اشاره: روز گذشته سند مهم و تاریخی میان ایالات متحدهی امریکا و طالبان برای سرنوشت افغانستان به امضا رسید. آگاهان، امضای این سند را یک گام مهم برای پایان جنگ افغانستان میدانند. در این گفتوگو از آقای ادریس رحمانی، تحلیلگر امور بینالملل در مورد برایند امضای این موافقتنامه و حکومت بهمیانآمده از این توافق، پرسیدهایم.
صبح کابل: آقای رحمانی، پس از امضای موافقتنامهی امریکا و طالبان قرار است بهزودی هیأتی از سوی حکومت افغانستان برای گفتوگوهای صلح بینالافغانی شکل گیرد. گفته شده که این هیأت بیشتر مذاکرهکننده است و صلاحیت تصمیمگیری ندارد. از دید شما چنین هیأتی چقدر میتواند در گفتوگوها و چانهزنیها موفق باشد؟
رحمانی: چنین هیأتی اساسا موفق نیست. وقتی کسی برای گفتوگو فرستاده میشود و برای آنها صلاحیت تصمیمگیری و چانهزنی داده نمیشود، مذاکره مفهوم ندارد؛ چون در جریان صحبتها هر لحظه یک موقف جدید، یک راهکار و پالیسی جدید شکل میگیرد. میخواهید همراه طرف مقابل کنار بیاید که در جریان گفتوگو به کرسی نشاندن حرفتان ممکن است ساده باشد؛ اما زمانی که شما گفتوگو را برای مشوره با افراد دیگر قطع میکنید، ممکن است طرف مقابل در این فاصلهی زمانی ذهنش تغییر کند و دیگر وضعیت روحیاش آمادهی پذیرش چنین حرفی نباشد. معمولا در گذشتهها این شیوهی چانهزنی سبب شده که گفتوگوها به نتیجه نرسد. از طرف دیگر زمانی که طالبان متوجه شوند که تیم مذاکرهکننده صلاحیت تصمیمگیری ندارد، حرفهای آنها را جدی نخواهد گرفت.
صبح کابل: مذاکرهکنندگان طرف مقابل حکومت افغانستان (طالبان) را چگونه میبینید، آیا آنها صلاحیت تصمیمگیری در میز مذاکره را دارند؟
رحمانی: نخست، این که ملا غنی برادر در درون ساختار طالبان، به قدر کافی از قدرت برخوردار است. دوم، اگر مذاکرهکنندگان طالبان به نمایندگی شخصی، مانند عباس استانکزی میبود و هر پنج دقیقه مجبور بودند که به اشخاص دیگری بهخاطر مشوره زنگ بزنند، اینطوری مذاکره نتیجه نمیداد؛ اما مطمئن استم هر تیم مذاکرهکنندهی که از سمت یک جناح برای مذاکره میروند، ممکن است که تمام صلاحیت را نداشته باشد؛ اما اینطور هم نیست که بدون صلاحیت باشند.
صبح کابل: یک هفته کاهش خشونتها از دید شما چگونه گذشت، چقدر طالبان توانستند ثابت کنند که بر سربازانشان تسلط دارند؟
رحمانی: من فکر میکنم هدف اصلی از ایجاد چنین شرط این بود که هر دو طرف، حداقل برای همدیگر یک حس اعتماد ایجاد کنند که برای رفتن به قدم بعدی جدی استند. من فکر میکنم این اعتماد به وجود آمده است؛ چون هر دو طرف به یکدیگر نشان دادند که متعهد به این روند استند و به نظر من این هفته موفقانه پیش رفت.
صبح کابل: برخیها انتقادش این است که در چنین فصلی از سال، کاهش خشونت، کمتر معنا پیدا میکند؛ چون معمولا در فصل زمستان خشونتها در افغانستان کاهش پیدا میکند.
رحمانی: فکر میکنم درگیریها در فصل زمستان فروکش میکرد؛ اما به شکلی که در این هفته کاهشخشونت را تجربه کردیم، میزان خشونت و تلفات در مقایسه با سایر روزهای زمستان، تفاوت بزرگی را نشان میدهد. به طور مثال، اگر در روزهای عادی تعداد حملات به ۶۰ تا ۷۰ میرسید، در یک هفتهی کاهش خشونت این میزان به ۱۰ حمله میرسید.
