
اشاره: «سید میرعلی اصغر اکبرزاده»، از پیشکسوتان ورزش افغانستان است که سالها در بخشهای مختلف برای فوتبال افغانستان کار کرده است. او، زمانی بازیکن تیم ملی فوتبال بود، سپس مربی شد و سالها در مسند مربیگری و مسؤولیتهای مثل مدیریت فوتبال کابل و آموزش بازیکنان همت گماشت. اکبرزاده جدا از ورزش، در رسانه نیز سابقهی طولانی دارد که زمانی ریاست یکی از تلویزیونهای خصوصی کابل را به عهده داشت.
صبح کابل: در بارهی خود، سابقهی ورزشی و مدیریتی تان بگویید.
اکبرزاده: تشکر ویژه دارم از شما. درس و ورزش را از مکتب نجات شروع کردم. در ورزش نزدیک ۳۵ سال سابقه دارم، از کوچه، پسکوچه شروع کردم و عضو باشگاه «آریا» شدم، سپس در تیمهای «کابورا، هندوکش و میوند» بودم که ممنون آدمهای نیکسرشتی مثل سیدضیا مظفری و دوستان میوند استم. دورهی لیسانس را زبان و ادبیات دری- فارسی در دانشگاه کابل خواندم که عضو تیم منتخب دانشگاه و دو سال آخر را کاپیتان این تیم بودم. دورههای سربازی و احتیاط را در خدمت نظام وقت بودم و عضو تیم پولیس آن زمان. در آن برههی زمانی، عضو تیم منتخب کابل بودم که شبیه تیم ملی بود، بعدها ما با دعوت از بازیکنان ولایتها و مهاجران، توانستیم تیم ملی را شکل دهیم. چهارده سال بازیکن تیمملی فوتبال بودم و ۹ سال نیز تا سال ۱۳۸۵ مربی تیمملی فوتبال افغانستان بودم.
صبح کابل: چند بازی ملی دارید؟
اکبرزاده: اگر هر دو دوره را زمانی که بازیکن بودم و مربیگری میکردم حساب کنیم، بیش از ۴۰۰ بازی خواهد شد. هرچند، آمار دقیق ندارم.
صبح کابل: چرا کابل که در گذشته با تیمهای مثل «میوند، شعاع، سباوون، اردو و …»، شاهرگ فوتبال کشور بود، تا این اندازه سقوط کرده است؟
اکبرزاده: پرسش مهمی است؛ خواستگاه اصلی رشد ورزش معارف است. در گذشته در مکاتب و هر صنف، تیم فوتبال و هر مکتب تیم منتخب داشت، رقابت بین مکاتب و تیم منتخب معارف بود. این تیم در رقابتهای کابل حضور داشت و در چمن حضوری، نزدیک به ۱۷ تیم بازی میکردند؛ اما حالا وضعیت چمن حضوری را ببینید که چگونه است!
صبح کابل: تأثیر این وضعیت بر تیم ملی فوتبال چقدر بوده است؟
اکبرزاده: در بارهی تیم ملی دو پرسش کلان وجود دارد. نخست این که در این فدراسیون همیشه مسؤولیت بوده؛ اما صلاحیت نبوده است. دوم این که، مقرره یا قانون ورزش که قرار بود در شش فصل و ۳۲ ماده به تصویب برسد، هنوز سرنوشتش مشخص نیست. در این مقرره نسبت به ورزش افغانستان خیانت شد و آن هم مستثنا دانستن فوتبال و کرکت از قانون ورزش است که تنها باید به رییسجمهور پاسخگو باشند.
