هر روز با طلوع خورشید در محلهی حاشیهنشین «نور خدا»ی شهر مزارشریف، مجتبا حسینی، با بایسکل-دوچرخه-اش بازار محله را چرخ میزند و برای دکانداران، کتاب و لبخند هدیه میدهد؛ او جعبهی کوچکی را در جای قنجوغهی دوچرخهاش تعبیه کرده که کتابها را در آن میگذارد و آن را به دسترس کسانی قرار میدهد که توان خرید کتاب را ندارند.
حسن که ۱۴ سال دارد، به دلیل مشکل اقتصادی، مجبور شده مکتب را ترک کند و به فروشندگی رو بیاورد؛ اما او یکی از کسانی است که مجتبا برایش کتاب میآورد و او را به کتاب خواندن تشویق میکند.
مجتبا کیلومترها دورتر از محل زندگی و کارش، برای حسن و هشت تن دیگر که پنج نفرشان دکاندار و سه تن آنها کارمند امنیتی-محافظ- یک بانکاند، کتاب میبرد و پس از اینکه کتابها خوانده شد، دوباره کتابها را جمعآوری میکند و برای آنها کتابهای جدید میدهد. او با تمام کسانی که به آنان کتاب میدهد آشنایی دارد و نظر به سطح سوادشان به آنها کتاب میدهد.
حسینی برای ترویج فرهنگ کتابخوانی تا اکنون چندین برنامه دیگر نیز با دوستانش داشته است؛ یکی از این برنامهها، ایجاد کتابخانه «فصل نو» در محلهی نور خدا است. او میگوید که چهار سال پیش، با دوستانش طرح ساخت این کتابخانه را ریختهاند. در نخست، دوستان مجتبا کتابهایشان را شریک کردند و آن را در قفسههای دکانی چیدند. پس از آن، کسانی که میخواستند از آن کتابها استفاده کنند، بهعنوان حق عضویت یک جلد کتاب جدید به کتابخانه اهدا میکردند و یا قیمت یک جلد کتاب را برای خریداری کتابهای بیشتر میپرداختند. اکنون، شمار کتابهای این کتابخانه کوچک به بیش از ۲ هزار جلد رسیده است.
کتابخانهی فصل نو تا هنوز فعالیتهای زیادی را در راستای ترویج کتابخوانی انجام داده است که از آن جمله، میتوان از برنامهی کتابخوانی کودک نام برد.
مجتبا حسینی که ۲۶ سال دارد، هفت سال پیش مکتب را تمام کرده و به دلیل مشکلهای شخصی نتوانسته به تحصیلش ادامه بدهد و ناچار مصروف دکانداری شده است. در دکان مجتبا یک قفسهی کتاب گذاشته شده که در کنار این قفسه، از بشکهی خالی روغن جعبهای ساخته است که در آن رنگ کفش و برس دیده میشود. مشتریان پس از رنگ زدن کفششان، مقداری پول در صندوقی که در کنار آن جاسازی شده میریزند. او آخر هر ماه پولهای داخل این صندوق را جمعآوری میکند و آن را برای کودکان، کتاب میخرد. کودکان میتوانند بهطور رایگان این کتابها را با خود ببرند و بخوانند و دوباره برگردانند. مجتبا میگوید که با این پول، ماهانه پانزده تا بیست جلد کتاب میخرد و در اختیار کودکان میگذارد.
خلیل، طاهره رضایی، زینب امینی، زهره سالنگی و مجتبا حسینی؛ در اتاق کوچکی که از سوی شورای مردمی به آنها داده شده است، به ۵۰ تا ۶۰ دانشآموز در سه صنف، بهطور رایگان خواندن و نوشتن یاد میدهند.
مجتبا حسینی میگوید: «وقتی یک تعداد، کودکان از کتابخانه کتاب میبردند و دوباره میآوردند و ما میپرسیدیم از آن کتاب چه یاد گرفتید، توانایی روخوانی کتاب را نداشتند؛ در حالی که صنف شش و هفت مکتب بودند. به همین دلیل ما صنفهای آموزش الفبا، جملهبندی، خوانش و نگارش را برای آنان ایجاد کردیم.»
در کنار صنف یادگیری دستور زبان، این گروه دو صنف نقاشی و یک صنف مقالهنویسی را نیز بهگونهی رایگان برای کودکان برگزار کرده بودند که اکنون بهدلیل سردی هوا تعطیل است. حسینی میگوید که سال آینده درسها را دوباره آغاز خواهد کرد و تلاش میکند که دانشآموزان بیشتری را در این صنفها جای دهد.
به باور مجتبا، اگر بخواهیم زیبا زندگی کنیم، باید اطراف ما هم زیبا باشد و اگر بخواهیم زیبا فکر کنیم باید فکر اطرافیان خود را هم زیبا بسازیم.
مجتبا حسینی برای زیبایی محیطش نیز فعالیتهای باارزشی انجام داده است؛ سال گذشته او با گروهی از دوستانش، اقدام به پاککاری زمینی کردند که مردم در آن زبالههایشان را میانداختند. آنها با کمک مردم محل، شهرداری و پول شخصیشان، زبالههای این زمین را پاک کردند و با کاشتن ۲۰۰ نهال، آن را به یک پارک-هرچند کوچک- بدل کردند. او میگوید که در سال آینده تصمیم دارد بیشتر برای سرسبزی این پارک کار کند.
در کنار این فعالیتها، در آغاز سال روان، مجتبا با توزیع رایگان خریطه بهعوض پلاستیک، کارزار «نه به پلاستیک» را راهاندازی کرده است. به گفتهی او، این کارزار ۵ ماه ادامه داشت و گروه آنها ماهانه ۵۰ تا ۱۰۰ خریطه را توزیع کردهاند.
مجتبا حسینی، میگوید که تحقیقی که در محلهاش از دکانداران داشته، نشان میدهد که تنها در این محلهی کوچک، مردم ماهانه سهصدهزار افغانی را برای خرید پلاستیک میپردازند.
در این کارزار مائده حسینی، همکار مجتبی، پارچههایی را که مجتبا از بازار خریداری میکرد، میدوخت و با رنگ روی آن متن کوتاه «نه به پلاستیک» را مینوشت.
در جوامع مختلف، در کنار نهادها و تشکلهای رسمی فعال در زمینهی خدمترسانی و کمکهای بشری به افراد نیازمند جامعه، گروهها و تشکلهای غیررسمی و رضاکار وجود دارند که بهصورت خودجوش، به ارایهی خدمات برای نیازمندان میپردازند.
مجتبا حسینی در حالی فعالیتهای رضاکارانه انجام میدهد که شهروندان افغانستان کمتر به چنین فعالیتهایی علاقه دارند.
حسینی میگوید: «برخی از مردم افغانستان بهخصوص جوانان، در هر کاری دنبال پولاند و کاری را که پول نداشته باشد برای کمک به همنوع خود انجام نمیدهند. همیشه مردم از دولت تقاضای کمک و حل مشکلات را دارند.»
او میافزاید که در سالهای اخیر، جوانان انگشتشماری، دست به فعالیتهای رضاکارانه میزنند که این تلاشهایشان قابل ستایش است و برای نهادینه کردن این فرهنگ مؤثر تمام خواهد شد.