اشاره: مسعود اسلامی از سینماگران جوان، بااستعداد و آیندهداری است که در سالهای اخیر نامش در مجامع هنری و سینمایی کشور سر زبانها افتاده است؛ او، چند فیلم ساخته که در جشنوارههای بینالمللی جوایزی نیز دریافت کرده است. اسلامی این روزها در تهران و در حال تدوین فیلم بلند جدیدش است؛ فیلمی که با عوامل افغانستانی و در کابل ساخته شده است. مسعود از چهرههایی است که سینما را به صورت آکادمیک در ایران و کوریای جنوبی فرا گرفته و جامعهی هنر افغانستان برای درخشش او امیدوار است.
صبح کابل: خود تان را معرفی کنید؟
اسلامی: مسعود اسلامی استم، متولد سال ۱۳۶۴ در مزار شریف و بخشی از زندگیام در قم ایران بوده است. سینما را در انجمن سینمای جوان ایران خواندم و لیسانس اقتصاد از دانشگاه رابعهی بلخی کابل دارم. در کارگاههای آموزشی سینما در بریتش کانسل در کابل و در آکادمی فیلم آسیا (AFA) در بوسان کوریای جنوبی شرکت داشتم و چیزهای زیادی یاد گرفتم. بعد از این دورهها، به صورت آکادمیک شروع به فیلمسازی کردم که برخی فیلمهایم در امریکا، هندوستان و افغانستان چند جایزه گرفته است. برخی فیلمهایم در اروپا مثل ایرلند نامزد جایزه شد و در انگلستان نمایش داده شد.
صبح کابل: چند تا فیلم ساخته اید و نام فیلمهای تان چه بوده است؟
اسلامی: فیلم کوتاه زیاد ساختهام؛ اما فیلمهایی که میتوانم به آنها افتخار کنم، دو تا فیلم است که جایزه گرفته اند؛ یکی فیلم «جانشین» (SWAP) و دوم فیلم «MAZE» که در امریکا، هندوستان و در جشنوارههای کابل جایزه گرفت.
صبح کابل: این روزها تهران استید، دلیلش چیست؟
اسلامی: برای مرحلهی پستپرودکشن فیلم و تدوین فیلمی که چند ماه پیش مرحلهی ساخت آن در کابل تمام شد، به ایران آمدهام.
صبح کابل: نام فیلم جدید تان چیست و مراحل تولید و پیشتولید آن چقدر زمان برده است؟
اسلامی: یکونیم سال روی فیلمنامهاش کار کردیم و چهار ماه پیش مراحلی مثل یافتن لوکیشن، عوامل، لوازم تکنیکی و… کار را شروع کردیم. خوشبختانه تمام عوامل فیلم افغانستانی است و کسانی را که من از ایران نیز خواستم، جزو سینماگران افغان استند. حدود یک ماه مراحل فیلمبرداری طول کشید و دو ماه طول کشید تا تصمیم بگیرم که فیلم در کجا تدوین شود. در افغانستان دنبال مرکز فنی برای تدوین زیاد جستوجو کردم؛ اما موفق نشدم. در افغانستان برای تدوین، رنگ و صدا بسیار مشکل داشتیم، چند جا هم آزمایشی کار کردیم که نتیجهبخش نبود؛ چون دوست دارم در کارم استندردهای بینالمللی را حفظ کنم؛ برای همین مجبور شدم به ایران بیایم؛ چون چارهی دیگری نداشتم.
صبح کابل: فیلم تان چند دقیقه و نامش چیست؟
اسلامی: در مرحلهی «راف کات» ۸۵ دقیقه شده است که حتما در مرحلهی تدوین کم خواهد شد. نام فیلم تا حالا «روز هفتم» است؛ چون تمام داستان فیلم در هفت روز اتفاق میافتد و ممکن است پس از تدوین، نام فیلم تغییر کند؛ چون ما داریم روی نام دیگر فکر میکنیم.
صبح کابل: در بارهی سوژه، داستان و تِم فیلم هم میتوانید بگویید یا که هنوز پنهان است؟
اسلامی: در حد یک جمله میگویم و آن این است که فیلم در ارتباط با زندگی چهار تا خانم است که در یک اتاق مجردی زندگی میکنند و کل داستان و فیلمبرداری نیز در کابل است.
