گزارشگر: رضا رامز
«بدون نقاشی، زندگی برایم بیمفهوم بود!» این جملهی موسا موحد، دانشجوی خبرنگاری در دانشگاه هرات است که به تازگی در میان ۲۵ هزار نفر از سراسر جهان، در مسابقه هنری بینالمللی «COTM INTERNATIONSL MEGA FEST 2021» که در بخشهای؛ رقص، آوازخوانی، نقاشی، طراحی و… برگزار شده بود، مقام نخست را در نقاشی گرفته است.
موسا، از کودکی علاقهی شدیدی به رنگ و قلم دارد و این باعث میشود به شکل آماتور، رؤیاها و چشمدیدهایش را لای کتابچههای مکتبش نقاشی کند. او، بعدها که بزرگتر میشود، وارد آتلیه میشود و به صورت تخصصی، آموزش نقاشی را آغاز میکند. آتلیه و آموزش حرفهای نقاشی، موسا را با آن چه هست، آشنا میکند؛ با تواناییهایش که امروز از او نقاشی مثالزدنی در سبک «ریالیزم» و «هایپر ریالیزم» ساخته است. «در زمان آموزش در آتلیه، توانستم انتخاب سوژههای هنری و نحوهی آغاز و پایان کار سوژه را به طور دقیق فرا بگیرم.» موسا موحد، در آتلیه، یاد میگیرد که چگونه آغاز و ختم سوژهها را تفکیک و سبکی هنریاش در نقاشی را بشناسد.
او، دنبالهرو سبک «ریالیزم» و «هایپر ریالیزم» است؛ چون، تصور میکند که باید واقعیتها را آن گونه که هست، به نمایش گذاشت. «ریالیزم»، سبکی است که به نمایش واقعی واقعیتها بدون این که چیزی به آن علاوه یا کم شود، میپردازد. «بیشتر سبک «ریالیزم» را کار میکنم … همچنین در کنار سبک ریالیزم، علاقهمند سبک «هایپریالیزم» استم … سبک ریالیزم، برای من سبک خاص و جذابی است؛ زیرا، با سبک ریالیزم، میتوان واقعیت را با چهرهی اصلی آن بیان نمود.»
او، «ریالیزم-واقعگرایی» را انتخاب کرده است؛ چون باور دارد که واقعیتها، آن گونه که هست، باید به نمایش گذاشته شود. «از این رو ریالیزم را برگزیده ام که همیشه تلاش میکنم واقعیتگرا باشم. از و واقعیت فرار نکرده و آن چه را که ماهیت و اصلیت ایکوسیستم طبیعت است، توسط نقاشی بیان کنم.»
«هایپرریالیزم»، سبک دیگری است که موسا هرازگاهی در نقاشی از آن استفاده میکند. این سبک، به دنبال پرداخت و نمایش جزیینگرتر از واقعیت است تا واقعیت را واقعیتر از آن چه هست، به تصویر بکشد. « هاپیریالزیم، همان حالت ریالیزم است که خیلی عمیق و با جزییات کامل کار شده، یک مضمون را واقعیتر از واقعیت بیان میکند. برای اینکه بتوانم در کارهایم برجستگیها و تأکید بیشتر روی واقعیتها داشته باشم، از این سبک نیز استفاده میکنم.»
موسا، تصور میکند که در جامعهی افغانستان، بیشتر مردم یا از واقعیت گریزان اند و یا توان درک واقعیت را ندارند. به باور او، کار در سبک ریالیزم و نمایش واقعیتها بدون دستکاری، این فرصت را به مردم میدهد که با واقعیت روبهرو شده و آن را درک کنند. «در جامعه، بیشتر مردم از واقعیتها گریزان و یا هم خیلی سبک به واقعیتها مینگرند. این نگریستنهای غیرواقعی من را به انتخاب این سبک واداشته است؛ اگر چه سطح درک اجتماع از هنر و نقاشی خیلی کم است ولی با آن هم، من سبک هنری «ریالیزم» و «هایپریالیزم» را برگزیدم تا از واقعیتها با مردم و اجتماع به زبان نقاشی حرف بزنم.»
