افزایش نیم‌درصدی امید به زندگی در افغانستان

مهدی غلامی
افزایش نیم‌درصدی امید به زندگی در افغانستان

شاید شما هم چیزی در مورد امید به زندگی شنیده باشید. امید به زندگی؛ یعنی «یک موجود زنده در هر سنی که هست، چند سال دیگر انتظار دارد، زنده بماند.»
شاخص امید به زندگی در میان کشورها یکسان نیست؛ این شاخص در میان کشورهای توسعه‌یافته بالا است و در کشورهای در حال توسعه یا توسعه‌نیافته به مراتب پایین‌تر است. عوامل زیادی در بالا یا پایین بودن شاخص امید به زندگی در میان انسان‌ها موثر اند. از مهم‌ترین عواملی که می‌توان از آن‌ها نام برد، دست‌رسی شهروندان به امکانات بهداشتی، تغذیه‌ی مناسب و درآمد خوب است. این باور سنتی که می‌گویند نیاکان ما بیشتر از ما عمر می‌کردند، درست نیست. در گذشته‌ها و مخصوصا قبل از وقوع انقلاب صنعتی، به دلیل دست‌رسی محدود انسان‌ها به امکانات بهداشتی، میزان مرگ و میر در آوان کودکی، نوجوانی و یا حتا جوانی امری شایع بود. آمار جهانی نشان می‌دهد که شاخص امید به زندگی در عصر برنز و آهن، تنها ۲۶ سال بوده است؛ این یعنی انسان‌هایی که در عصر برنز و آهن زندگی می‌کردند، به طور میانگین ۲۶ سال زنده می‌ماندند. البته باید اشاره کرد که شاخص امید به زندگی و حداکثر عمر یک انسان فرق زیادی با هم دارند که در ادامه به آن خواهیم پرداخت.
از عصر برنز و آهن به این سو، شاخص امید به زندگی در میان تمامی انسان‌های کره‌ی زمین، افزایش خوبی داشته است. اگر انسان‌ها در عصر برنز و آهن به صورت میانگین ۲۶ سال عمر می‌کردند، حالا و در آخرین آماری که سازمان جهانی بهداشت ارائه کرده است، انسان‌های امروزی به صورت میانگین ۷۲ سال عمر می‌کنند؛ این یعنی از عصر برنز و آهن تا کنون، شاخص امید به زندگی در میان انسان‌ها، ۴۶ سال افزایش پیدا کرده است. با این وجود، شاخص امید به زندگی در میان کشورها متفاوت است؛ چون بالا یا پایین بودن آن بستگی به عوامل زیادی دارد. به گونه‌ی مثال؛ شاخص امید به زندگی در «سوازیلند» در حدود ۴۹ سال و در «جاپان» ۸۵ سال است.
با این وجود، کشور ما در کجای رده‌بندی شاخص امید به زندگی قرار دارد؟ آخرین آماری که سایت «ماکرو ترِندس» در دست‌رس همگان قرار داده، نشان می‌دهد که در سال جاری میلادی (۲۰۱۹) شاخص امید به زندگی در افغانستان ۶۴٫۶۲ سال است که نسبت به سال ۲۰۱۸ بیش از ۰٫۵ درصد پیش‌رفت داشته است. عمده‌ترین دلیل پیش‌رفت شاخص امید به زندگی در کشور، دست‌رسی روزافزون مردم به خدمات بهداشتی است. هرچند از ایجاد نظام جمهوری و سرازیر شدن میلیاردها دالر پول در کشور، سال‌های زیادی می‌گذرد و انتظار می‌رفت که پیش‌رفت‌ها در خدمات بهداشتی، بیشتر از آن چه امروز در اختیار مان است، باشد؛ با آن هم باید پذیرفت که هم اکنون مردم بیشتری نسبت به سال‌های گذشته به خدمات بهداشتی در کشور دست‌رسی دارند. همین دست‌رسی به خدمات بهداشتی از عوامل مهم و تأثیرگذار بر بالا رفتن شاخص امید به زندگی در میان شهروندان افغانستان بوده است. شاخص امید به زندگی در کشور ما نسبت به همسایه‌ها و در کل تمامی کشورهای آسیایی، پایین‌ است. آمار، شاخص امید به زندگی در پاکستان را ۶۷٫۱۷ سال اعلام کرده اند؛ این شاخص در هند برابر با ۶۹٫۵ سال و د ایران ۷۶٫۵۵ سال است. علت اصلی پایین بودن شاخص امید به زندگی ما نسبت به اکثر ملت‌های دنیا، تمام نگون‌بختی‌هایی است که شبح‌وار دنبال مان کرده است؛ از جنگ پیچیده‌ی امروز گرفته تا فقر استخوان‌سوزی که گویی با سرنوشت‌ مان پیوند خورده است. افغانستان جزء هشت کشور توسعه‌نیافته در قاره‌ی آسیا است. بنا بر گزارش سازمان ملل در سال ۲۰۱۵، افغانستان در مقایسه با نُه کشور توسعه‌نیافته‌ی دیگر آسیا، جزء توسعه‌نیافته‌ترین آن به شمار می‌رود. از آن جایی که کشورهای توسعه‌نیافته، دست‌رسی محدودتری به امکانات بهداشتی، تغذیه‌ی مناسب و دیگر عوامل تأثیرگذار دارند، طبیعتا شاخص امید به زندگی در این کشورها پایین‌تر از بقیه است.