صبح کابل: چه عاملهایی سبب شد گروهی که در غارها پنهان شده بودند، و در سال ۲۰۰۱ توسط امریکاییها شکست خورده اعلام شد، حالا به قدرتی تبدیل شده که با خود امریکا در حال مذاکره است؟ این مسأله بزرگ شدن این گروه را نشان میدهد یا کوچک شدنشان را؟
رحمانی: به نظر من طالبان قدرتی که در سال ۲۰۰۱ داشتند، در حال حاضر به مراتب ضعیفتر شدهاند؛ دلیلی که آنها تن به مذاکره دادهاند. در زمانی که ملا محمد عمر و فرماندههای کلیدی این گروه، مانند ملا دادالله و ملا اختر منصور زنده بودند، آنها به طول مثال در سال ۲۰۰۷ تا ۲۰۰۹ قدرت بسیار مستحکم سیاسی-رهبری داشتند. من فکر میکنم در طول پنج و ده سال گذشته، به شدت ضربه خوردند. اگر شکست نمیخوردند، اساسا مذاکره نمیکردند؛ دلیل عمدهی مذاکرهی آنها این بود که متوجه شدند با از دست دادن رهبری و صفوف شان نمیتوانند برندهی جنگ در افغانستان باشند.
صبح کابل: آیا تنها دلیل شکلگیری گفتوگوهای صلح، ضعیف شدن قدرت طالبان در سالهای اخیر است؟ پیش از این نیز انگیزهی صلح با گروه طالبان در حکومت افغانستان و امریکا وجود داشت؟
رحمانی: دو دلیل اصلی برای شکلگیری این مذاکرات وجود دارد؛ هم تضعیف قدرت طالبان و هم شکل نگرفتن یک حکومت قدرتمند در کابل. در زمان ریاستجمهوری حامد کرزی، آقای کرزی، زمانی که طالبان از قدرت رهبری بهتر برخوردار بودند، روز دهها بار به طالبان صدا میکرد که بیایید صلح کنیم؛ اما حرف طالبان در آن زمان این بود که شما حکومت دستنشانده استید و هرگز با شما مذاکره نخواهیم کرد و حتا با امریکاییها گفتهبودند، تا زمانیکه کاملا از خاک افغانستان بیرون نشوند، یک کلام با آنها حرف نخواهند زد؛ اما شما میدانید که این حرف طالبان در سالهای اخیر با تضعیف آنها تغییر کرد.
نکتهی دوم، متوجهی حکومت افغانستان است؛ در دورهی نخست ریاستجمهوری آقای کرزی، امریکاییها امیدوار بودند که او به شدت محبوب شده و به یک رهبر ملی تبدیل خواهد شد. از دید آنها ساختار سیاسی که در اطراف کرزی شکل میگیرد، افغانستان را به سمت ثبات خواهد برد که دموکراسی در آن نهادینه میشود و یک حکومت قدرتمند به میان خواهد آمد؛ بنابراین امریکاییها به این فکر بودند که با سر کار آمدن یک حکومت قدرتمند، نیازی به گفتوگو با طالبان نیست و سر انجام آنها شکست خواهند خورد؛ اما در دور دوم ریاستجمهوری آقای کرزی، از مسیری که باید میرفت، ۱۸۰درجه تغییر کرد و محبوبیت خود را در میان مردم از دست داد. آقای کرزی به شمول اعضای فامیلش بیشتر به فساد آغشته شده و در منفیبافی و تئوری توطئه گیر ماند. امریکاییها فکر کردند که مشکل در کرزی است و با آوردن شخصی که به مراتب تحصیلکردهتر و به امریکاییها نزدیکتر و همچنان در میان مردم فهمیدهتر به نظر میرسید، به قدرت نشاندند؛ اما دورهی پنج سال حکومت آقای غنی، امریکا را به جدیت متوجه کرد که این راه حل نیست و برای امریکا حوصلهی آزمایش شخص دیگری برای پنج سال دیگر نمانده بود و تصمیم گرفتند که با طالبان کنار بیایند.
