![کرایه نده؛ فقط بگو قیمتت چند است](https://subhekabul.com/wp-content/uploads/2021/04/Car-women-harresment.jpg)
نویسنده: افغانگل حسینی
خشونتهای خانوادگی، ازدواج اجباری، «بد» دادن و یا دسترسی نداشتن به تحصیل و کار، از جمله معدود چالشهای فراروی زنان افغانستان است. علاوه بر این، زنان در این کشور با انواع مختلفی از خشونتهای اجتماعی در پیادهروها، رستورانتها، موترهای شهری و دفاتر کاری روبهرو استند. آزار و اذیت زنان در موترهای شهری، بخشی از مشکلهای زنان و دخترانی است که برای خرید، تحصیل و یا کار از خانه بیرون میشوند تا نقش اجتماعیشان را در کنار مردان انجام دهند.
صدف –نام مستعار- ۲۴ساله، کارمند یکی از ادارههای دولتی، از روزی میگوید که برای اعتماد به تکسیرانی با ریش سفید و بزرگتر از پدر دست میدهد تا او را به دفتر کارش برساند؛ اما این مرد ریشسفید، بهجای اینکه بگوید کرایهی تکسی چند میشود، به صدف میگوید که «قیمتت چند است؟». صدف، زمانی که این خاطره را به یاد میآورد، احساس چندشآوری که برایش دست داده است، در چهرهاش خوانده میشود.
این، تنها موردی نیست که صدف با اذیت از سوی رانندگان شهری مواجه شده است. یکی از روزهای دیگر که صدف از دفتر کارش به سمت خانه میرود، دیگر سواریها پیاده میشوند و صدف در چوکی پیش روی موتر تنها میماند. راننده پس از درخواستهای مکرر، صدف را تهدید میکند که شمارهاش را بدهد. صدف، شمارهای را اشتباه به آن راننده میدهد؛ اما پس از اینکه رانند تماس میگیرد و شماره اشتباه است، دست صدف را میگیرد و میگوید که نمیگذارد از موتر پیاده شود. با اینکه صدف میگوید ازدواج کرده است؛ اما راننده برایش میگوید: «پس چرا اندامت تغییر نکرده.»
بیشتر زنان و دخترانی که با چنین آزار و اذیتهایی بهخصوص در موترهای شهری مواجه میشوند، به دلیل وضعیت حاکم فرهنگی در خانوادهها و اجتماع، صدایشان را در گلو خفه میکنند و این رنجها را با هیچکسی در میان نمیگذارند. صدف نیز یکی از این دختران است که هیچ شکایتی به خانوادهاش نکرده تا باعث نگرانی آنها نشود. او، بارها در زمانی که در چوکی پشتی موتر نشسته بوده، رانندهها آیینهی موتر را طوری عیار کردهاند که بتوانند بهخوبی نگاه کنند؛ نگاههایی که صدف بارها زیر هجوم آن در خودش فرورفته و صدایش را مقابل متلکهای رانندهها خفه کرده است.
تنها صدف نیست که زیر هجوم نگاه مردانه در جامعهی سنتی افغانستان هر روز خرد و خمیر میشود. زنان و دختران زیادی هر باری که از خانه بیرون میشوند، بهنوعی از سوی مردان با اذیت زبانی و گاهی بدنی مواجه میشوند.
نسیمه، دانشجوی یکی از دانشگاههای دولتی، یکی از روزها، به موتری سوار میشود که بهسوی ایستگاه مقصد او در حرکت است. نسیمه، پس از اینکه به موتر سوار میشود، متوجه میشود که هیچ سواری دیگری در موتر نیست. راننده، بهمحض نشستن نسیمه در چوکی، شیشههای موتر را بلند و دروازهها را قفل میکند و از نسیمه میخواهد که چند دقیقه همراه او باشد. درخواستی که بعد از برخورد تند نسیمه، به معذرتخواهی میرسد. او، میگوید که رانندهها تلاش میکنند به هر دختر و زنی پیشنهاد بدهند و اگر با مخالفت مواجه شدند، معذرتخواهی و به فکر خودشان قضیه را تمام میکنند؛ قضیهای که برای بیشتر زنان قابلهضم نیست و آنان بارها این اتفاق را به یاد میآورند و شکنجهی روحی میشوند. «از ترس میلرزیدم که اتفاقی پیش نیایه». نسیمه، دو هفتهی تمام ترس این اتفاق را با خودش مرور و گریه میکند؛ اما به خانوادهاش چیزی نمیگوید. او، سرانجام، این رنج را با یکی از دوستانش در میان میگذارد و اندکی راحت میشود. «تا دو هفته در گلویم عقده بود. هر بار که یادم میآمد، گریه میکردم؛ تا اینکه به دوستم گفتم و راحت شدم».