اگر اینها به قوانین نافذهی افغانستان حتا به ورزشکاران پاسخگو نیستند، چرا چندی پیش سرپرست فدراسیون فوتبال و معاونش برای تحقیق به دادستانی کل معرفی شدند؟ اگر فدراسیون فوتبال مستقل است، چرا دادستانی از مسؤولینش تحقیق کرد؛ اگر مستقل نیست، چرا پولهایی را که رییسجمهور پیشین، USAID و از فیفا میگیرند، به کسی پاسخ نمیدهند. جالب است که در گرفتن پول، پاسخگویی و مصرفش مستقل اند؛ اما در برخی موارد دیگر نه. فساد در فدراسیون بیداد میکند. کاش شما با «پیتر شگرت» مصاحبه کنید. او روزی گفت که فدراسیون گفت، معاش و درآمدت را بالا میبریم؛ به شرطی که بگذاری، «اسلام الدین امیری» وارد ترکیب تیم شود.
صبح کابل: چرا مسؤولان فدراسیون از اسلامالدین امیری میترسند؟
اکبرزاده: چون اسرار شان پیش او است. یک مجلهی معتبر ورزشی اروپایی پیش من است که عکسهای یوسف کارگر و اسلام امیری در آن چاپ شده و نوشته است که آنان در ازای ۳۰۰ هزار دالر، سه بازی افغانستان را عامدانه واگذار کردند.
صبح کابل: غیر از این دو نفر که نام بردید، نام کسی دیگری هم مطرح است؟
اکبرزاده: در آن مجله، عکسهایی از این دو نفر است. بازیکنان تیم ملی گفته بودند که در تاجیکستان، اشک ریخته و گفته است که پول را او نگرفته و فقط ترجمان بوده است. تنها این دو نفر نیست، این یک مافیای بزرگ است. چطور میشود که رییس فدراسیون متهم شده و مادامالعمر از ورزش محروم میشود؛ اما دیگرانی که معاون، دبیرکل و در پستهای دیگر کار میکردند، نتوانستند در طول این همه سال، از این فاجعه جلوگیری کنند؟ من از رییس تربیتبدنی و المپیک آقای «رحیمی» میپرسم شما که مدعی استید، در ۵۱ فدراسیون انتخابات برگزار کردیم؛ چرا در فدراسیون فوتبال نتوانستید این کار را انجام دهید؟ شاید بگوید این فدراسیون مستقل است. اگر مستقل است، چرا از شما بودجه میگیرند؟ چه کسی بر چگونگی هزینهی این پولها نظارت میکند؟ این یک خیانت است که هیچ کسی از فدراسیون نتواند بپرسد که پولهای یو اس آی دی، شرکت الکوزی، فیفا، ای اف سی و … چه شدند؟ چرا گزارشی وجود ندارد؟ حتا به مجمع خود فدراسیون فوتبال! چرا پس از قهرمانی در جنوب آسیا، تیم ملی اینگونه شد؟
صبح کابل: راهکار شما برای این وضعیت چیست؟
اکبرزاده: باور کنید تنها با پولی که فدراسیون برای کرایهی «پرودکشن» هندی و تصویربرداری فوتبال در این سالها دادند، میشد یک فدراسیون بسیار خوب و قوی ایجاد کرد تا تیمهای ریشهداری مثل میوند که همیشه بازیکنانش در تیم ملی بودند، از بین نمیرفتند. برنامهای در فدراسیون اجرایی شد که باب میل تازهآمدهها از اروپا باشد تا با نام کارشناس و دلسوز ورزش با جیب خالی بیایند و با کیسههای پر برگردند. برای همین است که تا حالا گزارش مالی فدراسیون حتا نزد مجمع عمومیاش نیست و مشخص نیست که درآمد و مصرف چقدر بوده است. فدراسیون فوتبال سراپا فساد است، اگر میگویند نیست، بیایند با من بحث کنند تا برای شان ثابت کنم که قصه چیست. اگر میگویند اکبرزاده تهمت میزند، دروغ میگوید، مرد شوند بروند به دادستانی شکایت کنند تا سیهرو شود هر که در او غش باشد.