وضعیت اقتصادی هم بر شاخص امید به زندگی تأثیر به سزایی دارد. به طور مثال، در بریتانیا؛ شاخص امید به زندگی در مناطق ثروت‌مند، به مراتب و چندین سال بالاتر از مناطق فقیرنشین آن است. وضعیت اقتصادی به ناچار روی سبک زندگی و دست‌رسی به خدمات بهداشتی تأثیر می‌گذارد. افرادی که دچار بیماری‌های مزمن استند، شانس کمی برای پول‌دار شدن دارند و بر اثر همان مرض مزمن، سرانجام جان شان را از دست می‌دهند. گلاسکو، پایتخت اسکاتلند، یکی از نابرابرترین شهرهایی است که می‌توان سراغ کرد. شاخص امید به زندگی در میان مردان و منطقه‌ی محروم «کالتُن» ۵۴ سال است که نسبت به منطقه‌ی پول‌دار «لنزی» ۲۸ سال کمتر است؛ در حالی که این دو منطقه فقط هشت کیلومتر با هم فاصله دارند! در افغانستان هم، فقر از بزرگ‌ترین عواملی است که باعث پایین بودن شاخص امید به زندگی در میان شهروندانش شده است؛ فقری که در مناطق روستایی بهتر درک می‌شود. برنامه‌ی جهانی غذا در آخرین روزهای سال ۲۰۱۸ میلادی گزارش داد که از هر پنج فرد فقیر در افغانستان، چهار نفر آن در روستاها زندگی می‌کنند. بنا بر این، سطح امید به زندگی در شهرها نسبت به روستاها، بالاتر است. نزدیک به یک سال پیش، رویترز در گزارشی از گسترده‌تر شدن فقر در افغانستان هشدار داد. در گزارش رویترز، خط فقر مساوی با درآمدی برابر با هفتاد افغانی در روز بود.
در سوی دیگر، سروی وضعیت زندگی در افغانستان نشان داد که فقر ملی از ۳۸% در سال ۲۰۱۱-۲۰۱۲ به ۵۵% در سال ۲۰۱۶-۲۰۱۷ رسیده است. این سروی، دلیل افزایش ۱۷درصدی فقر طی تنها پنج سال را رشد کُند اقتصادی و بدترشدن وضعیت امنیتی در کشور عنوان کرد.
اداره‌ی ملی آمار افغانستان، در ماه حمل امسال، گزارش داده بود که نزدیک به ۵۲ درصد از مردم افغانستان در فقر چندبُعدی به سر می‌برند. بنا بر آماری که مصطفا مستور، وزیر اقتصاد، در اوایل سال جاری شمسی ارائه کرده است، میزان فقر در شهرها ۱۸ درصد، در روستاها ۶۱ درصد و در میان کوچی‌ها این میزان به ۸۹ درصد می‌رسد. تمام این آمار، حکایت از فقری دارند که مردم را از دست‌رسی مناسب و کافی به خدمات بهداشتی باز داشته و ثابت می‌کند که شاخص امید به زندگی، به دلیل تفاوت میزان فقر در میان شهرها و روستاها، در میان مردم کشور نیز متفاوت است.
تجربه‌ی جهانی ثابت کرده است که داشتن سواد بیشتر در تمامی سطوح، باعث بالارفتن شاخص امید به زندگی در میان شهروندان یک کشور می‌شود. دلیل اصلی آن هم ربط داشتن سواد بیشتر با درآمد بیشتر است. بنا بر آمار «یونسکو» سازمان آموزشی، علمی و فرهنگی ملل متحد، تنها ۳۸٫۲ درصد از بزرگ‌سالان کشور باسواد اند. تحقیق‌ها نشان داده‌ اند که میزان مرگ و میر، در میان بزرگ‌سالان امریکا که تحصیلات ثانوی شان را کامل نکرده اند، چهار برابر بیشتر از افرادی است که دست‌کم ۱۶ سال درس خوانده اند. در واقع آن دسته از جمعیت بزرگ‌سال امریکا که تحصیلاتی کمتر از لیسه دارند، دارای کمترین شاخص امید به زندگی استند. نداشتن سواد کافی، باعث جذب شدن نیروی کار کشور، به وظایف سنگین و کم درآمد می‌شود. زمانی که شغل یک فرد به لحاظ جسمی سنگین است و هم‌زمان درآمد کمی هم دارد، طبیعی است که بدن شخص زودتر فرسوده شده و به دلیل درآمد کمش، از دست‌رسی به امکانات ابتدایی بهداشتی هم محروم خواهد بود. به هر میزانی که شهروندان یک کشور در رفاه بوده و درآمد شان خوب باشد، به همان میزان به خدمات بهتر بهداشتی دست‌رسی خواهند داشت و در نتیجه شاخص امید به زندگی شان نیز بالاتر می‌رود.