صبح کابل: طالبان چقدر مستقل استند؟
رحمانی: طالبان از نظر مالی اساسا مستقل نیستند. درآمد مالی طالبان در داخل افغانستان به اندازهای است که از تریاک و امثال آن به دست میآید؛ اما به هیچوجه این میزان به قدری کافی نبود که آنها را حمایت جنگی کند. درصدی بیشتر این کمکهای مالی از کشورهای دیگر میآید که هر کشور شرط خود را برای این گروه در بدل حمایتشان دارند. این مسأله سبب میشود که استقلالیت جدی آنها زیر پرسش برود. در بُعد نظامی، طالبان از نظر جلب و جذب نیروی انسانی جنگ، وابستگی زیاد به کشورهای بیرونی ندارد؛ اما از نگاه امکانات و تجهیزات نظامی سخت وابسته به کشورهای همسایه استند و اگر آنها کمکشان نکنند، طالبان نمیتوانند بجنگند. به همانحدی که در بخش مالی استقلالیت آنها زیر سوال است؛ به همان اندازه استقلالیت تصمیمگیری آنها نیز متأثر است.
صبح کابل: در طول مدت زمان طولانی که گفتوگوهای صلح میان امریکا و طالبان انجام شد، به نظر شما چقدر امریکا در این گفتوگوها خوب بازی کرده است؟
رحمانی: این قطعنامه یا موافقتنامه را من شخصا نخواندهام؛ اما روزی که این توافقنامه و آنچه که میان دو طرف روی آنها توافق شده، علنی شود و یا هم در جریان برخورد این دو گروه، میفهمیم که توافقها چه بوده است. در آن زمان میتوانیم بهتر قضاوت کنیم که چقدر در این دوسال، اینها درست چانهزنی کردهاند.
صبح کابل: شما می دانید که در گفتوگوها، باید چیزی را داد و چیزی را گرفت. در شرایطی که امریکا خودشان اعلام کردهاند که از افغانستان بیرون میشوند، آلهی فشار امریکا بر طالبان چیست؟ یعنی امریکایی ها در بدل دست کشیدن طالبان از خشونت به آنها چه خواهند داد؟
رحمانی: امریکاییها همواره در طول تاریخ، حداقل در ۱۸ سال گذشته، سلاح برندهی شان برای چانهزنی و برای تأمین نفوذ سیاسی شان، همواره زور جنگیشان نبوده است. قدرت اصلی امریکا در موجودیت سربازانشان در افغانستان نیست؛ در نفوذی است که بر کشورهای حامی طالبان دارد. امریکا این کشورها را زیر فشار قرار داده و آنها مجبور میشوند که در نهایت بپذیرند. این مسأله درس بزرگی برای طالبان در هجده سال گذشته بوده است؛ چون طالبان فکر میکردند که امریکاییها در افغانستان شکست میخورند؛ اما آهسته آهسته آموختند که چنین نیست و قدرت امریکا متفاوت است. در نهایت آنها به قدرت نفوذ سیاسی- اقتصادی پی بردند. به این خاطر تأکید طالبان به خروج نیروهای امریکایی یک دستآورد مؤثر برای این گروه نیست؛ آنها به ناچار بهخاطر حفظ صفوفشان، روی این مسأله همواره تأکید دارند، در حالی که فشار امریکا در بودن و نبودن سربازانشان نیست.
صبح کابل: گفته میشود رییسجمهور ترامپ بدون در نظر گرفتن عواقب خطرناک خروج سربازان امریکا برای مردم و نظام افغانستان و برای پیروزی در انتخابات امریکا میخواهد به هر شکل ممکن سربازانش را بیرون کند؛ شما موافق این نظر استید؟
رحمانی: امریکاییها همواره بهخاطر کمپاین سیاسی در فصل انتخابات، حرفهایی میزنند و تصمیمهایی را میگیرند؛ اما کسانی که با سیاست امریکا و تاریخ سیاسی این کشور آشنایی دارند، این حقیقت را میدانند که سیاست نظامی این کشور، هیچگاهی متأثر از بادها و وزشهای انتخاباتی نیست. امریکاییها روزی که احساس بکنند از نظر نظامی حضور شان در افغانستان منطق ندارد، آنها منتظر این نمیمانند که یک فصل انتخاباتی برسد و بر اساس آن از یک کشور بیرون شوند. شما مثلا خروج نظامی امریکا را از سومالی، بیروت و از ویتنام ببیند؛ یک صبح کارمندان سفارت امریکا در ویتنام در درون سفارت، برای کار آمدند و تکان خوردند که امریکاییها شب رفته بودند. بنا بر این آقای ترامپ از این مسأله هر قدر استفادهی سیاسی بکند، میتواند؛ اما این را همه میدانند که اگر امریکاییها میخواستند که از افغانستان بیرون شوند، با طالبان وارد گفتوگو نمیشدند. پس آنها ماندنی استند. من شخصا بسیار متعجب خواهم شد که امریکاییها پس از هجده سال از حضورشان در افغانستان، به یکبارگی از این کشور بیرون شوند. تصور من این است که تا هجده ماه دیگر، ساختار سیاسیای در افغانستان شکل خواهد گرفت که در آن حضور امریکا و طالبان در قدرت در عین زمان، ممکن خواهد بود.
