز کردم در شفاخانه بودم. رفتار پدرم سختتر از قبل شده؛ اما برای امیدهای کوچک زندهام و شاید دیگر هیچ گاهی دست به خودکشی نزنم.»
بیتا در خانوادهای زندگی میکند که برای او، هیچ گاه حق انتخاب داده نشده و پیوسته پدر و برادرش است که برایش تصمیم میگیرند. او، چهار ماه قبل به خواست خانوادهاش، با یکی از محافظهای پدرش نامزده شده، با بغض میگوید: «مجبورم بسوزم و بسازم؛ چون پدرم میگه از شیر مرغ تا جان آدمیزاد در خانه بریت مهیا است، دیگه چه میخوایی؟ فکر میکنه، همه چه پول است و بس.»
زنان در افغانستان با انواع خشونتهای فیزیکی و روانی روبهرو استند. بر اساس برآورد سال ۲۰۱۹ سازمان ملل متحد، ۸۷ درصد زنان افغانستان قربانی انواع خشونت فیزیکی، جنسی و یا روانی شده اند و ۶۲ درصد آنها انواع مختلف خشونت را تجربه کرده اند.
در این گزارش با شش تن از زنانی که دست به خودکشی زده اند، مصاحبه شده است. این زنان، خشونتهای خانوادگی، ناپایداری رابطهی عاطفی، بیماری روانی و ازدوجهای اجباری را عامل خودکشیشان گفته اند.
دختران با روشهای متفاوتی دست به خودکشی میزنند. استفاده از تناب دار، خوردن زهر یا دیگر مواد کیمیایی مانند مرگ موش و استفاده از سلاح گرم، از معمولترین روشهای خودکشی بین زنان است؛ اما، بیشتر زنان با خوردن قرص و یا مواد زهری، دست به خودکشی میزنند.
تمنا احمدی، روانشناس، میگوید که دنیای امروز دنیای دیدهشدن است و انسانها برای این که دیده شوند، با هم دویل میکند، خطر مرگ را به جان میخرند یا هر ریسکی دیگر را. زمانی که انسان از سوی خانواده و دوستانش دیده نمیشود، احساس بیهودگی، افسردگی و پوچی میکند و نهایت افسردگی شدید نیز به خودکشی میرسد. «کمبود عاطفه در زندگی انسانها کشندهتر از کمبود مواد غذایی است. برای همین، بیشتر کسانی که ناپایداری رابطهی عاطفی را تجربه میکنند، دست به خودکشی میزنند. فقر و بیکاری هم به نحوی بر میگردد به کمآمدن پیش خانواده و دوستان که به نحوی روی روان انسانها تأثیرگذار است.»
در حالی که به باور خانم احمدی و دیگر روانشناسان، خلاهای عاطفی، از مهمترین عامل اقدام به خودکشی در میان جوانان است؛ اما هیچ گونه برنامهی منظمی در ساختار سکتور صحت و یا دیگر نهادهای رسمی و غیررسمی افغانستان وجود ندارد، تا به آنهایی که پس از شکستهای عاطفی دچار خلای عاطفی میشوند و یا آنهایی که به دلیل محدودیتهای خانوادگی و اجتماعی دچار این خلا میشوند، به موقع رسیدگی شده تا مانع شکلگیری اقدام به خودکشی در آنها شود.
خانم احمدی میگوید: «دولت و سکتورهای خصوصی، برای جلوگیری از خودکشی زنان، باید برنامههای آگاهیدهی و آموزشی دقیق داشته باشند.» او، میافزاید: «متأسفانه، خشونتهای جسمی علیه زنان به حدی زیاد است که به خشونت و بیماریهای روانی زنان، خانوادهها اهمیت نمیدهند، بیشتر زنان مراجعهکننده در مطبام، یا سابقهیی خودکشی ناموفق داشته یا هم به فکر خودکشی استند که این موضوع واقعا فاجعهبار است.»
در سوی دیگر، ناپایداری رابطههای نامزدی، رابطههای عاشقانهای که خانوادهها در جریان آن نیستند و طلاق، عاملهای دیگری اند که باعث میشود شماری از زنان در کشور که درگیر این وضعیتها میشوند، به خودکشی تمایل پیدا کند و برای فرار از اندوه، دست به کار شوند.
کریمه -نام مستعار- که ۲۳ سال دارد و در کابل زندگی میکند، به دلیل پایانیافتن نامزدیاش، دو سال پیش تلاش کرد به زندگیاش پایان بدهد. «نمیدانم چرا از هم جدا شدیم، همه چیز یکباره اتفاق افتاد؛ نامزدم دیگه توجهی برایم نداشت، روی هر چیزی بهانه میکرد. وابستگیای که در مدت دو سال بین ما ایجاد شده بود، نمیتوانستم باور کنم جدا شدیم.»
به دلیل سنتیبودن خانوادههای افغانستانی، بیشتر پروندههای خودکشی و اقدام به خودکشی زنان، در شفاخانهها، خودکشی به ثبت نمیرسد؛ زیرا، به باور این خانوادهها، خودکشی زنان یا اقدام به خودکشی از سوی آنها، مایهی «ننگ» خانواده است.
یکی از داکتران شفاخانهی ایمرجنسی کابل که نخواست نامی از او برده شود، به روزنامهی صبح کابل، میگوید: «دخترانی که با خوردن تابلیت اقدام به خودکشی میکنند، معمولا به نام مسمومیت غذایی، بیاحتیاطی و موارد دیگر به ثبت میرسد؛ اما آمار خودکشی دختران در ماههای اخیر زیاد است.»
به اساس آمار وزارت صحت عامهی افغانستان، در سال ۲۰۲۰ در مجموع، ۷۰۲۵ واقعهی اقدام به خودکشی و ۳۷۵ واقعهی خودکشی، در این وزارت به ثبت رسیده است که از این میان، ۷۳ درصد آنها خانمها و ۲۷ درصد دیگر، آقایان بوده اند.
رؤیا دادرس، سخنگوی وزارت امور زنان، میگوید که در سال روان خورشیدی، ۷۰ پروندهی قضایی در بخش زنان در این وزارت ثبت شده که شامل قتل، خودکشی، تجاوز جنسی، فرار از منزل، تیزابزدن و حلقآویزکردن است.
خانم دادرس، میگوید که وزارت امور زنان، برنامههایی را برای آگاهیدهی زنان روی دست دارد تا آمار خودکشی زنان را کاهش دهد.