
جان بولتون، مشاور پیشین امنیت ملی امریکا، سال گذشتهی میلادی کتابی را زیر نام «اتاق حوادث» بیرون داد که بخشی از آن به صلح و جنگ افغانستان در دوران حکومت دونالد ترامپ اختصاص یافته است.
بر اساس این کتاب، بحث صلح و جنگ افغانستان پسازآن برای دونالد ترامپ جدی شد که او در آگست ۲۰۱۷ میلادی استراتژی خود را دربارهی افغانستان و پاکستان اعلام کرد. او از آن زمان تا روزهای پایانی حکومتش درگیر پروندهی صلح در این کشور بود.
در همین سال، گروه طالبان در نامهای خطاب به دونالد ترامپ، گفت که او باید به جنگ افغانستان نقطهی پایان بگذارد. در این نامه، از آقای ترامپ خواسته شده بود تا از ۱۵ سال جنگ «بیثمر» امریکا در افغانستان بیاموزد که ادامهی این جنگ به سود «هیچکسی» نیست.
این بود که حکومت امریکا به رهبری ترامپ تصمیم گرفت که باید راهی برای گفتوگو با طالبان و پایان جنگ در افغانستان پیدا کند. سرانجام در سپتامبر ۲۰۱۸ میلادی آقای ترامپ، زلمی خلیلزاد -امریکایی افغانتبار- را بهعنوان فرستادهی ویژهی این کشور در امور صلح افغانستان گماشت.
زلمی خلیلزاد با تجربهی زیادی که از رویدادهای چهل سال پسین در افغانستان داشت، توانست طالبان را پای میز گفتوگو بکشاند و در ۲۹ فبروری سال گذشتهی میلادی توافقنامهای را با این گروه امضا کرد.
در جایی از کتاب جان بولتون نیز آمده است که دونالد ترامپ در یکی از نشستهایش از زلمی خلیلزاد بهعنوان یک شیاد نام برده و تأکید کرده که برای به پایان رسیدن چنین روندی پیچیده به یک «شیاد» نیاز دارد.
بر اساس مأموریتی که دونالد ترامپ به خلیلزاد، سپرده بود، او نتوانست روند صلح افغانستان را پیش از حکومت ترامپ به پایان برساند. حکومت چهارسالهی ترامپ هفتهی پیش به پایان رسید؛ اما جنگ در افغانستان هنوز هم به حال خودش باقی است.
از ماهها به اینسو، زلمی خلیلزاد ساکت بود؛ تنها ماه پیش یکبار به افغانستان آمد و با شماری از رهبران سیاسی ازجمله داکتر عبدالله دیدار و گفتوگو کرد.
هرچند پیش از آغاز کار جو بایدن، گمانهها بر این بود که مأموریت آقای خلیلزاد با پایان رسیدن حکومت ترامپ پایان خواهد یافت؛ اما در سومین روز حکومت جدید امریکا به رهبری جو بایدن، مشخص شد که آقای خلیلزاد بهعنوان فرستادهی امریکا در امور صلح افغانستان در جایگاهش باقی مانده است.
گزارشگر شبکهی تلویزیونی سیانان، با رو کردن این خبر، نوشته که این یک حرکت معمولی نیست؛ زیرا هر دولت تازهکاری در چنین پستهایی تغییر میآورد و افراد وابسته به خودش را منصوب میکند.
نویسندهی این گزارش، تحلیل کرده که دولت بایدن برای حفظ خلیلزاد در سمتش در حال حاضر نشاندهندهی تعهد ابتدایی برای حفظ پایبندی امریکا به توافقنامه صلح امریکا-طالبان است.
پس از امضای توافقنامه میان امریکا و طالبان، طالبان با گرفتن امتیازهای سنگینی از دولت افغانستان حاضر به آغاز گفتوگوهای صلح شد. دور اول گفتوگوها همزمان بود با روزهای پایانی حکومت ترامپ.
اکنون نیز دور دوم گفتوگوها در قطر میان هیئتهای گفتوگوکنندهی دولت افغانستان و طالبان جریان دارد. گفتوگوهای فعلی در قطر با فرازوفرودهای فراوانی مواجه است. هیئت دولت با هدف متقاعد کردن طالبان برای پذیرفتن آتشبس رفته است؛ اما آنطرف طالبان تأکید دارند که در این دور ساختار نظام سیاسی آینده مشخص شود. همین تناقض خواستهای در آجندا سبب شده که دور دوم تا حال بینتیجه و فارغ از گفتوگوهای جدی باشد.