فریده، خانم میانسالی است که بارها در مسیرهای شهری، از سوی رانندگان حرفهایی شنیده و چند باری هم هنگام دادن کرایهی موتر، دستش را لمس کردهاند؛ اما او، برای حفظ آبرویش صدایش را بلند نکرده و به راهش ادامه داده است.
در جامعهی افغانستان، کافی است زن باشی تا کسی تو را ملامت کند. بیشتر زنان و دخترانی که در موترهای شهری، خیابانها یا ادارهها مورد اذیت و آزار قرار میگیرند، از ترس اینکه ملامتی به گردن خودشان نیفتد و آبرویشان در جامعهی مردانه نرود، سکوت را بر صدا ترجیح میدهند؛ سکوتی که باعث شده است مردان بیشتر جرئت پیدا کنند و مزاحمتهای بیشتری انجام دهند.
در همین حال، برخی از رانندگان شهری، تلاش میکنند دلایلی برای این مزاحمتها بتراشند؛ دلایلی که از یکسو، وضعیت فرهنگی جامعه را به چالش میکشد و از سویی، ملامتی را به گردن زنانی میاندازد که با ظاهری آراسته و با عشوه و افادههای بسیار سوار این موترها میشوند.
عبدالبصیر رحمتی، رانندهی یکی از موترهای شهری، دلیل مزاحمت توسط رانندهها را، سطح پایین سواد و خودنمایی زنان «بدحجاب» میگوید. «سطح پایین سواد، فرهنگ نادرست، بیکاری و خودنمایی زنان بدحجاب در کشور، باعث شده که بعضی از رانندهها و مردها، دست به آزار و اذیت زنان میزنند.» این رانندهی میانسال، نشر فیلمها و سریالهای خارجی را، عامل دیگر این ناهنجاریها در جامعه میداند. او، اما مشخص نمیکند که چگونه فیلمها و سریالها باعث میشود رانندگان به اذیت و آزار زنان بپردازند.
فریدون، رانندهی جوانی که نزدیک به پنج سال میشود در کابل تکسیرانی میکند، میگوید که عدهای از زنان، طوری ناز و عشوه میکنند که زمینهی آزار و اذیت را فراهم میسازند. این رانندهی جوان، مانند هزاران مرد افغانستانی، به این باور است که باید برای کنترل احساسات جنسی مردان، زنان با لباسهای تحریککننده از خانه بیرون نشوند تا مبادا ایمان و ارادهی مردان آسیب ببیند.
جامعهشناسان، بر این باورند که تربیت خانوادگی و اجتماعی، از دلایل عمدهی این نابسامانیهای اجتماعی است. به باور آنان، مناسبات تربیتی در جامعهی افغانستان، به مردان این حق را میدهد که دست به آزار و اذیت زنان ببرند و به زنان خاموشی و سکوت میآموزد؛ سکوتی که باعث افزایش اذیتها از سوی مردان میشود.
شریفه میرزاخیل، جامعهشناس و استاد در دانشگاه کابل، نخستین عامل این ناهنجاریهای اجتماعی را، نهاد خانواده میداند. «اخلاق را افراد از خانواده میآموزند و اگر در اجتماعی شدن نخستین این فرد، کمبودیهایی وجود داشته باشد، در آینده به انحرافات رو میآورد.»
به باور این جامعهشناس، آزار و اذیت رانندهها و آزار و اذیت خیابانی، سابقهای در افغانستان ندارد. او، جنگهای چندساله، فقر، بیسوادی، بیکاری و مبتلا شدن به مواد مخدر را، از مشکلاتی عنوان میکند که به این ناهنجاریها و اذیت زنان انجامیده است.
فعالان حقوق زن، به این باورند که باید دولت، قوانین پیشگیرانهای برای انواع آزار و اذیت زنان به تصویب برساند تا کسانی که در حد حرف یا دستدرازی به زنان مزاحمت میکنند، مورد پیگرد قانون قرار بگیرند.
مریم معروف آروین، فعال حقوق زن، میگوید که عاملان خشونتهای لفظی و فیزیکی علیه زنان، باید به شکل جدی مجازات شوند تا این پیگیری قانونی، تبدیل به نقطهی فشار برای مردان شده و مانع آنان از اذیت و آزار زنان شود. او، میگوید که اکثر این اتفاقات زمانی که به مرکزهای عدلی و قضایی افغانستان گزارش داده میشود، توجهی به آن صورت نمیگیرد؛ بیتوجهیای که باعث افزایش انواع خشونتها علیه زنان شده است. او، از وزارت امور زنان و دیگر نهادهای پشتیبان حقوق زن، میخواهد که باید طرحهای پاسخگویی را برای کاهش این چالشها ایجاد و عملی کنند.