صبح کابل: مخالفان شما میگویند، شما (اکبرزاده) زمینهساز فرار بازیکنان تیم ملی در ایتالیا بودید؟
اکبرزاده: این اتهام را رد میکنم. پاسپورت تمام بازیکنان را به پولیس دادم و برخی از آن بازیکنان امروز در کابل استند که میتوانید ازشان بپرسید. اگر من چنین کاری کردهام، سند بیاورند و ثابت کنند. شب دومی که در «وین» مسابقه داشتیم، ۹ بازیکن تیم ملی فرار کرده بودند، پاسپورتها هم پیش من نه که در سفارت افغانستان در ایتالیا بود. ما آن بازیکنان را از تیم ملی محروم کردیم که دو بازیکن را معاون اول ریاستجمهوری بخشید، دو بازیکن را معاون دوم و دو نفر دیگر را رییس فدراسیون بخشیدند. اینها دوباره به تیم ملی برگشتند و به من نیز گفتند که ساکت باشم.
صبح کابل: این گونه است که بازیکنان با فشار به تیم ملی تحمیل میشوند.
اکبرزاده: آره، برخی بازیکنان حتا از فسادهای اخلاقی مسؤولان فدراسیون ویدیو دارند، برای همین است که از آنها میترسند تا بیشتر از این رسوا نشوند.
صبح کابل: چرا وقتی فساد به این اندازه گسترده است، مسؤولان هنوز هم در رأس کار و فدراسیون حضور دارند؟
اکبرزاده: اینجا سرزمین بیپرسان است، قانون نوشته شده داریم؛ اما تطبیقکننده نداریم. اگر داریم، چرا آقای کارگر از سوی دادستانی رفع تعلیق شد؟ در این فساد گسترده، حتا مسؤولان کنفدراسیون فوتبال آسیا «ای اف سی» نیز شریک اند؛ چون زمانی که نمایندهاش به کابل آمده بود، به خود من گفت در اسرع وقت، انتخابات برگزار میشود که حالا سه سال از آن میگذرد. علی آقازاده از سوی فیفا محروم شد، پس پروندهی او از دادستانی کل چه شد؟
اگر در بخش فساد اخلاقی تحقیق میشود، چرا برای فساد مالی این تحقیق نمیشود؟
صبح کابل: شما زمانی ادعا کرده بودید که از فسادها اسناد دارید، چه است این سندها؟
اکبرزاده: من فیلم و اسناد دارم که اگر نهادهای عدلی و قضایی دوست داشته باشد، در اختیار شان خواهم گذاشت؛ اما پرسان و بازخواست نیست. من همه را از جمله «کارگر، لعلی، کرامالدین کریم، آقازاده و…» همه را به مناظره دعوت میکنم، بیایند که من راست میگویم یا آنها.
صبح کابل: کدام فساد بیشتر به فوتبال ما ضربه است؟ مالی یا اخلاقی؟
اکبرزاده: هر دو به فوتبال ضربه زده است. ضرر و زیان فساد اخلاقی، بیشتر متوجه فوتبال زنان است؛ اما بیشترین صدمه را به فوتبال فساد اداری و مالی وارد کرده است. فساد گسترده که با نامهای گوناگون تا توانستند پولها را بین خود تقسیم کردند؛ مثلا همین بحث لیگ برتر. اگر این لیگ مشروعیت دارد، چرا قهرمان سالانهی آن به جام باشگاههای آسیا معرفی نمیشود؟ اگر این لیگ مشروع و سازنده است، چرا بازیکنان آن عضو تیم ملی نیستند؟ این لیگ در واقع یک روپوش برای دزدی و غارت پولهای فوتبال است. چرا فدراسیون در داخل نمیتواند فوتبال را رشد دهد؟ چرا برنامه ندارد؟ چرا بازیکنان ما ضعیفتر از بازیکنان خارجی تیم ملی استند؟ چرا فدراسیون نمیتواند سطح اینها را بالا ببرد؟ معیار مربی شدن انوش دستگیر چیست؟ چرا تیم ملی فوتبال تا این اندازه وابسته به بازیکنان خارج از کشور است؟ بارها گفتهام حالا نیز میگویم که جایگاه ورزش بالاتر از سه وزارتخانه است؛ وزارتخانههای مثل مبارزه با مواد مخدر و … بهترین راه مبارزه با مواد مخدر ورزش است؛ اما دنیا و حکومت در این خصوص طوری دیگری فکر میکنند.