به باور این نقاش جوان که تا اکنون پیشرفت خوبی در هنر نقاشی داشته، هنرمند باید تلاش به خلاقبودن و متفاوتبودن داشته باشد و سعی کند تا در کارش بهترین باشد. «هنرمند آثاری را که خلق میکند، باید بامحتوا و مفهوم متفاوت کار کند. این متفاوتبودن را خودم نیز پیشه کرده ام؛ اما، آن چه که بیشتر محتوا و مفهوم آثار من را تشکل میدهد، بیان واقعیتهای اجتماعی است؛ این که در اجتماع چه میگذرد؛ در مقابل کنشها، اجتماع چه واکنش دارد.»
موسا، پس از این که در بین ۲۵ هزار نفر، مقام نخست را در نقاشی میگیرد، به ارزش تلاشهایش بیشتر باورمند شده است. به باور موسا، هنر، زبان جهانی است و با هنر میتوان با ملتهای گوناگون ارتباط برقرار کرد. «نقاشی بر علاوهی هنر، زبان است. ظرفیت ارتباطی هنر خیلی گسترده و عمیق است. خیلی از عناوینی که دارای مفاهیم و معانی پیچیده است، آن را به شکل خیلی رسا و عالی به خورد جامعه میدهد. … نقاشی با فرد فرد اجتماع مطابق به نحوهی فکری فرد، سخن گفته و برداشتهای متفاوت را به خورد اندیشههای متفاوت میدهد. کاری را که شاید زبان از بیان و ارایهی آن عاجز باشد، نقاشی آن را به خوبی بیان میکند.»
موسا موحد، میگوید که سبکهای مختلف نقاشی، زبان ویژهی خودش را دارد و او که پیرو سبک «ریالیزم» و «هایپرریالیزم» است، بیشتر به کارهای «رحیم نوسی»، نقاش ایرانی و «چارلز نلسون» توجه دارد که در بخش «سیاه قلم»، پیشرو زمانهی خودش است.
به باور او، به هنر نه به عنوان شغل، بل که باید به عنوان یک مصروفیت تمامعیار و سالم نگاه کرد. او، در اوایل که کار نقاشی را آغاز کرده است، به درآمد آن فکر نمیکند؛ اما بعدها که کارش بهتر میشود، برخی برای او پیشنهاد نقاشی در بدل پول میدهند. «در اوایل اصلا به درآمد هنری فکر نکرده بودم و نقاشی را همدم تنهاییام دانسته برای بهتر گذراندن روزهایم انتخاب کرده بودم و برایم یک مصروفیت سالم ایجاد کردم.»
موسا، باور دارد که هنرمند، تصمیم گرفته نمیتواند به کدام سبک پیش برود. پیشرفت کار، شرایط اجتماعی و درک وضعیت هنری، مسیر هنرمند را تعیین میکند. «واقعیتهای اجتماعی است که هنرمند را متأثر ساخته و دنبال خلق اثری روان میکند که دارای محتوا و مفهوم عالی باشد و برای فرد فرد اجتماع پیام مطابق به اندیشهاش را ارایه بدارد. این را نه تنها من، بل که هر هنرمند به زبان خواهد آورد که ایده و سبک کاری آینده را خودشان نه، بل که حوادث اجتماعی تعیین میکنند.»
جامعهی افغانستان، به دلیل جنگ دوامدار و کمبود سواد، جامعهای است که در آن مردم هنر را نه برای درک واقعیتها، بل که فقط برای سرگرمی میپندارند. این برداشت از هنر، باعث شده است که کار هنری در افغانستان درآمدی نداشته و مردم برای آثار هنری، پولی خرج نکند.
موسا، دوست دارد که نقاشیهایش را در نمایشگاههای گروهی و انفرادی به نمایش بگذارد تا علاقهمندانش، بتوانند آن را بخرند؛ اما، او از نبود علاقهی مردم به هنر شاکی است. «فعلا کارهایم عالی است. اگر بخواهم نمایشگاه برگزار کنم، میتوانم بالای تابلوهایم قیمت خوب و درخور را بگذارم؛ اما این که آیا افراد جامعه میتوانند تابلو را بخرند یاخیر، در مورد آن چیزی گفته نمیتوانم؛ زیرا که من به ارزش هنری و معنوی آن میبینم نه به ارزش مادی آن. البته ارزش هنر در جامعه امروزی ما طوری است که نمیتوان از جامعه انتظار داشت؛ به خاطریکه در جامعه، هنر به معنای اصل آن معرفی نشده و اکثریت مردم بدون آگاهی از هنر نظریاتشان را ابراز میدارند.»