از ۱۸ ولسوالی ولایت غزنی، تنها دو ولسوالی آن در کنترل نیروهای دولتی باقی مانده و سایر ولسوالیها در ماههای پسین، به دست گروه طالبان افتاده است. ولسوالیهای آببند، اجرستان، اندر، گیلان، گیرو، خوگیانی، ناوه، واغز، زنهخان، رشیدان، مُقر، دهیک، قرهباغ، جغتو، خواجهعمری و مالستان، ۱۶ ولسوالی است که جنگجویان طالب آن را سقوط داده و نیروهای امنیتی تنها در ولسوالیهای جاغوری و ناهور حضور نظامی دارند.
با این حال، در ولسوالیهای جاغوری و ناهور نیز، باشندگان آن روزگار خوشی ندارند؛ زیرا همهروزه جنگجویان طالبان با راهاندازی حملههای تهاجمی، تلاش میکنند این دو ولسوالی را سقوط دهند که تا هنوز حملههای شان با ناکامی مواجه شده است.
از ولسوالیها که بگذریم؛ حتا مرکز شهر غزنی نیز امنیت نسبی ندارد. بر اساس معلومات مسؤولان، جنگجویان طالب در۲-۳ کیلومتری ولایت و فرماندهی پلیس این ولایت حضور دارند؛ حضوری که یا از روی ناچاری و یا به دلیل غفلت مسؤولان، جدی گرفته نمیشود.
در همین حال، نمایندگان مردم غزنی در مجلس نمایندگان، وضعیت امنیتی این ولایت را شدیدا بد توصیف میکنند. محمدعلی اخلاقی، عضو مجلس نمایندگان، به روزنامهی صبح کابل، میگوید که مرکز غزنی و ولسوالیهای آن در محاصرهی طالبان قرار دارد و حتا اطراف شهر و کمربندهای امنیتی و مناطق متصل به غزنی نیز، در کنترل این گروه قرار دارد.
نزدیک به یکونیم ماه از حملههای تهاجمی طالبان بر مرکز و ولسوالیهای ولایت غزنی، میگذرد؛ اما، تا هنوز برنامهای برای بازپسگیری ولسوالیهای ازدسترفته روی دست گرفته نشده است. تنها دلخوشی باشندگان غزنی، به ولسوالیهای جاغوری و ناهور گِرِه خورده که در صورت ادامهی رویکرد کنونی دولت محلی در غزنی، احتمال سقوط آن نیز وجود دارد.
آقای اخلاقی، میگوید که در ولسوالیهای جاغوری و ناهور، هر شب درگیریهای پراکنده وجود دارد. در تازهترین مورد، یک شب پیش، طالبان در ساحتهای «انگوری» و «حوتقول» ولسوالی جاغوری حمله کردند؛ اما با مقاومت نیروهای امنیتی و باشندگان محل، حملههای شان عقب زده شده است.
منابع مردمی در ولسوالی ناهور نیز، میگویند که طالبان با استفاده از ولسوالیهای مالستان و قرهباغ، در حال گرفتن آمادگی نظامی برای حمله بر ولسوالیهای ناهور و جاغوری اند. این در حالی است که ولسوالی مالستان، از ولسوالیهای هممرز با ناهور و جاغوری، چندی پیش به دست طالبان سقوط کرده است. طالبان پس از گرفتن این ولسوالی، جنایت ضدبشری را مرتکب شده و مردم محل را به گلوله بسته اند.
ولسوالی قرهباغ، از دیگر ولسوالیهای ولایت غزنی است که ماهها میشود به دست طالبان سقوط کرده. جنگجویان طالب در این ولسوالی، راههای موصلاتی را مسدود کرده و در مسیر شاهراه دست به گروگانگیری زده و به گونهی آشکار، از مردم باجگیری میکنند.
علیاکبر قاسمی، نمایندهی دیگر غزنی در مجلس نمایندگان، به روزنامهی صبح کابل میگوید که گروگانگیری طالبان در شاهراههای این ولایت، نخستین رویداد نیست. «طالبان همیشه دست به چنین اعمال ناپسند میزنند، مردم از راه پیاده میکنند، پول میگیرند و تهدید به مرگ میکنند.»
یکهتازی والی و بیتوجهی به وضعیت امنیتی
در حالی که باشندگان مرکز و ولسوالیهای ولایت غزنی، از حضور جنگجویان طالب و بدرفتاری این گروه به ستوه آمده اند؛ اما وکلای غزنی، میگویند که محمدداوود لغمانی، والی این ولایت، با نشر تصویرهای فیسبوکی، طوری ذهنیتسازی میکنند که انگار هیچ اتفاقی نیفتاده و وضعیت در کنترل نیروهای امنیتی است. تصور کنید؛ در شرایطی که طالبان در دوکیلومتری مقام ولایت و فرماندهی پلیس حضور داشته باشند، اظهارات والی درست است و یا حرفهای باشندگان این ولایت؟
نصیراحمد فقیری، رییس شورای ولایتی غزنی، به روزنامهی صبح کابل، میگوید که بیشتر حوزهها و کمربندهای امنیتی این ولایت، به دست طالبان سقوط کرده و تنها چند محل محدود در دست نیروهای دولتی قرار دارد.
