
فقر و تنگدستی، برخی از شهروندان کابل را مجبور کرده است که مواد خوراکی و نوشابههای غیر الکولی که به قیمت ارزان، در کراچیهای دستی به فروش میرسد، خریده و بخورند. تاریخ مصرف این مواد خوراکی و نوشابهها گذشته است و استفاده از آن، سبب ایجاد مشکلهای صحی برای مردم میشود. بیشتر مردم، باوجود اینکه میدانند این موادها غیر صحی و بیکیفیت است، به دلیل اینکه پول ندارند، آنها را میخرند.
محمد غلام، یکی از شهروندانی که در جادهی پلخشتی کابل، کارت موبایل می فروشد، با وجودی که از بیکیفیت بودن وختم تاریخ این موادها، سخن میگوید؛ اما پایین بودن سطح اقتصاد، او را مجبور کرده است تا از این مواد استفاده کند.
او میگوید: «من تمام روز اینجا کار میکنم و روزانه صد و دوصد عاید دارم. در طول روز، از این نوشابهها میخرم، چون نسبت به دکانها ارزان است و نان خشک ( نان گندم) نیز در این جا فروخته میشود و با قیمت ارزانتر از نانواییها آن را میخرم. من در فکر سیر شدن استم، تاریخ مصرف و کیفیت زیاد مهم نیست.»
دربيشترمناطق مزدحم شهر کابل، کراچیهای پر از نوشابهها، لبنيات، بسکويتهاى تاريخ گذشته و بىکيفيت، ديده ميشود که نوشابههای ۵۰ افغانی را به ۱۵ افغانی، بـیسکويت ٣٠ افغانی را به ١٠ ويا ۵ افغانى، يک پاکت شير ۲۵ افغانی را به ١٠ افغانى، قيماق ۶۰ افغانی را به ٢٠ افغانى وپنير ۲۵ افغانى را به ١٥ افغانى، به فروش میرسانند. ساحات پلخشتى، ليسهی مريم، کوتهسنگى، سرایشمالی و مقابل برخى مکتبها وشفاخانهها؛ محل فروش این مواد خوراکی و نوشابهها است که شمارى ازمردم، به دليل ارزان بودن آن، بدون آنکه متوجه تاريخ و کيفيت شوند، از آن استفاده می -کنند.
حمید، یکی از فروشندها در پلخشتی کابل، میگوید: «نوشابه، آبمعدنی، حتا شیر و قیماق را نیز برای فروش به بازار میآوریم به قمیت ارزان، نسبت به دکان در این جا به فروش میرسانیم، اگر یک جنس در دکان ۹۰ یا ۱۰۰ افغانی باشد، ما به قیمت ۴۰ یا ۵۰ افغانی میفروشیم. تنها تاریخش کم میماند و از نگاه کیفیت تغییری ندارد.»
او افزود که این موادها، مدتی زیادی در دکانها برای فروش گذاشتهمیشود؛ زمانیکه تاریخ مصرف آن گذشت یا کم ماند، ما از دکانداران این موادها را به قیمت ارزان، میخریم و در سرک، روی کراچیهای دستی، به قیمت ارزان میفروشیم.
موادغدایی و نوشابههای غیرالکولی، در حالی در سرکها و به قیمت ارزان فروخته میشود که مشتری و فروشنده، هر دو میدانند که این موادها، بیکیفیت و غیر صحی است. به گفتهی عوام «ارزان بیعلت نیست و قیمت بیحکمت.» مردم علت ارزان بودن این مواد را میدانند؛ اما با آن هم به دلیلی ناداری مجبور به خرید این موادهای غذایی میشوند.
سمیر، یکی از باشندگان کابل، میگوید: «عاید روزانهام کم است، میوههای که تا آخر روز فروخته نمیشود. فروشندهها آن را به قیمت ارزان میفروشند و من گاهی آن را میخرم؛ چون تنها توان خرید همان میوهها را دارم. فروشندهها میگویند که اگر فایده ندارد، شاید نقص هم نکند.»
تاریخ مصرف مواد
مواد غذایی، دوا، لوازم آرایشی و شویندهها، از جمله موادی است که درج تاریخ مصرف آنها الزامی پنداشته میشود؛ اما در افغانستان کمتر کسی به آن توجه دارد.
تاریخ مصرف یا بهترین زمان مصرف که مخصوص مشتریان است، در حقیقت، بیانگر زمانی است که مشتریان از طریق آن، متوجه میشوند که یک محصول بنابر ادعای تولیدکننده، در اوج تازگی است.
داکتر محمد سلیم مایار، میگوید که استفاده از مواد غذايی و نوشابههای تاريخ گذشته، بیکيفيت و مواد ديگری که در زير آفتاب، گذاشته می شود، برای سلامتی مضر است و استفاده از اين گونه مواد، سبب شيوع بیماریهای مختلف میشود.
وی علاوه کرد: «استفاده از مواد غذايی و نوشابههای تاريخ گذشته، برعلاوه مبتلا شدن به سرطان، به بیماری خطرناک و مزمنى، چون تکليف معده، قلب، جهاز هاضمه و باعث سکتههای قلبی در جوانان و سرطان سینه در دختران می شود.»
