به نظر بسیاری از آموزگاران، ترقی و پیشرفت جامعه از صنفهای درسی مکتبها و دانشگاهها کلید میخورد؛ از صنفهای درسیای که بذر پیشرفت و ترقی جامعه در آن کاشته و بارور میشود؛ اما از مدتی به اینسو، بیم و نگرانی از تهدیدهای امنیتی، روی این چشمانداز روشن، سایهی تاریکی انداخته که مثل درخت خار در دل آموزگاران و دانشآموزان نمو کرده و هر روز تنومند میشود.
اسدالله حسینی، یکی از آموزگاران در لیسهی عالی فیضمحمد کاتب، که پس از ورود جامعهی جهانی و بازشدن دورازههای مکتب، امید به آیندهی پربار نسل جوان، در دلش جوانه زده بود، میگوید که اکنون نگران آینده و سرنوشت دانشآموزانی است که هر روز در مکتب با آنها روبهرو میشود. این نگرانی همراه با یأس، پس از آن در دل این آموزگار رخنه کرده، که تروریستان از چند سال به اینسو مراکز آموزشی و مکتبها را زیر حملات هدفمندشان گرفته اند. در نتیجهی این حملهها، دانشآموزان و دانشجویان زیادی کشته و زخمی شده اند.
در آخرین رویداد، تروریستان در ۱۸ ثور سال روان، دختران دانشآموز را که پس از پایان ساعت درسیشان از مکتب سیدالشهدا -در ناحیهی ۱۳ شهر کابل-، بیرون شده و میخواستند به سمت خانههایشان بروند، مورد حمله قرار داد. در سه حملهی پیدرپی در این رویداد، نزدیک به ۹۰ دانشآموز کشته و ۱۸۱ دانشآموز دیگر زخم برداشت.
پیش از این، چند حملهی مرگبار دیگر نیز از سوی تروریستان بر مرکز آموزشی موعود، کوثر دانش و دانشگاه کابل راهاندازی شده بود. به اضافهی قربانیان حمله بر مکتب سیدالشهدا، دستکم ۱۷۴ دانشآموز و دانشجو کشته و ۳۵۱ دانشآموز و دانشجوی دیگر زخمی شده است.
اکنون که دو هفته از حملهی تروریستی بر مکتب سیدالشهدا میگذرد، شماری از آموزگاران و مدیران مکاتب دولتی در غرب کابل، میگویند که زیر تهدیدهای امنیتی «شدید»ی به سر میبرند.
آقای حسینی، میگوید که مکتب فیضمحمد کاتب با سه تعمیر کرایی هیچ نگهبان امنیتیای ندارد. «در هر سه تعمیر، یک ملازم داریم که وظیفهاش پاککاری دهلیزها و صنفها است. او، دست خالی است و نمیتواند در کنار مسؤولیتش از دروازهها نیز مراقبت کند.» بهگفتهی حسینی، مکتب فیضمحمد کاتب، در تهدید امنیتی به سر میبرد و او، نگران سلامتی ۱۰ هزار دانشآموزی است که روزانه برای آموختن به این مکتب میآیند. «گاهآ نیروهای امنیتی برای ما خبرهایی رسانده که از این ناحیه شما زیر تهدید استید. شما کوشش کنید که تجمع شاگردان بیشتر نشود.»
لیسهی فیضمحمد کاتب که ۱۰ هزار دانشآموز دارد، با پرسونل ۳۵نفری خدمات آموزشی را به دانشآموزان ارایه میکند. آقای حسینی میگوید که تنها ۱۵ نفر این پرسونل آموزگاران است.
به گفتهی آقای حسینی، تهدیدهای امنیتی بر مکتب سیدالشهدا، باعث شده که مدیریت برای مدتی مکتب را تعطیل کند.
بر بنیاد اطلاعات وزارت معارف، در شهر کابل بیشتر از ۳۰۰ مکتب فعالیت میکند. در ناحیهی سیزدهی شهر کابل که تهدیدهای امنیتی در آنجا بیشتر بوده و اکثر حملههای تروریستی در مراکز آموزشی این ناحیه صورت گرفته، ۲۹ مکتب دولتی وجود دارد؛ مکاتبی که در کنار کمبود مواد درسی، هر لحظه امکان دارد از سوی تروریستان به آن حمله نیز شود.