آقای فقیری، میگوید که با وجود نگرانیهای زیاد مسؤولان محلی به شمول اعضای شورای ولایتی و بزرگان غزنی؛ اما والی غزنی، به خواستها و نگرانی آنها هیچ توجهی نکرده و همچنان خود را به بیخیالی زده است.
به اساس گفتههای رییس شورای ولایتی غزنی، والی این ولایت، هیچ گونه احساس مسؤولیتی در قبال باشندگان و وضعیت موجود ندارد و جدینبودن او، سبب سقوط ولسوالیها و حوزههای امنیتی شده است.
فقیری در این مورد، گفت: «در یکی از جلسههای امنیتی، یکی از معاونان امنیت، گفت که فلان حوزه سقوط کرد و اگر تدابیر گرفته نشود، فلان مأموریتها هم سقوط میکند. والی در جواب گفت که «معاون صاحب فلان اداره، وارخطایی نکن! مه وارخطا نمیشوم، این وارخطایی چیست؟»
او در ادامه همچنان گفت: «مه گفتم که جناب والی صاحب! خودت وارخطا نمیشوی، مه وارخطا میشم؛ به خاطر مردمم که در بین جنگ، دود و آتش میسوزند و هر دقیقه، هاوان بالای خانههای مسکونی و مردم میاندازند. مه هم وارخطا استم و هم نگران. والی حتا پاسخ مرا نداد.»
این مسئله، تا جایی جدی میشود که والی غزنی، از شرکت رییس شورای ولایتی این ولایت در نشستهای امنیتی، جلوگیری میکند و به محافظانش، دستور میدهد که او را در نشستها اجازه ندهند؛ زیرا، او حوصلهی شنیدن حرفهای زیاد و بیجای آقای فقیری را ندارد.
پس از چند روز، دوباره نشست امنیتی برگزار میشود و رییس شورای ولایتی نیز، در این نشست شرکت میکند. «در این نشست، گفتم که صحبت دارم، لغمانی گفت: مه صحبتهای بیجا را نمیخواهم بشنوم، شیوهی مه معلوم است؛ مه نه د قصهی وکیل، نه در قصهی مردم و رییس استم. مه فقط به رییسجمهور پاسخگو استم و کسی پیش مه آنتن نمیته، با همی لهجه گفت.»
این در حالی است که داوود لغمانی، پس از این که اجازهی فعالیت به عنوان والی در فاریاب را نیافت، ریاستجمهوری او را به عنوان والی غزنی تعیین کرد. به دنبال آن، همهروزه، تصاویری در صفحهی مربوط به مقام ولایت غزنی نشر میشود که در آن آقای لغمانی را در حال بازدید از ادارههای محلی نشان میدهد. مسؤولان محلی، میگویند که دیدار والی از ادارههای دولتی در این شرایط هیچ دردی را درمان نمیکند.
خواستیم دیدگاه آقای لغمانی را نیز در این مورد داشته باشیم. او با این که تماس ما را پاسخ داد؛ اما با مطرحشدن پرسش، از صحبت خودداری و تماس را قطع کرد.
با این همه، رییس شورای ولایتی غزنی که اکنون در کابل به سر میبرد، میگوید که برای بهبود وضعیت امنیتی و برگشتن آرامش در غزنی، حکومت، باید به خواست بزرگان غزنی از قومهای مختلف توجه کند و والی دیگری را برای این ولایت بگمارد.
آقای فقیری، گفت: «ما از جمع مردم غزنی، یک نفر کاندیدا داریم تا به عنوان والی تعیین شود. پیشنهاد ما این که از کدرها و شخصیتهای خود غزنی استفاده شود. آقای لغمانی رابطهی خوب اجتماعی با بزرگان و علمای غزنی ندارد. فقط با عکسهای نمایشی، تصویر نادرستی به حکومت ارایه میدهد که این جا خیر و خیرتی است.»
این همه نگرانیها در حالی مطرح میشود که غزنی پیش از این نیز، تجربهی سقوط به دست طالبان را دارد. در اسد سال ۹۷ خورشیدی، طالبان از چهار استقامت بر مرکز ولایت غزنی حمله کردند و برای چهار روز مرکز شهر به دست این گروه افتاد. در جریان چهار روز جنگ در غزنی، ۱۰۰ نیروی نظامی و ۳۰ غیرنظامی کشته شدند.