همانگونه که پیشتر نیز گفته شد، پنج روز میشود که جو بایدن قدرت را به دست گرفته و خیلی زود تصمیم گرفته که مسیر سیاست خارجیاش را مشخص کند. آنتونی بلینکن که بهاحتمالزیاد تا چند روز دیگر بهعنوان وزیر خارجهی امریکا تعیین میشود، هفتهی پیش در نشستی در مجلس سنای این کشور گفت که جو بایدن میخواهد از جزییات دقیق توافقنامهی امریکا با طالبان آگاه شود. آقای بلینکن، تأکید کرد که برخی ضمیمههای محرم در توافقنامه وجود دارد که نیاز به بررسی دارد. «باید با دقت بررسی کنیم که واقعاً در مورد چه چیزهایی گفتوگو شده. من هنوز از این جزییات آگاه نیستم.»
هرچند توافقی که میان امریکا و طالبان امضا شد، یک توافق حیاتی بهحساب میآید؛ اما آنچه دیده میشود، همهچیز نزد زلمی خلیلزاد پوشیده است و حتا ریاستجمهوری پیشین نیز از آن با خبر نبوده است. چنانچه در جایی از کتاب جان بولتون آمده است که زلمی خلیلزاد، مذاکرات با طالبان را محرمانه و تنها زیر نظر مایک پمپئو، وزیر خارجهی پیشین امریکا پیش میبرد و نخواست تا نسخهای از متن توافق با طالبان را به مشاور امنیت امریکا بدهد. حتا گفته میشود که بسیاری از ضمایم پوشیده و پنهان این توافقنامه با ترامپ در میان گذاشته نشده است. همینگونه در نتیجهگیری کتاب نیز آمده، این است که دونالد ترامپ، مسئول پیامدهای نظامی و سیاسی توافق با طالبان در آینده خواهد بود.
مسئلهای که حال میتواند اهمیت داشته باشد، این است که آیا ادامهی راه با موجودیت زلمی خلیلزاد مناسب خواهد بود؛ کسی که با امتیازدهی کلان، امروز طالبان را به غولی در افغانستان و منطقه بدل کرده است.
شماری از آگاهان سیاسی به این باوراند که ابقای خلیلزاد در مأموریتی که نزدیک به سه سال قبل آن را آغاز کرد، قابل پیشبینی بود؛ زیرا در دستگاه سیاست خارجی امریکا، شخصی بهاندازهی خلیلزاد کارکشته و آگاه از قضایای چهل سال گذشته در افغانستان نیست.
بااینحال، این آگاهان، تأکید میکنند که این بار نقش خلیلزاد زیاد برجسته نخواهد بود؛ زیرا دست بالایی که او در زمان ترامپ داشت، در دورهی بایدن نمیتواند داشته باشد.
علی سجاد مولایی، آگاه مسایل سیاسی، به روزنامهی صبح کابل میگوید: «درست است که خلیلزاد پروسه را بهپیش میبرد؛ چون مهندس و طراح اصلی این طرح خودش است؛ اما تغییرات به میان میآید. افسارگسیختگی و دستبازیای که او در دوران ترامپ داشت را، دیگر نخواهد داشت.»
آقای مولایی میافزاید، همینکه جو بایدن خواسته مواد توافقنامه را بازنگری کند، نشان میدهد که جو بایدن نمیخواهد، خلیلزاد همهچیز را پنهانی بهپیش ببرد؛ زیرا او در دور قبلی اختیار عام و تام را در قضیهی صلح داشت.
به عقیدهی آگاهان سیاسی، جو بایدن به همان اندازه که مصمم است صلح در افغانستان تأمین شود و خروج مسئولانه داشته باشد، به همان اندازه از خطر تروریزم نیز آگاه است و ممکن است که بخشی از نیروهای خود را برای شناسایی و مبارزه علیه گروههای تروریستی در این کشور، حفظ کند.
به باور آگاهان سیاسی، ترامپ تنها میخواست که به بهانهی صلح از شر افغانستان خلاص شود و از جانبی هم در انتخابات سود ببرد؛ اما جو بایدن چنین نیست. او میخواهد این روند به نتیجه برسد و ابهت امریکا دوباره برگردانیده شود؛ تا اینگونه کشورش نفوذش را در منطقه و جهان حفظ کند.
از سویی، این روزها دولت افغانستان تلاش کرده که روابط خود را با ایران نزدیکتر از پیش کند. چند هفته قبل، حمدالله محب، مشاور امنیت ملی افغانستان به ایران رفت و افزون بر این چندین پروژهی تجاری میان دو کشور امضا شده است که به باور آگاهان همین نزدیکی نیز، دولت جدید امریکا را نگران کرده و نمیخواهد افغانستان را از دست بدهد و بار دیگر از این کشور خطری برای امریکا به وجود بیاید.
با اینهمه، اما خطری که مرور دوبارهی توافقنامهی امریکا و طالبان به همراه دارد، این است که ممکن بخشی از نیروهای امریکایی همچنان در افغانستان باقی بماند و این نقض توافقنامه است. آقای مولایی، تأکید میکند که هم پاکستان و هم طالبان مخالف بازنگری این توافقنامه است و ممکن این امر سبب افزایش خشونتها در افغانستان شود.