بالا رفتن شاخص امید به زندگی در میان کشورها، یک پیش‌رفت محسوب می‌شود. در حال حاضر، موناکو، جاپان و سنگاپور به ترتیب با ۸۹٫۳۲، ۸۵٫۷۷ و ۸۵٫۷۳ سال؛ دارای بالاترین شاخص امید به زندگی استند. مردم افغانستان در مقایسه با موناکو، که شاخص امید به زندگی در آن، بیشتر از هر نقطه‌ی دیگر کره‌ی زمین است، به صورت میانگین ۲۵ سال کمتر عمر می‌کنند. معمولا امید به زندگی با پهنه‌ی عمر یک انسان، اشتباه گرفته می‌شود. تفاوت پهنه‌ی عمر و امید به‌ زندگی در این است که مدت عمر مورد انتظار یک نوزاد در جامعه را امید به زندگی می‌گویند؛ در حالی ‌که، پهنه‌ی عمر عبارت از حداکثر مدت زنده ماندن یک انسان است. بیشترین پهنه‌ی عمر متعلق به ژان کالمان، بانوی درگذشته‌ی فرانسوی است که ۱۲۲ سال و ۱۶۴ روز زندگی کرد؛ اما شاخص امید به زندگی در تک تک ما مدام در حال تغییر است. هر قدر بزرگ‌تر می‌شویم و سال‌های بیشتری از عمر مان سپری می‌شود، به همان میزان انتظار ما برای زنده ماندن بیشتر است.
از عوامل بسیار تأثیرگذار بر شاخص امید به زندگی در کشورها، مخصوصا کشورهای در حال توسعه یا توسعه نیافته، میزان مرگ و میر نوزادان در هنگام تولد است. مرگ نوزادان در هنگام تولد هر چه قدر بیشتر باشد، شاخص امید به زندگی در کشور را نیز پایین‌تر می‌آورد. بنا بر آخرین آمار، میزان مرگ نوزادان افغانستان در هنگام تولد در سال جاری میلادی (۲۰۱۹)، پنجاه مرگ در هر هزار نوزاد است. خوش‌بختانه، دست‌رسی روزافزون به خدمات بهداشتی در کشور، سالانه باعث پایین آمدن این آمار می‌شود؛ اما این آمار همچنان در مقایسه با کشورهای همسایه و جهان بالا است. مثلا در موناکو، هیچ نوزادی تا پنج‌سالگی، جانش را از دست نمی‌دهد؛ در حالی که از میان هزار نوزادی که در افغانستان متولد می‌شوند، پنجاه نوزاد جان شان را از دست می‌دهند. سال گذشته، آمار مرگ نوزادان ۵۱ درصد بود که آمار امسال نسبت به سال گذشته، ۲٫۷ درصد کاهش داشته است.
در آخرین آمار جهانی ارائه شده توسط سایت اطلاعاتی «جیوبا»، افغانستان در میان ۲۲۸ کشوری که در آن‌ها شاخص امید به زندگی تخمین زده شده است، در رتبه‌ی ۲۲۳ ایستاده است؛ این یعنی شاخص امید به زندگی در افغانستان، تنها نسبت به پنج کشور دیگر؛ گابُن، گینه بیسائو، چاد، افریقای جنوبی و نامیبیا؛ بالاتر است. دلیل پایین بودن شاخص امید به زندگی در این کشورها که همه در قاره‌ی افریقا موقعیت دارند، گستردگی بیماری ایدز در آن‌ها است. خوش‌بختانه آمار ایدز در افغانستان، نسبت به بسیاری از کشورهای دنیا کمتر است. وزارت صحت عامه در گزارشِ اواخر سال ۱۳۹۷ آورده بود که در تمام کشور، ۵۹۰۰ نفر مبتلا به بیماری ایدز استند که از این میان، ولایت‌های هرات، کندهار، ننگرهار و کندوز، دارای بیشترین آمار مبتلایان به ایدز استند.
در پایان باید گفت که شاخص امید به زندگی در افغانستان، رو به پیش‌رفت است و هر سال، این شاخص بالاتر خواهد رفت. از یاد نبریم که شاخص امید به زندگی در افغانستان هنوز هم نسبت به بسیاری از کشورهای جهان، پایین‌ است. وزارت صحت عامه به عنوان مسؤول اصلی برای بهبود خدمات بهداشتی، وظیفه دارد تا دست‌رسی به این امکانات را برای شهروندان کشور، مخصوصا جمعیت بزرگی از هم‌وطنان مان که در روستاها زندگی می‌کنند، آسان‌تر کند. از سوی دیگر وزارت اقتصاد و دیگر ارگان‌های مربوط، می‌توانند با کارآفرینی، رفاه بیشتری در زندگی مردم ایجاد کنند تا هیچ انسانی به دلیل فقر، جانش را از دست ندهد.