حوالی چاشت روز است که به مارکیت ملی در چهارراهی پل سرخ کابل میرسم؛ ساختمانی که در سالهای گذشته برای همهی باشندگان کابل و به ویژه برای فرهنگیان و کتابدوستان این شهر به دلیل کتابفروشیهای غنیاش شناخته شده است. این مکان بزرگ کتابفروشان اما؛ در روزهای پسین، همانند پایتختنشینان، روزگار مناسبی ندارد.
همین که از راهپلهها بالا میروم، حس میکنم که هیچ چیزی اینجا سرجایش نیست؛ نه از حال و هوای شش ماه پیش خبری است و نه فردی را میبینم که با خریطهای مملو از کتاب از کنارم بگذرد. کمی که جلوتر میروم؛ چندین دکانی را میبینم که در این مدت بسته شده است. تنها چند کتابفروش این مارکیت، لنگانلنگان فعالیتهای شان را تا اکنون ادامه داده اند.
کتابفروشانی که تا اکنون در مارکیت ملی دوام آورده اند، میگویند که در جریان شش ماه گذشته وضعیت خریدوفروش کتاب تقریبا به صفر رسیده؛ زیرا با آمدن طالبان، دانشگاههای دولتی به روی دانشآموزان بسته شده است. شمار زیادی از دانشجویان دانشگاههای خصوصی نیز، درسهای شان را ترک کرده اند.
در حالی که تا پیش از سقوط کابل، این مکان از بزرگترین مراکز فرهنگی در کابل بود؛ اما حالا کمتر کسی حاضر میشود برای خرید کتاب اینجا بیاید. بسیاری از کتابفروشان، کرایه چندین ماه دکانهای شان را نپرداخته اند.
علی کوهستانی، مسؤول موسسه نشراتی مادر، یکی از کتابفروشان مارکیت ملی است که از یک سال به این طرف، مصروف چاپ و فروش کتاب است. به گفتهی علی، از زمانی که طالبان قدرت را به دست گرفتند، فروش کتاب ۷۰-۸۰ درصد کاهش یافته است؛ چیزی که سبب نگرانی نهتنها او؛ بلکه بسیاری از کتابفروشان این مارکیت شده است.
او افزود: «کارو بار ما به دانشگاهها و مراکز آموزشی بستگی دارد. از زمانی که طالبان آمدند، دانشجویان که هیچ مراجعه نمیکنند. تنها یک تعداد مردم میآیند و رمان و کتابهای انگلیسی خریداری میکنند. کار ما به شدت افت کرده است.»
بر اساس گفتههای این کتابفروش، اگر وضعیت به همین گونه ادامه پیدا کند، بسیاری از کتابفروشیها مجبور میشوند که کار شان را ترک کنند. چنانچه او، میگوید که در شش ماه گذشته، بیشتر از ۱۰ کتابفروشی بسته شده است.
در گفتوگو با دیگر کتابفروشان این مارکیت، دریافتیم که شماری از آنها نیز تصمیم دارند که کتابفروشی شان را بسته کنند؛ زیرا چهار-پنج ماه است که از کرایهی دکان باقی اند و صاحب دکان بیشتر از این اجازه نمیدهند که آنها اینجا فعالیت کند.
جدا از کتابفروشیهای پل سرخ، کتابفروشانی که در مرکز شهر کابل فعالیت میکنند نیز وضعیت مشابهای دارند و میگویند که وضعیت فعلی شان فاجعهبار است و حتا نمیتوانند با پول فروش کتاب، کرایهی دکان را تهیه کنند.
عبدالرحمان سعیدی، یکی از کتابفروشان مرکز شهر که صدها جلد کتاب از بخشهای مختلف را برای فروش آورده، نگران است که چگونه این همه کتاب را در شرایط فعلی به فروش برساند.
به گفتهی سعیدی، در حالی که تا پیش از سقوط کابل، ماه چندین برنامهی کتابخوانی برگزار میشد و جوانان و نوجوانان با شوق برای خرید کتاب میآمدند؛ اما در شرایط حاضر ۷۰ درصد مردم تا مجبور نشوند حتا نزدیک کتابفروشیها نمیشوند. درصدی بسیار کم شوق دارند که کتابهای دلخواه شان را بخرند. برای کتاب دلخواه شان میآیند.
کتابفروشان، میگویند که افزون بر کتابهایی که در داخل افغانستان چاپ میشد؛ آنها هر ماه صدها جلد کتاب را از بیرون کشور نیز وارد میکردند؛ اما اکنون نه در داخل کشور کتابی چاپ میشود و نه آنها توان خرید کتاب از بیرون را دارند. عبدالرحمان، میگوید که در شش ماه گذشته، تنها پنج الی شش عنوان کتابل چاپ شده است.
کاهش خریدوفروش کتاب تنها مشکل کتابفروشان شهر کابل نیست؛ در ماههای اخیر، افراد طالبان به کتابفروشیها آمده و فروش برخی از کتابها را ممنوع کرده است. کوهستانی، میگوید که طالبان دستور داده که نشر و چاپ هر گونه کتاب خلاف این گروه باید متوقف شود.
همچنان، طالبان دستور داده اند که باید کتابهای چون «فرستاده» از زلمی خلیلزاد، «دولتداری پس از طالبان»، «انسان خداگونه» و «انسان خردمند» از همهی کتابفروشیهای شهر کابل، جمعآوری شود.
کتابفروشان، میگویند که طالبان باید از خویشتن داری استفاده کنند و نه باید مردم را بیشتر از این تحت فشار قرار بدهند. یکی از این کتابفروشها میگوید: «از دید من طالبان نباید کتابهایی که بعدهای مختلف جامعه را نشان میدهد را جمع کنند. مثلا کتاب انسان خداگونه؛ مردم خوش دارند که بدانند یک یهودی نسبت به دین اسلام چه دیدگاه دارد.»
با این همه، شماری از دانشجویان نیز میگویند که به دلیل آشفتگیای که در کشور به میان آمده، علاقهی آنها به کتابخوانی به کلی نابود شده است. سراج که دانشجوی سال آخر دانشگاه در یکی از دانشگاههای خصوصی کابل است؛ میگوید که کتابهایی را که مطالعه میکند تنها برای رفع نیازهایش در دانشگاه است؛ این در حالی است که پیش از آمدن طالبان، او هر ماه چندین کتاب میخواند.
او میگوید: «پس از آمدن طالبان، هیچ انگیزهای برای ما باقی نمانده است. امیدوارم که سایهی تاریک طالبان از سر افغانستان برچیده شود تا دوباره مردم و جوانان انگیزهی خود را برای کار و مطالعه دوباره به دست بیاروند.»
این در حالی است که در دورهی نخست حاکمیت طالبان در افغانستان نیز وضعیت کتابفروشیها دچار تحولات زیادی شده بود. حتا گزارشهایی وجود دارد که طالبان کتابفروشیهایی را که کتابهای شان از نظر طالبان کفرآمیز بود را مسدود میکردند و در برخی موارد حتا کتابفروشیها چور و چپاول میشدند.