صبح کابل: پس نگرانی شهروندان افغانستان بابت از دست دادن دستآوردهای چند سال اخیر شان، چقدر میتواند بهجا باشد؟
رحمانی: بهترین سؤال برای شهروندان افغانستان در مورد این که بعد از آمدن طالبان در قدرت چه خواهد شد؟ این است که از خود بپرسند، بعد از آمدن مجاهدین در افغانستان چه اتفاقی رخ داد. یاد مردم افغانستان است، زمانی که داکتر نجیب در جریان سقوط بود، مردم خیلی در وحشت بود که با آمدن مجاهدین در افغانستان چه اتفاقی رخ خواهد داد؛ اما شما دیدید که در عدم حضور نیروهای گستردهی بینالمللی، مجاهدین در ظرف چند ماه تبدیل به آدمهای عادی شدند. بجز از چند نفر استثنایی، اکثریت آنها آهسته آهسته رفتند به طرف رها کردن تفکر دگماتیسم مذهبی شان و شروع کردن به زندگی عادی. عین چیز دارد تکرار میشود، من مطمئن استم که در یک و دو سه هفتهی نخست در میان آنها کسانی استند که دوآتشه برخورد خواهند کرد؛ اما در طول یک تا دو سال متوجه میشوید که همهی آنها به افراد عادی تبدیل خواهند شد و افکار عامه با آنها هماهنگ خواهند شد. در حضور ناتو و تمام سفارتهای دنیا من مطمئن استم که برگشت طالبان بسیار بهتر از مجاهدین خواهد بود؛ چون متوجه استند که با تمام دنیا، طرف استند.
صبح کابل: ضمانتهایی هم از طالبان در این گفتوگوها گرفته خواهد شد؟
رحمانی: من فکر میکنم در دنیای سیاست، ضمانت چیز بیمعنایی است. آنچه که کار میدهد، شرایط جوی و فشار است. حضور غربیها، جامعهی جهانی و ملل متحد در افغانستان، سبب پیشتیبانی و امیدواری مردم افغانستان میشود. از سوی دیگر، مردم این کشور مردم بیگانه نیست؛ مردم خود آنها است و زمانی که در رأس قدرت باشند، آنها بیشتر احساس مسؤولیت میکنند. بنابراین، فاکتورهای فشار به قدری وجود دارند که نمیگذارند آنها پایشان را کج بگذارند.
صبح کابل: حکومت افغانستان همواره پاکستان را به داشتن لانههای امن برای تروریستان متهم کرده است. چقدر روند صلح با طالبان میتواند دست پاکستان را از افغانستان کوتاه کند؟
رحمانی: روابط افغانستان و پاکستان با آمدن طالبان در بدنهی نظام تغییر چندانی نخواهد کرد. پرورش دادن نیروهای ضد دولت افغانستان در پاکستان از زمان«ذوالفقارعلی بوتو» شروع میشود تا زمانیکه داوودخان در قدرت بود. به این خاطر پاکستانیها فکر میکنند که حکومت افغانستان و سیاسیون کابل با صلح و همزیستی با پاکستان علاقهمند نیستند و از نظر آنها، کابل میخواهد که از پاکستان انتقام بگیرد، آنها ورشکست شوند و یک مقدار خاک پاکستان را بگیرند. این تفکر از زمان بوتو تا امروز اساسا تغییر نکرده است و با آمدن طالبان نیز تغییر نمیکند. بر عکس، پاکستانیها نیز میدانند که با آمدن طالبان در افغانستان، تسلط خود را بر این گروه از دست میدهند. من مطئن استم که پاکستان بازهم نیروهای دیگری را از افغانستان جمعآوری میکند و پرورش میدهند و این روند دوام پیدا میکند. این روند تا زمانی ادامه خواهد داشت که سیاسیون افغان کمی هوشیار شوند. به محض که ما به این هوشیاری برسیم که با اسلامآباد از راه دیپلوماتیک و چانهزنی شروع کنیم به پیدا کردن راه مسالمتآمیز و همزیستی، آنوقت است که این روابط تغییر خواهد کرد.