در همین حال، سازمان جهانی بهداشت، از امنیت غذایی در افغانستان، بهعنوان «بحران خاموش» یاد کرده و گفتهاست که مصرف غذای ناسالم، بزرگترین عامل بیش از بیست نوع بیماری در وجود انسانها بوده که مهمترین آنها، عفونت روده، اسهال، چاقی مفرط، دیابت، سرطان و بیماریهای قلبی استند.
نرگس مومند، سخنگوی شهرداری کابل میگوید: «به منظور تأمین صحت و سلامتی شهروندان کابل، در یک سال گذشته، بخشی صحتمحیطی و محیطزیست شهرداری کابل، طی بررسی و نظارت از اصناف مختلف سطح شهر، به مقدار یکصدهزار کیلوگرام مواد خوراکی و بهداشتی بدون کیفیت و تاریخ گذشته را از مکانهای مختلف، جمعآوری و از بین برده است.»
سه افغانی تخفیف در قیمت نان
جادهی پلخشتی، در مرکز کابل یکی از جادههای مزدحم و مشهور است. این مکان، محل تجمع کارگران دستمزد و افراد کم درآمد جامعه است. در میان تمام سروصداها، صدای که عدهی زیادی از مردم را به خود جلب میکند، صدای نانفروشان این محل است.
« نان، نان، هله نان، نان به هفت افغانی و پانزده افغانی. نان گرم و داغ، او بیخبر» این صداها شاید در گوش کسی نا آشنا نباشد.
نان گندم از ضرورتهای اولیهی مواد غذایی مردم افغانستان، به شمار میرود. نان در نانواییها، قیمت ثابت دارد که از ۱۰ افغانی شروع تا ۱۰۰ افغانی نظر به وزن و اندازهی نان سنجیده میشود. این نانها در کراچیها با قیمت ارزانتر از قیمت اصلی آن، فروخته میشود. دلیل اینکه نان چرا با قیمت ارزانتر، آن هم در کراچیها فروخته میشود، مردم و نانفروشان حرف و سخنهای مختلف ارائه کردند.
صمد، یکی از فروشندهها میگوید: «ما کرایهی دکان و مالیه نمیپردازیم، به همان دلیل، نان را ارزانتر از نانواییها میفروشیم. نان ده افغانی ره به هفت و پنج افغانی و نان بیست افغانی ره به هژده و پانزده افغانی به فروش میرسانیم. مشتریان ما زیاد است و چرا نباشد، ما در قیمت نان چهار تا پنج افغانی تخفیف میتم.»
مردم که این نانها را میخرند نظرهای مختلف دارند و بیشتر مردم، بدون اینکه بپرسند که این نانها از کجا میآید و چرا ارزان است؟ بدون درنظرداشت صحی بودن و نبودن، خریدار این نانها هستند.
منیژه، یک تن از شهروندان کابل است، او هر روز برای خریدن این نانها، راه طولانی را طی میکند. خانهی او در کارتهی نو کابل است؛ اما عصرها برای خرید نان شب و صبح، به پلخشتی میاید و نان ارزانتر، نسبت به نانواییهای محلهی شان میخرد.
او میگوید: «ما در خانه ده نفر استیم. توان خرید نان از نانوایی را نداریم. نان اینجا هم هیچ عیبی ندارد، مه هر روز ۲۰ تا ۲۵ نان میخرم. در نانوایی هر قدر نان بگیری، قیمت تغییر نمیکند؛ اما اینجا به غیر از اینکه قیمت نان کم است اگر نانی بیشتری بخری، قیمت کم میشود.»
عدهی از فروشندهها میگویند که مردم برای گرفتن نان گرم و تازه پخته شده، به نانوای مراجع میکنند. زمانیکه نان در نانوایی به فروش نرسید و ۲۴ ساعت یا بیشتر از آن زمان، نانها به فروش نرسیده را در بازار، به قیمت ارزان عرضه میکنند.
محمد عمر، میگوید: «مردم سه وقت به نانوایی میآیند و خواستار نان گرم میشوند؛ گاهی نان زیاد پخته میکنیم، نان به اصطلاح عام یخ میشود. از صبح به چاشت از چاشت به شب میماند و ما مجبور استیم این نانها را در بازار، به قیمت ارزان بفروشیم.»
در تهیه و فروش غذاها، مهمترین اصل، مراعات حفظالصحه است. نانهایی که به قیمت ارزان در کراچیهای دستی و در فضای آزاد، به فروش میرسد، بدون این اصل است، گاهی حتا فروشندهها، تکهای را روی سرک هموار میکنند و نان را بالای آن میچینند که اطراف آن، پر از حشرات مضر است. در نهایت میتوان گفت، با وجود آگاهی خریدار و فروشنده از مشکل فروش این مواد، بازهم این بازار خریدار دارد که دلیل آن فقر روز افزون و مفرط در جامعه است. جامعهی که هر روز نابسامانیهای اقتصادی و سیاسی بر آن افزوده میشود و کسی نیز به فکر آن نیست که در نهایت سرنوشت این جامعهی رو به افزایش و فقیر چه میشود؟ کسی از خود نمیپرسد که سلامتی مردم چقدر میارزد؟ امروز مردم ما به گفتهی خود شان، فقط به فکر آن استند که گرسنه نمانند و کسی به کیفیت و تاریخ مصرف مواد غذایی به دلیل فقر و بدبختی، نمیاندیشد که واقعا درد بزرگ و خطر جدی است.