
حملهی روز گذشته به مراسم سالیاد استاد مزاری، ۳۲ کشته و بیش از ۶۰ زخمی بر جای گذاشت. حمله ساعت یازده و ۲۰ دقیقهی پیش از ظهر آغاز شد. گروهی از مهاجمان مسلح، غیر نظامیانی را که در مصلای عبدالعلی مزاری در غرب کابل جمع شده بودند، هدف گلوله باری قرار دادند.
در دورهی حکومت محمداشرف غنی، این دومین بار است که به مراسم تجلیل از سالیاد عبدالعلی مزاری در غرب کابل حمله میشود. سال گذشته مراسم بیستوچهارمین سالیاد آقای مزاری، هدف حملهی راکتی قرار گرفت. در آن حمله، شماری از سیاستگران ارشد افغان از جمله محمدحنیف اتمر که ریاست یک تکت انتخاباتی را به عهده داشت نیز، اشتراک کرده بودند. در حمله به آن مراسم که از سوی محمد محقق برگزار شده بود، چند نفر زخمی شدند.
امسال اما حمله متفاوت، پیچیده و به شدت خونبار بود. طالبان در همان ابتدای حمله، رفع مسؤولیت کرده و گفتند که حملهی دیروز، به آنها ارتباط ندارد. گروهی که اکنون با حکومت در جنگ است و از سویی هم قرار است با طرف افغانستان برای ختم جنگ گفتوگو کنند.
گروه داعش که بیشتر مسؤولیت حملهها در غرب کابل را به عهده میگرفت نیز در افغانستان از پا درآمده اند و حتا احتمال این که حمله را آنها سازماندهی کرده باشند، نیز وجود ندارد؛ اما پشت این حملهی خونبار تروریستی کیها قرار دارند و چرا این مراسم که در آن بیشتر مخالفان حکومت آقای غنی حضور داشتند مورد حمله قرار گرفت؟
تنها چهار روز به آغاز گفتوگوهای صلح میان طالبان و دولت افغانستان باقی مانده است. گفتوگوهای که با مشکلات گسترده از جمله اختلاف نظر بر سر تشکیل هیات دولت افغانستان، روبهرو است. جدای از جنگ با طالبان، اکنون یک جنگ تمام عیار میان ارگ و کاخ سپیدار در جریان است و هر دو طرف قرار است حکومتهای خود شان را تشکیل بدهند. اختلافاتی که زمینهی مداخلات کشورهای منطقه از جمله ایران، هند و پاکستان را افزایش داده است.
وضعیت اکنون بسیار پیچیده است. از یک طرف همه خواب صلح را می بینند و در آرزوی ختم جنگ اند و از سوی دیگر، کشتار غیر نظامیان به گونهی بیرحمانهای جریان دارد و این اتفاق ترس را در میان مردم بیشتر می سازد. مشکل اساسی این است که عوامل ادامهی کشتار غیر نظامیان هنوز مشخص نیست و هیچ گروهی هم مسؤولیت این وضعیت را به عهده نمیگیرد. همین ابهام در واقع وضعیت را پیچیدهتر ساخته است و دوام این وضعیت، جنگ را خطرناکتر میسازد.
قدر مسلم این است که هر گروهی میتواند در شرایط کنونی، پشت حملهی روز گذشته باشد؛ اما دست داشتن سه گروه در این رویداد کمی برجسته تر است. گروه اول کسانی که مخالفان صلح در افغانستان هستند. این دسته میدانند که اگر در افغانستان صلح به میان بیاید، چون نفع و تجارت شان در ادامهی جنگ است، منافع شان را از دست میدهند؛ بنا براین احتمال دارد که اقدام به راه اندازی چنین حملههایی بکنند. همه چیز برای این گروه فراهم است، از سلاح و تجهیزات گرفته تا پیش مرگههای عاشق کشتار مردم و غیر نظامیان. این گروه، هم در داخل افغانستان هستند و هم میتوانند در بیرون باشند.
گروه دومی، کشورهای منطقه به ویژه ایران، هند و پاکستان می توانند باشند. ایران در تلاش است که پروژهی صلح امریکایی را ناکام بسازد تا انتقام مشکلاتی را که امریکا برای این کشور به میان آورده است بگیرد. پاکستان سالها است که با آمدن صلح در افغانستان مشکل دارد و منافع این کشور در تداوم جنگ در این کشور نهفته است. هند نگران این است که پاکستان در پروژهی جدید صلح امریکا با طالبان که اگر به نتیجه برسد، پیشتاز میدان باشد. بنا براین، مخالف صلحی است که پاکستان در آن بسیار نقش برجسته دارد.
گروه سومی هم نارضیان طالبان اند که از توافق صلح هیات قطر با امریکا ناراض اند. این گروه به راحتی میتوانند شکار ایران و هند شوند و در افغانستان برای منافع این دو کشور آدم بکشند.
از سوییهم حملهی روز گذشته سبب شد که بسیاریها در شبکههای اجتماعی، به صورت بسیار واضح حکومت را مقصر اصلی بدانند. بسیاری از این افراد نوشته اند که حملهی روز گذشته از سوی حکومت برای حذف مخالفان سیاسیاش راه اندازی شده بود که در این مراسم حضور داشتند. هرچند حکومت این حمله را جنایت جنگی خواند.
وضعیت پیچیده است. حملههای از این دست، اوضاع را پیچیدهتر میسازد. بهتر است که نیروهای امنیتی با توجه به حساسیت این مسأله که با افزایش تلفات حساستر نیز شد، به زودی گزارش دقیقی را از شمار تلفات، شناسایی گروههای که پشت این رویداد بودند و همین گونه چگونگی رسیدن این گروه تروریستی تا این محل که به شدت حفاظت میشد، برای مردم ارائه بدارند؛ زیرا تعلل در روشن ساختن همه جانبهای این رویداد، ممکن است که به آغاز یک قصهی دیگر منجر شود.
نامعلوم ماندن عوامل این حمله یک نتیجهی بسیار واضح دارد و آن این است که بیاعتمادی که خطر بزرگی در افغانستان است، میان گروههای مختلف بیشتر میشود و بیشتر شدن بیاعتمادیها و بیاتفاقیهای داخلی، هم سد راه صلح میشود و هم احتمال ایجاد زمینهی جنگ داخلی را بیشتر میکند و این برای افغانستان بسیار خطرناک است.