لیسهی عالی همایون شهید، یکی دیگر از مکتبهای ناحیهی سیزدهم شهر کابل است. در این مکتب، ۶ هزار دانشآموز سرگرم آموزش است. آموزگاران و دانشآموزان لیسهی عالی همایون شهید، این روزها در بیم و نگرانی پای تختههای سیاه صنف حاضر میشوند. جواد حسنی، سرمعلم صنف دوازدهم این لیسه، در صحبت با روزنامهی صبح کابل، میگوید که تهدیدهای امنیتی تنها برای امسال نیست؛ بلکه از سالهای پیش نیز وجود داشته است. او، میگوید که برای تأمین امنیت مکتب، بارها به نهادهای امنیتی درخواست داده است؛ اما نهادهای امنیتی اجازه نداده اند تا محافظی برای مکتب استخدام کنند. حسنی میگوید که نگران آیندهی مکتب و دانشآموزانش است. «هر بار که درخواست دادیم، گفتند که مکتب محیط آموزشی و تعلیمی است و ما محیط تعلیمی خود را نظامی نمیسازیم.»
شماری از آموزگاران مکتبها میگویند که تهدیدهای امنیتی پس از حمله بر مکتب سیدالشهدا، بیشتر شده و آنها هر روز هشدارهایی را از سوی مسؤولان امنیتی دریافت میکنند. عبدالغور رجبی، معاون تدریسی لیسهی عالی آصف مایل، در صحبت با روزنامهی صبح کابل، میگوید که در روزهایی اخیر مأموران امنیت ملی و وزارت داخله به مکتب آمده و برای آنها خبر میدهند که تهدیدهای امنیتی زیاد شده است و لیسهی آصف مایل، نیز زیر تهدید است. «نهادهای امنیتی میگویند که شما در جریان باشید. تهدیدها زیاد است» او، میگوید که این لیسه با بیشتر از ۵ هزار دانشآموز، محافظی ندارد و در «جریانبودن»شان چه دردی را دوا میکند؛ زمانیکه تنها با دست خالی با تروریستان طرف استند.
مسؤولان چه میگویند؟
وزارت داخله میگوید که در قانون جنگ و محاربه، مکانهای مقدس، آموزشگاهها، مرکزهای اکادمیک، از تعرض و حملههای مسلحانه مصؤون است و هیچ گروهی نباید با حملههای تروریستی در این مکانها باعث کشتهشدن کودکان و افراد ملکی شوند.
فردوس فرامرز، سخنگوی پلیس کابل، به روزنامهی صبح کابل، میگوید که به دلایل مصؤونبودن مراکز آموزشی و اکادمیک، حضور نیروهای امنیتی و مسلح در آنجا مناسب نیست؛ چون محیط آموزشی که در آن اکثرا کودکان و نوجوانان استند، وحشتزده شده و روی آموزش کودکان، تاثیر منفی میگذارد. «شما ببینید، تنها در غرب کابل، چه تعداد مرکز آموزشی و مکتب است و اگر قرار باشد که در هر مکتب ما یک تولی سرباز در نظر بگیریم، تمام نیرو و پرسونل وزارت داخله را هم استفاده کنیم، ممکن است که ما در کابل به مشکل روبهرو شویم. پلیس هم از خود قانون و مقررات دارد؛ چوکیدار نیست که در آنجا ایستاد شود.»
فرامرز میگوید که تدابیر برای تأمین امنیت مکتبها روی دست گرفته شده و نیروهای امنیتی تلاش میکنند که جلو برنامههای تروریستی «دشمنان» را بگیرند. «ما به دانشآموزان اطمینان میدهیم که از هیچگونه تلاش برای تأمین امنیتشان دریغ نمیکنیم.»
پس از آن که مکتب سیدالشهدا، مورد حملهی تروریستی قرار گرفت، ریاستجمهوری افغانستان، به معاونت دوم ریاستجمهوری وظیفه سپرد که در هماهنگی با مسؤولان امنیتی و شهروندان، طرح امنیتیای برای غرب کابل آماده کند؛ طرحیکه با اجراشدن آن، امنیت مراکز آموزشی، مسجدها، سالنهای ورزشی و عروسی و دیگر مکانهای عمومی، تأمین شود. معاونت دوم ریاستجمهوری میگوید که طرحشان تکمیل شده و به زودی به ریاستجمهوری و شورای امنیت ملی، پیشنهاد میشود.
محمد هدایت، سخنگوی معاونت دوم ریاستجمهوری، در صحبت با روزنامهی صبح کابل، گفت که همراه با مشورت با شهروندان، نهادهای امنیتی، علما، شورای مسجدها و…، مطالعهی تخنیکی از غرب کابل صورت گرفته و ساحههای آسیبپذیر و منابع تهدید شناسایی شده است. به گفتهی او، پس از شناسایی شش منبع تهدید و مهار این منابع، راهکارهای عملی در طرح امنیتی آماده و نهایی شده است.