صبح کابل: تا حالا از مراحل پیشتولید، تولید و تدوین چقدر از کار راضی استید؛ تصور تان از این فیلم چیست؟
اسلامی: با وجودی که هیچ حامیای نداشتم، تهیهکنندهی این فیلم خانمم بود که مجبور شد حتا طلای خود را بفروشد و در واقع فیلم را با بودجهی شخصیام ساختم؛ اما از مراحل تولید فیلم راضی استم. من بخشی از زندگیام را فروختم تا این فیلم را بسازم و حالا هم که تهران استم، با کمک اقوام و برادرم اینجا استم.
صبح کابل: با چه انگیزهای از بودجهی شخصی فیلم میسازید؟
اسلامی: من و خانمم سالها است که فیلم میسازیم، چهار سال است که دنبال حامی مالی استیم؛ اما به دلیل مشکل امنیتی که در افغانستان است و به خصوص مشکلی که ما در بیمه داریم، شرکتها حاضر نمیشوند به ما برای فیلمسازی پول بدهند. در چند جا فیلمنامهی ما قبول شد که شرکتها حاضر نشدند در افغانستان سرمایهگذاری کنند؛ برای همین برخی از فیلمسازان ما مجبور میشوند بروند و در کشورهای دیگر فیلم بسازند. من نمیتوانستم در خارج فیلم بسازم و دوست داشتم که لوکیشن فیلم و عوامل آن کاملا افغانستانی باشند؛ برای همین، با شرکتها به توافق نرسیدم.
صبح کابل: به صورت تقریبی هزینهی ساخت این فیلم چقدر بوده است؟
اسلامی: در حدود ۴۰ هزار دالر. شاید هم بیشتر شود؛ چون هنوز تمام نشده و در مرحلهی تدوین استیم.
صبح کابل: وسائل تکنیکی فیلمبرداری را از داخل گرفتید یا از بیرون وارد کردید؟
اسلامی: تمام تلاش مان را کردیم که امکانات ما دارای استندردهای روز باشد و برای همین از کمرهی «اری الکسا» (ARRI ALEXA) استفاده کردیم که با تأسف در افغانستان نبود و ما با یک شرکت قرارداد کردیم تا این کمره را بیاورد؛ این کمره را ده هزار دالر کرایه گرفتیم. برای «لایت» نیز نیاز به اسکای پنل (SkyPanel) داشتیم که در افغانستان نبود؛ تلاش کردیم لوازم فنی را از افغانستان تهیه کنیم که بسیاری آن در کشور نبود و مجبور شدیم پول زیادی را برای آن بپردازیم.
صبح کابل: هدف اول تان از ساختن این فیلم چیست؟ راهیابی به جشنوارههای مهم جهان یا تأثیرگذاری روی سینمای افغانستان؟ تصور میکنید فیلم تان در این حد است؟
اسلامی: من و خانمم ۱۱ سال است که فیلم میسازیم. فیلم کوتاه زیاد ساختیم؛ اما فیلم کوتاه بیننده ندارد و نمیتوانید تأثیرگذار باشید؛ برای همین تصمیم گرفتیم که به هر شکل ممکن، باید فیلم بلند بسازیم. میخواهم مردم این فیلم را ببینند و این که دوست دارم برای افغانستان افتخار بیاورم. تا کی باید بنشینیم که موفقیت سراغ ما بیاید که نمیآید اگر کار نکنیم.
صبح کابل: وضعیت سینمای افغانستان عدم موفقیت در گیشه است و به اصطلاح نمیتواند نان خودش را در بیاورد؛ برای همین، هنرمندان نیز دغدغهی اول شان نان است؛ نظر تان چیست؟
اسلامی: این یک واقعیت است؛ همین حالا من از نانم زدهام تا فیلم بسازم و مشکل آن است که هیچ کسی از هنر و سینما حمایت نمیکند.
