
نویسنده: مرسل علی
روز ششم
امروز شروع دومین هفته در قرنطین است. تعداد آلودهشدگان در سویس ۸۷۹۵ و وفات ۱۲۰. با وجود قرنطینه شدن تمام شهر و اماکن عمومی، هنوز ارقام به شدت بالا میرود. تنها دلخوشی خبرهای کرونا ارقام شفایافتگان است که آن هم از دیروز تغییر نکرده و هنوز (۱۳۱) نفر است.
امروز اول صبح با برنامههای درسی شروع کردیم؛ اما روحیهی درس خواندن در مکتب و خانه اصلا قابل مقایسه نیست. از تجربهی یک هفته قبل، اول صبح یا پیش از چاشت کارها طبق برنامه پیش میروند و پس از چاشت، انرژی و روحیه تمام اعضای فامیل برای ادامهی روز به مراتب کمتر میشود.
از توصیههایی که برای روزهای قرنطین لیست کرده بودند، خواندم. سری به گوگل و چند وبسایت زدم. انگار خیلیها دست به کار شده و توصیههایی برای تشویق به خانه ماندن لیست کرده اند؛ لیستهایی که به درد خانوادههایی که فرزندان کوچک دارند، نمیخورد. فرزندانی که به تنهایی سرگرم نمیشوند و باید به کمک یک بزرگسال سرگرم شوند؛ این یعنی مهارت به خرج داده هر روز نوآوری داشته باشیم؛ یعنی این روزها چالش خانه ماندن برای والدین سنگینتر است.
از طرف دیگر، والدین مهاجری که خود شان به زبان کشور میزبان مسلط نیستند یا در مواردی حتا زبان دوم، جز زبان کشور خود را صحبت نمیتوانند؛ در این شرایط باید خیلی غافلگیر شده باشند. تماسها با معلمهای مکاتب از طریق ایمیل است؛ درسهایی که باید به کودکان همیاری شود یا گاهی والدین کامل نقش معلم را ایفا میکنند و درک توضیحات هر بخش برای آن عده والدین باید خیلی سنگین باشد.
دیروز فرصت دوِش صبحگاهی هم نشد. از شب قبل حس آلوده شدن داشتم. در مورد این که ویروس توان حد اقل سه ساعت در هوا معلق ماندن را دارد هم در چندین وبسایت خواندم. گمان میکردم با دوِشهای صبحگاهی کار دستم دادهام و بهتر مدتی چشمپوشی کنم. از بس معلومات متفاوت در مورد این ویروس پخش و نشر شده است، آدم نمیتواند بداند این ویروس واقعا چگونه ویروسی است.
از شام امروز بیرون شدن از خانه برای ورزش هم منع اعلان شد. دایرهی قرنطین هر روز کوچکتر میشود؛ ولی با این حال عادت کردن و برنامهریزی در قرنطین ماندن هم برای ما سادهتر شده است.
روز هفتم ۲۳ مارچ
امروز تعداد آلودهشدگان در سویس۹۸۷۷ و وفات ۱۲۲ نفر. با وجود قرنطینه شدن تمام شهر و اماکن عمومی، امروز ۱۰۸۲ نفر به تعداد آلودهشدگان اضافه شده است. از امروز سویس هشتمین کشور با بیشترین تعداد آلودهشدگان و تلفات در جهان شد. کم کم سنگینی کار و درس روی اطفال حس میشود.
پس از چاشت در باغچه با بچههایم فوتبال بازی کردیم. هوای هر دو خیلی تغییر کرد. سبک جدید برای فوتبال تکنفری کشف کردیم؛ سه نفر و سه گول. از امروز تمام میدان بازی اطفال، تشنابهای عمومی و میدانهای ورزشی بسته شد. دایرهی خانه ماندن و قرنطین تنگتر و جدیتر میشود و باید اینگونه شود؛ چون تنها راه حل پیروز شدن بر این ویروس، محدود کردن تماسهای اجتماعی و درخانه ماندن است.
گویندهی رادیو میگفت که هنوز جوانان سرخوش با بیپروایی در جمعهای چندنفری در سرکها دیده میشوند. شهروندان از بالکنها و کلکینها با بمب آب (پوقانههای پر از آب) بزنند تا مجبور شوند خانه برگردند. مخاطبها پیشنهادهای جالب داشتند؛ از جمله خانمی میگفت در این چند روز تمام الماری لباسهایم را چند باره جمع کرده منظم کردم؛ متوجه شدم لباس کافی ندارم و بعد از قرنطین حتما خیلی خرید میکنم و بعد گوینده و آن خانم خندیدند.
مردم روحیهی کافی برای خانه ماندن دارند. از امروز اولین مرکز سیار تست کرونا در یکی از شهرهایی که فقط یک ساعت از ما فاصله دارد، راهاندازی شد. به زودی در تمام شهرها مراکز تست کرونا راهاندازی میشود و این خبر خوب است؛ این یعنی دولت فدرال آمادگی کامل برای مقابله با این ویروس را دارد. روند خانه ماندن کم کم عادی میشود. شام دنیا و دانش هر دو در اتاق نشیمن از تمام بالشتها و لحافها با چند چادر و شال به کمک چوکیها و میز غذاخوری، خیمه زدند. یک خیمهی چند رنگی و کودکانه. یاد خیمه زدنهای خودم با خواهران و برادرانم افتادم که اکثر با دعوای یکی یا چندتای ما ویران میشد.
هر کس درگیریهای خود را در خانه دارد. من هم با دوستم فروزان صحبت کردم. خیلی خندیدیم و به هم قول دادیم که بعد از جمع شدن بساط کرونا محفل پایکوبی «ختم کرونا» بر پا کرده تمام دوستان خود را دعوت میکنیم و از کرونا انتقام میگیریم.
امروز گذشت و تا فردای دیگر و بهتر، ما برای حفظ جان دیگران و خود درخانه میمانیم.