
شایعهی مبتلا شدن کارمندان ارگ ریاستجمهوری به کرونا و حضور این ویروس در مرکز قدرت سیاسی افغانستان، روزها دهان به دهان گشت و بالاخره سخنگوی رییسجمهور آن را تأیید کرد تا نشان از گستردگی اپیدمی و گردش اجتماعی کرونا در افغانستان باشد و این که ویروس کوید-۱۹، مقام، قوم، پیپیاس و… نمیشناسد، عدالتمحور است و به هرکجا، هر کس یکسان میگذرد؛ اما با وجود این، مصیبت و سختی کرونا نسبت به مقامها، بر مردم عادی افزون و مضاعف است. شکایتهای زیادی در این مدت وجود داشته و از آنجا که مردم به صداقت حکومت و آمارهایش باور ندارند، گوش زمامداران نیز به اعتراضهای مردم بدهکار نیست. روحیهی اعتراض و انتقادی که در افغانستان جا افتاده و ریشه در بیثباتی و بدبختی دارد، گاهی به دلیل انتقادهای بیپایه، لوث شده و در موج دریای شایعهپراکنی و اعتراضزدگی، همه چیز در هم پیچیده که تشخیص سره را از ناسره مشکل کرده است. برای همین، اعتراضهایی که از سوی افراد شجاع و دلسوز از درون دریای مصیب انجام میشود، مورد توجه بیشتر واقع میشود.
«سید جعفر راستین»، رییس نشرات وزارت اطلاعات و فرهنگ و مسؤول مرکز ارائهی معلومات کمیتهی دولتی ارتباطات عامه برای وقایه و جلوگیری از شیوع ویروس کرونا –کمیتهی که کارش تمام و به وزارت صحت واگذار شد- که خود به کرونا مبتلا شده است، در نوع خود جالب و قابل بررسی است. او که حدودا پانزده روز پیش علائم ابتلا به کرونا در وجودش ظاهر شده است، از سرکار به شفاخانهی افغان-جاپان میرود تا آزمایش دهد و این که آیا به کرونا مبتلا شده است، یا خیر؟
ناهنجاریها و چیزهای را که او در این جریان دیده، شمارهوار نوشته است: «ساعت یک پس از چاشت بود که وارد شفاخانه شدم و شمار دیگر قبل از من نیز آمده و منتظر پزشکان مؤظف بودند. بعد از دقایقی معطلی، از این که نگران و کمی نیز ترسیده بودم، پرسیدم که داکترها تشریف ندارند؟ کسی گفت، ساعت یکونیم رسمیات است، میآیند. تا موعد مشخص منتظر ماندیم و با تأخیر زیاد چند داکتر با لباسهای معمولی آمدند و یکی پشت ویترین در یک حجرهی کوچک قرار گرفت و دیگری از مراجعان خواست صفی تشکیل دهند. به نوبت همه میرفتیم پشت پنجره و داکتر از داخل چند سؤال میپرسید و بیشترین مراجعان را رخصت میکرد.»
من خودم نیز که برای بررسی وضعیت یک مسافر سالم و تازه برگشته، حدود ۴۰ روز پیش به این شفاخانه رفته بودم، با چشم سر دیدم که نگاه مسؤولان به بیماران سرسری و به جهت رفع تکلیف است و معمولا بدون آن که قضیه را جدی گرفته باشند و یا خود شان لباسهای مناسب برای مصاب نشدن به کرونا به تن داشته باشند، با پرسیدن چند سؤال و جواب و یاد داشت شماره تلفن، همه را از سر خود گذرانده و رخصت میکنند. از این شفاخانه، شکایتهای زیادی وجود دارد و چندی پیش، خانوادهی داکتر «یوسف آریوبی»، نیز مرگ او را ناشی از بیتوجهی مسؤولان همین شفاخانه و ناهنجاریهای زیادی که در آن جا وجود دارد دانسته و گفته بودند که نتیجهی آزمایشهای آنها، نزدیک به دو هفته نامعلوم بوده است. جعفر راستین، که خود جزو افراد مبارز با کرونا بوده است، با وجودی که مسؤولان شفاخانه از وظیفهی دولتی او آگاه بوده اند؛ از معطل شدن و سرگردانی زیاد نوشته است: «پرسیدم کسی نیست که تست بگیرد؟ یکی گفت ساعت دو و نیم میآیند. مدتی منتظر ماندیم و ساعت ۳ عصر شد، در کنار اضطراب و دلهره، گرسنگی نیز بر من غلبه کرد. ساعت نزدیک ۴ شده بود که چند داکتر آمدند و در دست یکی از آنها ۲ تیوپ تست بود گفت، کدام تان ورق دارید؟ همه برگههای شان را نشان دادند و گفت، به همه امکانات تست نیست، یک تیوپ دیگر هم است، سه نفر را اولویت میدهیم، دیگران فردا ساعت ۲ بیایند.»