صبح کابل: نقش ایران را در محاسبات صلح امریکا و طالبان چطور میبینید و آیا امریکا میتواند موافقت این کشور را در بارهی صلح افغانستان جلب کند؟
رحمانی: ایران یک موقف کاملا متفاوت دارد. اگر در گذشته ببینیم، ایران از حضور امریکا آنقدر نگرانی ندارند که از شکلگیری یک حکومت افغانی (مذهبی- سنتیگرا) در هراس استند. آنها بهخاطر دارند که حکومت پر قدرت طالبان میتواند به قدری خطرناک باشد که حتا میتواند دیپلوماتهای آنها را در داخل افغانستان سر ببرند. حتا چندین بار اتفاق افتاد که طالبان لشکرکشی کردند و در مرزهای ایران آمدند و آمادهی جنگ شدند؛ اما در جریان حضور امریکاییها در افغانستان، هیچگاهی چنین اتفاقی نیافتد؛ ایرانیها هوشیار استند و این را درک میکنند؛ اما اختلافاتی که میان امریکا و ایران وجود دارد، افغانستان در جمع چندین میدان بازی آنها، یکی از میدانهای است که بسیار مهم پنداشته نمیشود. دلیل دیگر موافقت ایران با آمدن صلح در افغانستان، حضور قطر در عقب این پروسه است. ایرانیها با مردم قطر روابط بهتری نسبت به عربستان دارد. اگر این روند گفتوگوها در عربستان سعودی میبود، من مطمئن استم که ایرانیها بسیار زیاد وارخطاتر میبودند.
صبح کابل: بعد از امضای موافقتنامهی صلح میان امریکا و طالبان قرار است گفتوگو میان حکومت افغانستان و طالبان آغاز شود. از دید شما اختلافات برخاسته از انتخابات ریاستجمهوری چقدر موضع حکومت افغانستان را در این گفتوگوها تضعیف خواهد کرد؟
رحمانی: بسیار زیاد. جنجالهای انتخاباتی هر قدر بیشتر بحرانی شود، موقف طالبان را برای رسیدن به قدرت تقویه میکند. آنها زودتر میتوانند مردم و دنیا را قانع سازند که از دولت کابل و مخالفان انتخاباتی، گزینهی بهتری استند. شما میدانید که حکومتهای افغانستان در هجده سال گذشته، توقعهای مردم را در بخشهای امنیت، دولتداری و خدمترسانی برآورده نکرده است و آنها در این بخشها عقبمانده بودهاند، در میز مذاکره نیز عقبمانده استند. امکان ندارد شما در تمام این بُعدهای دیگر عقبمانده باشید و در میز مذاکره به یکبارگی دست بلند داشته باشید.
صبح کابل: بعد از توافق صلح با طالبان، حکومتی که شکل خواهد گرفت، چگونه خواهد بود، آیا حکومت آقای غنی ادامه خواهد داشت؟
رحمانی: دقیق به صورت مشخص گفته نمیتوانم؛ اما میشود حدس زد که احتمالا پس از شروع مذاکرات بینالافغانی، نخستین چیزی که باید کنار بیایند، یک ساختار سیاسیای است که به صورت مؤقت افغانستان را رهبری کند. تا زمانی که دو طرف به نتایج نهایی برسند و بسیاری از اختلافنظرهای سیاسی به ویژه قانون اساسی، ساختار دولت و تقسیم قدرت که وجود دارد، اینها را کنار میگذارند، این ساختار سیاسی مؤقت کارهای دولتداری را پیش ببرد. به محض روی کار آمدن ساختار سیاسی مؤقت، روی اختلافنظرها توافقی صورت خواهد گرفت، من ممطئن استم یا از طریق انتخابات و یا از طریق اجماع عنعنوی افغانستان، یک دولت جدیدی به وجود خواهد آمدکه هرکس به اندازهی نبوغ و درأیتشان در این پروسهی چانهزنی، سهم خواهد داشت.