صبح کابل: وقتی بین سینما و جامعه بده-بستان خوب وجود ندارد، چقدر امیدوار استید که هزینههای فیلم به شما برگردد؟
اسلامی: در افغانستان غیر ممکن است و من مطمئن استم که سینما به اندازهی کافی بیننده ندارد تا هزینهها برگردد؛ اما امید دارم که با این فیلم به جشنوارههای مهم بینالمللی راه پیدا و حامی مالی پیدا کنم. انتظار دارم که چرخه راه بیفتد و بتوانم در آینده راحتتر فیلم بسازم. چهار تا فیلمنامهی آماده دارم و امیدوارم که این فیلم موفق شود تا فیلمهای بعدیام را بسازم؛ امید خودم را از دست نخواهم داد.
صبح کابل: در یک کلام اگر سینمای افغانستان را توضیح دهید چه میگویید؟
اسلامی: سینمای ما به خواب زمستانی طولانی رفته است و به تازگی میخواهد پس دوباره بیدار شود.
صبح کابل: چه کسانی این سینمای به خواب رفته را بیدار خواهند کرد؟
اسلامی: در جریان استید که چند چهرهی جوان و خوب سینمای ما در حال ساختن فیلم استند که با این فیلمها سینمای ما از کرختی و خواب دور خواهد شد.
صبح کابل: وضعیت ادارهی سینمای افغانستان را پس از حضور خانم صحرا کریمی چطور میبینید؟
اسلامی: امیدوارم که همه چیز خوب شود، همه چیز را به فال نیک میگیرم. ایشان با من برای گرفتن جواز، همکاری خوبی داشتند.
صبح کابل: روند معرفی فیلمهای افغانستانی به جشنوارههای بینالمللی مثل اسکار در سالهای اخیر چگونه بوده است؟
اسلامی: در دورههای گذشته مشکلاتی بوده است و فیلمهایی که اکران نشده بود، به اسکار معرفی کردند؛ باید بگویم که از این روند راضی نیستم. امیدوارم که در سالهای بعد مشکل حل شود. هیأت گزینش فیلم برای معرفی به اسکار را قبول ندارم؛ چگونه بپذیرم که فیلم مرا انتخاب کنند.
صبح کابل: چرا هیأت گزینش فیلم برای معرفی به اسکار را قبول ندارید؟
اسلامی: شما به لیست هیأت و نام افراد دقت کنید؛ کسانی در آن حضور دارند که خود شان فیلم جدی و خوب نساخته اند. نمیگویم سینماگر نیستند؛ اما صلاحیت انتخاب ندارند. من واقعا میشرمم فیلم «جمشید محمودی» را کسانی داوری و گزینش میکنند که کاری در سینما نکرده اند. موضوع دیگر این است که باید ببینیم جشنوارههای بینالمللی چه نیاز دارند تا فیلم معرفی شود، این که صرفا فیلم یک آدم شناختهشده را بفرستیم، درست نیست.
صبح کابل: نگاه جشنوارهای به سینما ضربه نمیزند و تشویقکنندهی سیاهنمایی در سینما نیست؟
اسلامی: این را قبول دارم که نگاه جشنوارهای داشتن در سینما موجب سیاهنمایی و فراموش شدن مردم میشود؛ اما ببینید که مردم ما برای سینما چه کار کرده اند؟ ما سینمای مردمپسند هم داریم و دوستان زیادی با این نگاه فیلم میسازند. بهتر است که هر دو سینما را داشته باشیم، هم جشنوارهای و هم مردمپسند.
صبح کابل: بزرگترین مشکل سینمای ما چیست؟
اسلامی: یک مشکل که نداریم، سینمای ما سراسر مشکل است؛ مثلا عوامل فنی و تکنیکی خوب نداریم. سینماگران ما به بیرون میروند و فیلم میسازند، خوب اشکالی ندارد، چرا یک افغان را به عنوان دستیار در کنار خارجیها قرار نمیدهند تا یاد بگیرد؟ مشکل دیگر عدم کمک دولت به سینما است؛ نه تنها کمک نمیکنند که چپ و راست دستور هم میدهند. مسألهی دیگر نداشتن امکانات حرفهای است. شما پشت صحنهی ما را که ببینید خندهی تان میگیرد که ما با چوکی چرخدار داریم تصویر «پن» میگیریم.