آقای راستین آن روز بدون آزمایش به خانه بر میگردد تا فردا برای این کار دوباره به شفاخانه برود، فردایش نیز اوضاع بهتر از روز گذشته نبوده، معطل شدن و تأخیر دیگر عادی است، او نوشته است که افراد مؤظف، بدون هیچگونه تدابیر درست پیشگیرانه، با مردم برخورد میکرده اند: «چیزی که مرا آزار میداد، یک داکتر بدون این که دستکش خود را تبدیل کند، چند نفر را آزمایش میکرد که در منافات با موازین تعریف شده بود.»
ظرفیت پایین، کمبود امکانات، نبودن کیتهای آزمایش به اندازهی کافی، نبودن امکانات کافی برای کارمندان صحی، مرگ داکتران معالج، ترس آنها از نزدیک شدن به افراد مصاب شده، تأخیر زیاد در آزمایش و مشخص شدن نتیجهی آن و… موجب شده است که مردم اطمینان و اعتماد شان را نسبت به حکومت، کارمندان صحی و شفاخانههای مربوط به کرونا کاملا از دست بدهند.
این روزها ترس و اضطراب اجتماعی مخصوص کرونا به تمام نابسامانیهای روحی و روانی مردم اضافه شده است تا آنها در وضعیت بسیار بد قرار گرفته و مدام از خود بپرسند که گرسنگی، جنگ و بدبختی زودتر آنها را خواهد کشت یا کرونا و وضعیت درمانی کووید-۱۹ در کشور!
رییس نشرات وزارت اطلاعات و فرهنگ نوشته است: «روز ششم برای این که از نتیجهی آزمایش باخبر شوم، به شفاخانه رفتم. نامم در فهرست اعلان شده نبود، روز هشتم بار دیگر رفتم و نامم نبود، امروز، -روز پانزدهم- مراجعه کردم و نامم در لیست بود و تست کرونا هم مثبت اعلام شده بود.»
با وضعیتی که آزمایش کرونا در افغانستان دارد و روند برخورد با افراد مصاب با این بیماری، این روند هیچ تأثیری در کنترل و توقف کرونا نمیتواند داشته باشد؛ چون تمام افرادی که با بیماری مبتلا شده در ارتباط بوده اند، کاملا آزاد و رها استند، در جامعه و خانواده در حال دید و باز دید و تماس با مردم که موجب انتشار ویروس میشود، در کشورهای دیگر آزمایش برای آن است که افراد مبتلا به سرعت شناسایی شده، ایزوله و قرنتین شوند تا دیگران و افراد سالم در دام ویروس نیفتند؛ اما در افغانستان گزارشهای –به خصوص از ولایات- وجود دارد که در نفسهای آخر از مریض آزمایش میگیرند و پس از فوت او، نتیجه اعلام میشود که دیگر بسیار دیر شده است.
جعفر راستین اضافه میکند: «در دو روزی که در شفاخانه بودم، میدیدم که بیماران کرونا را اغلب اعضای خانوادههای شان در آغوش خود شان میآوردند و ساعتها دنبال داکتران میگشتند که این نیز خلاف موازین تعریف شدهی رفتار با بیمار کرونا است؛ بایستی تیم مؤظف در دروازهی شفاخانه، بیمار را تسلیم شوند و کسانی که با او تماس داشته اند را نیز تحت مراقبت بگیرند.»
رمز موفقیت کشورهای که با کرونا مبارزهی مناسب داشته اند، این بوده است که فرد مصاب شده به کرونا، فورا ایزوله شده و تمام کسانی که با او در تماس بوده اند نیز قرنتین میشوند؛ اما در افغانستان، نه تنها محل بود و باش بیماران کرونایی بررسی و قرنتین نمیشود که به گفتهی مردم، وابستگان بیماران مصاب به کرونا به سادگی رخصت میشوند.
آقای راستین به نکتهی جالب دیگر اشاره میکند و آن این که سه نفر از ولایت لوگر که از ایران برگشته بودند، به دلیل آن که منطقهی شان زیر کنترل طالبان است، دنبال گواهی نامهی صحی بودند؛ چون طالبان تازهواردها را بدون برگهی صحی اجازهی ورود نمیدهند. جالب آن که در کابل، بدون آزمایش به این افراد برگهی صحی داده میشود: «با چشمان قاصرم شاهد بودم که پزشک مؤظف، از پشت حجرهی کوچکش به هر سه نفر برگهی صحی داد و آنها را رخصت کرد.»
بارها تذکر داده شده است که پیشگیری و وقایه بهتر از درمان و اتکا به مراکز درمانی است که با تأسف، با فقر شدید اجتماعی و گرسنگی در بین مردم، رعایت موارد بهداشتی و دستورالعملهای که از سوی وزارت صحت عامه اعلام میشود، تا امروز در بسیار موارد ناممکن بوده است. رییس نشرات وزارت اطلاعات و فرهنگ نیز به این باور است که مردم وابسته به نهادهای صحی نباشند و به آزمایش اتکا نکنند، خود شان اگر کاری از دست شان میآید انجام دهند و گرنه غافلگیر خواهند شد.