صبح کابل: تعریف شما از لیگ برتر چیست؟
اکبرزاده: در فوتبال افغانستان چیزی به نام لیگ برتر وجود ندارد. تعریف و مشخصات لیگ، آن هم از نوع برترش، چیز دیگری است. لیگ به بازیهای گفته میشود که به صورت رفتوبرگشت و در مدت زمان حد اقل ۹ماهه برگزار میشود. همهی ولایتها با یکدیگر بازی میکنند، بعد شما باید دو یا سه لیگ به این صورت داشته باشید که لیگ برترش را ایجاد کنیم، ما هنوز لیگ دستهی چهار را نداریم، لیگ برتر از کجا شد؟
صبح کابل: پس از بازیهای اخیر تیم ملی، مردم واکنشهای مثبت داشته اند؟
اکبرزاده: تیم ملی بسیار خوب بازی کرده است، به خصوص در بازی با قطر -قهرمان آسیا- خوب بود که البته شرایط زمین چمن مصنوعی، ورزشگاه و هواداران را هم باید در نظر گرفت.
صبح کابل: مربیان تیم ملی باید چه شرایطی داشته باشند؟ خارجی یا داخلی؟
اکبرزاده: باید قرارداد سهمرحله داشته باشند؛ کوتاهمدت، میانمدت و درازمدت. هدف برای مربی تعیین شود، خواستها واضح باشد، اگر مرحلهی اول خوب پیش رفت، مراحل بعدی و اگر نرفت، قرار مربی لغو شود. در افغانستان اینگونه نیست، اسناد بررسی نمیشود، بحث فقط انگلیسی و کمپیوتر بلد بودن نیست. باید برنامهها بر اساس بنیهی مالی استوار شود که در فدراسیون ما این گونه نیست.
صبح کابل: با توجه به محیط قلدرمآبانهی فدراسیون فوتبال افغانستان، آیا آقای کارگر میتواند فدراسیون را اداره کند؟
اکبرزاده: بیش از قدرت رهبری و اراده، وجدان مهم است. وجدان استعفاء کردن؛ چون میگویند اگر خدمت نتوانستی، برو تا خیانت نکنی که این روحیه پیش آقای کارگر بسیار ضعیف بوده است. او بارها و بارها شاهد فجایع بزرگی در فوتبال بوده؛ اما شهامت کنار رفتن را نداشته است. حالا که سرپرست شده است، چوکی سرپرستی مزهاش داده و انتخابات را برگزار نمیکند. به فیفا ایمیل میزنند که وضعیت امنیتی بسیار خراب است، اگر بیایید تکه و پارچه میشوید. در حالی که یک تیم کامل مثل فلسطین به کابل میآید مسابقه میدهد، مشکل امنیتی پیش نمیآید، آن وقت دولت ما امنیت چند نفر عضو درجه دهم فیفا را نمیتواند بگیرد. من به آقای کارگر و دوستان فدراسیون تبریک میگویم که چنین شبکهی عمیق و خوبی در ای اف سی و فیفا ساخته اند.