صبح کابل: برخی میگویند که سینمای ما محتواگرا است و در فرم و تکنیک مشکل دارد.
اسلامی: من با این نظر موافق نیستم؛ چون فیلمهایی داریم که فرم و تکنیک خوبی هم دارند؛ اما مشکل ما در داستانپردازی و قصه است. فیلمنامهی خوب نداریم. در داستان و بازیگری مشکل داریم و بازیگران ما نمیتوانند با داستان همذاتپنداری درستی داشته باشند.
صبح کابل: در فیلم تان از بازیگر استفاده کردید یا از نابازیگر؟
اسلامی: در افغانستان متأسفانه بازیگر با تجربه نداریم. چند نفری هستند که در سریالها بازی کرده اند؛ اما از نظر من بازیگر نیستند. بازیگران من نمیتوانستند نقش را به خوبی درک کنند.
صبح کابل: در اسکار امسال کدام فیلمها را پسندیدی؟
اسلامی: فیلمهای انگل و جوکر را خیلی دوست داشتم که موفق شدند. فیلمهای ۱۹۱۷ و جوجو خرگوش نیز خوب بودند. ساختار فیلم ۱۹۱۷ را واقعا دوست دارم و آن چیزی است که خیلی میپسندم.
صبح کابل: این روزها آمد آمد صلح و توافق کاهش خشونتها است؛ به نظر تان هنرمندان چه نقشی میتوانند در صلح داشته باشند؟
اسلامی: در افغانستان هیچ به هنر اهمیت داده نشده است. از امروز تا نمیدانم چند سال آینده هنر اهمیت ندارد و به اصطلاح کابلی که مسؤولان ما سر هنر «جمپه» نمیگیرند و هنر برای آنها اهمیت ندارد.
صبح کابل: به عنوان یک جوان افغان بگویید که چه آرزوهایی در صلح دارید؟
اسلامی: همه صلح را دوست داریم. وقتی نام صلح میآید، از خودم میپرسم صلح چیست؟ نامش را به نظرم شنیدهام؛ این یک رؤیا است و دوست دارم روزی از نزدیک با صلح آشنا شوم. زجر میکشم وقتی میبینم به دلیل جنگ و خونریزی، سینماگران و جوانان ما از افغانستان میروند. به جرأت میتوانم بگویم که هشتاد درصد سینماگران ما کشور را ترک کرده اند.
صبح کابل: در صورت آمدن صلح، بازگشت سینماگران مهاجر چقدر میتواند روی رشد سینما در کشور مؤثر باشد؟ البته این در صورتی است که نظام آن روز با سینما مشکلی نداشته باشد.
اسلامی: صد در صد میتوانند مؤثر باشند؛ چون وقتی کسی وارد سینما میشود، اگر فیلم نسازد دیوانه میشود و با بازگشت هنرمندان تولید، کیفیت و تجربهی ما بهتر و بیشتر خواهد شد.
صبح کابل: بسیاری معتقدند که ضعف سینمای ما مربوط به مراکز آموزشی ما است؛ نظر شما چیست؟
اسلامی: دوست ندارم این جمله را بگویم؛ اما من باور ندارم که در افغانستان مرکزی داشته باشیم که سینماگر تربیه یا تولید کند. من با همه چیز این مراکز مشکل دارم. خروجی این مراکز را هم که ببینید، میفهمید که دانشجویان سالها عمر شان را هدر داده اند.
صبح کابل: چرا مراکز سینمایی حرفهای در افغانستان که سالها کار کنند و مؤثر باشند وجود ندارد؟
اسلامی: ما برای مدتی این کار را کردیم؛ چون یک کشور اروپایی حامی ما بود؛ ولی دوامدادن این کار به دلیل هزینههایی که دارد، غیر ممکن است.
صبح کابل: یک سؤال کلیشهای میپرسم، سینما محل تئوری است یا عمل؟
اسلامی: باور من این است که سینما هشتاد درصد عمل است و ۲۰ درصد تئوری که در کابل بر عکس است. دو سال داور فیلمهای کوتاه دانشگاه کابل بودم و از بین ۱۲۰ فیلم کوتاه که آمده بود، چهار تا فیلم خوب نداشتیم؛ این یک فاجعه بود.