بر بنیاد اطلاعات معاونت دوم ریاستجمهوری، ۱ میلیون و ۶ صد هزار شهروند در غرب کابل زندگی میکند و در نواحی آن، ۳۳۸ مکتب دولتی و خصوصی با داشتن ۳۰۴ هزار دانشآموز، فعالیت میکند. آقای هدایت میگوید که در غرب کابل، همهی نهادهای آموزشی و مراکز عامالمنفعه مانند حوزههای علمیه، مساجد، کودکستانها و ورزشگاهها شناسایی شده است که به۵۳۰ مرکز و نهاد میرسد. «همهی نهادها و مراکز عامالمنفعه، دولتی و خصوصی، به ۱۳۰۰ میرسد.» بهگفتهی هدایت، غرب کابل از لحاظ جغرافیا، همجوار با نواحی ناامنی چون پغمان، ارغنده و چهارآسیاب است و با توجه به این، در حدود یک هزار سرباز امنیتی، برای تأمین امنیت غرب کابل، موظف است. از دید آقای هدایت، این شمار سربازان، برای جمعیت ۱.۶ میلیونی و با تهدیدهای امنیتی، «خیلی کم» است.
کمبود امکانات و آموزگار
در کنار تهدید بلند امنیتی مکتبهای غرب کابل، کمبود آموزگار و مواد درسی، چالشی دیگری است که دانشآموزان این بخش کابل را رنج میدهد؛ چیزی که نگرانی از رفتن به مکتب را میتواند بیشتر کند. عبدالله، یکی از باشندگان شهر کابل، میگوید که دو فرزند دارد و هردو در مکتب دولتی -فیضمحمد کاتب-، درس میخواند. «با اینهمه حملههای تروریستی که جان اولادهای ما را تهدید میکند، بازهم ما آنها را مکتب روان میکنیم؛ اما در مکتب نه معلم کافی است و نه کتابهای کافی.»
در مکتب فیضمحمد کاتب، همانگونه که در بالا یاد شد، ۱۵ آموزگار برای ۱۰ هزار دانشآموز تدریس میکند که به اساس معیارهای آموزش امروزی به هیچ وجه بسنده نیست. آقای حسینی، میگوید که به ۱۸۱ آموزگار دیگر نیاز است. «در کنار کمبود معلم، تعمیرهای ما هم کرایی است. این تعمیرها هم کافی نیست. چند سال پیش، هشتاد میلیون افغانی را برای یک مکتب با ۲۴ صنف در نظر گرفته بود که هنوز ساخته نشده است.»
آقای حسینی، میافزاید که باری شاگردان از وضعیت موجود اعتراض کردند و همینگونه او بارها با باشندگان محل و آموزگاران به وزارت معارف مراجعه کرده است تا به مشکلشان رسیدگی شود؛ اما این کار باعث بیشترشدن مشکلشان نیز شده است. «میگویند که مضامین را ادغام کنید و شاگردان را که در سه وقت میآیند، در دو وقت بخواهید. مگر ممکن است ما با ۱۵ معلم، چنین کاری را بکنیم؟»
وزارت معارف میگوید که در سراسر کشور و به ویژه در شهر کابل، با کمبود آموزگار مواجه است؛ اما برای حل این چالش، راههایی سنجیده شده است که به زودی عملی میشود.
نجیبه آرین، سخنگوی وزارت معارف، در صحبت با روزنامهی صبح کابل، میگوید که مشکل کمبود آموزگار تنها در ناحیهی ۱۳ و ۱۸ نیست؛ بلکه در سراسر افغانستان با این مشکل روبهرو استیم. «این چیزی است که ما آن را میپذیریم.» آرین، دلیل این چالش را تأخیر در تأیید بودجهی سال ۱۴۰۰ مالی میداند و میافزاید که به خاطر یک سلسله ابهامات و مشکلاتی که در بخش بودجه بود، وزارت معارف نتوانست آموزگاران قراردادی را استخدام کند. «فعلا این مشکل حل شده است. ما با وزارت مالیه صحبت کردیم، راههای حل را سنجیده ایم. در دو و سه روز آینده، روند جذب آموزگاران شروع میشود.»
در سالهای اخیر به ویژه از یک سال به اینسو، تهدیدهای امنیتی، کمبود آموزگا و مواد درسی، سیستم درسی ناکارا، نداشتن تعمیر معیاری برای مکتب، از چالشهایی است که دانشآموزان در محیط درسی با آن دست در گریبان اند. با این حال، شماری از باشندگان کابل، میگویند که اگر امنیت مکتبها تأمین نشود، دیگر حاضر نیستند که فرزندانشان را به مکتب بفرستند؛ در مکتبهایی که نه امنیتی برای دانشآموز وجود دارد و نه آموزگار و کتابی! محمد روف که دخترش در مکتب زینب کبرا، درس میخواند میگوید که تنها یک دختر دارد و نمیخواهد به خاطر آیندهی تاریک این کشور، جان دخترش را با فرستادن در مکتب به خطر بیندازند. او، از نهادهای امنیتی میخواهد که امنیت مکاتب را تأمین کنند.