صبح کابل: انتخابات ریاستجمهوری روی این قضیه چقدر مؤثر است؟ گفته میشود که اجمل غنی وارد ورزش خواهد شد؟
اکبرزاده: شاید اینگونه باشد؛ اما مهمتر از هر چیزی، بحث قانع ساختن آمرین فوتبال ولایتها است. اگر آنها در سالهای گذشته قانع نمیشدند، فوتبال ما با چنین مشکلی روبهرو نمیشد. فدراسیون از جلسهی آمرین ولایتها که روی اساسنامهی ورزش بود، عکس میگیرد و به فیفا میفرستد که ما رأیگیری کردیم و آقای کریم با اکثریت آرا اول شد که فیفا در جواب گفته است، نمایندهی ما نبوده است. اجمل غنی امروز کارهای در ورزش نیست؛ اما همهکاره است. او وزیر، رییس و همهکاره است. این درست نیست، کسی که سابقهی ورزشی ندارد بیاید و برای ورزش تصمیم بگیرد. نقش او به اندازهای امروز برجسته است که نمایندهی دولت در ورزش «ولی رحیمی» نه که اجمل غنی است. حتا برخی آن قدر وجدان شان را زیر پا میگذارند که برای او اسب میآورند و عنان اسبش را میگیرند. حیف نیست یک ورزشکار تیم ملی بیاید و عنان اسب کسی را بگیرد که هیچ چیزی از ورزش نمیداند.
صبح کابل: اما شما از کسانی بودید که طرفدار آمدن ولی رحیمی به ورزش بودید.
اکبرزاده: بلی، چون فکر میکردم برای ورزش کار میکند. امروز چنین تصوری ندارم؛ چون او موفق نبوده است. در روزهای اول به او گفتم که شورای عالی ورزش را ایجاد کند که این کار را نکرد. ارگ به صورت مستقیم در ورزش دخالت میکند. برای همین، هیچ کسی از ورزشکاران قدیمی و خوشنام که حتا تحصیلکرده و با تجربهی مدیریتی خوب هم باشند، در ورزش نیستند. ورزش شده سهامی خاص که بین احزاب، اقوام و گروهها تقسیم میشود. زمانی که رحیمی آمد، دلم خوش بود که اگر هیچ نشود، کم از کم یک روزنامه یا نشریهی ورزشی شاید به وجود آید، یا اگر ریاست نشرات فعال نداشته باشیم، بتوانیم یک مأمور نشرات خوب باید داشته باشیم. من از آقای رحیمی این انتظار را داشتم که پشت سر هم به فیفا نامه میداد تا انتخابات فدراسیون فوتبال برگزار میشد. از او انتظار داشتم که مسألهی فساد را جدی میگرفت. ورزش را از چنگ قومیت خارج میکرد. حالا میفهمم که داستان چیز دیگری است.
صبح کابل: شاید انتخابات فدراسیون فوتبال هم برای زمینهسازیهای قومی به تعویق افتاده است.
اکبرزاده: این یک خیانت است. ما نباید در ورزش قومیت را محور بسازیم. اگر وضعیت فعلی ادامه داشته باشد، باید فاتحهی ورزش را بخوانیم.
صبح کابل: حرف مهمی اگر جامانده باشد و دوست دارید بگویید؟
اکبرزاده: حرف مهم آن است که فوتبالیستها در قبال سرنوشت شان حساس باشند. باید پس از این همه سال مبارزه، بتوانیم انتخابات فدراسیون را برگزار کنیم و عدالت را در فوتبال برقرار کنیم و گرنه شکست خورده ایم. نباید زیر بار ظلم و فساد رفته و همبازی زورگویان شویم.
صبح کابل: رکگویی و مبارزه چه تاوانی برای شما تا کنون داشته است؟
اکبرزاده: از نظر وجدان و روحی آرام استم. ضرر و زیان بزرگی که داشتهام، باشگاهم بوده است که بنیهی معنوی آن را از من گرفتند. باشگاهی که بسیار فعال و خوب بود، شاگردان زیادی داشتم و حتا نماز صبح را آنجا میخواندم. تلاش میکنم تا پای جان علیه فساد و فسادپیشگان به خصوص در ورزش مبارزه کنم.