در چند سال اخیر، قرضههای کوچک در رشد اقتصادی برخی خانوادهها در افغانستان نقش مؤثر داشته؛ اما تعداد کسانی که از بانکها قرضههای کوچک گرفته اند، از برخورد نادرست عدهای از کارمندان بانکها شکایت دارند.
آنها میگویند، اگر قرضهای بانکها را ماهانه به وقت معین آن نپردازند، عدهای از کارمندان بانکها با آنها برخورد نامناسب میکنند.
کمالحبیبی در کابل کافیشاپ کوچکی دارد و برای رونق دادن کارش، هفتماه پیش مبلغ یکصدوچهل هزار افغانی از بانک قرض گرفته است.
وی میگوید: «در شرایطی بودم که باید پول قرض میگرفتم. نخست فکر میکردم که شاید پرداخت آن ساده باشد؛ اما بعدا متوجه شدم که نامش قرضههای کوچک؛ اما دردسرش بزرگ است.»
افرادی که از بانک قرضههای کوچک میگیرند، باید ماهانه آن را به صورت قسط با فایدهاش بپردازند؛ درصورتی که پرداخت به تأخیر بیفتد، باید جریمه بپردازند. اگر پرداخت قسط بیش از یک ماه طول بکشد، ممکن است اسناد ملکیت افراد به خطر بیفتد.
کمال میگوید که ماهانه ۷۸۰۰ افغانی پول قسط بانک را میدهد که تا حالا دو بار جریمه نیز شده است.
او در بارهی تأخیر پرداخت اقساط ماهانه میگوید، در بدل هر روز که از تاریخ مشخص سپری شده، ۲۰۰ افغانی جریمه پرداخته است و اگر کسی در طولانیمدت قادر به پراخت اقساط بانک نشود، باچالشهای بزرگی مواجه شده و اسناد ملکیت شان به داوطلبی گذاشته میشود.
در همینحال، شماری از مردم خود شان را ملامت کرده و میگویند که تنها بانکها مقصر نیست؛ بلکه بیاعتنایی مردم و نبود فرهنگ بازگرداندن قرضه به بانکها در کشور، سبب به وجود آمدن چنین مشکلاتی شده است.
محمد آصف، در کوتهی سنگی میوهی خشک میفروشد. وی برای به دست آوردن فایدهی بیشتر، ۵۰۰۰۰ هزار افغانی از بانک قرض گرفته؛ اما در کار ضرر کرده و برای پرداخت قرضهاش، ماهانه مجبور است وسایل دکان و خانهاش را بفروشد.
وی میگوید: «در کارم ضرر کردم و از گرفتن قرض پشیمان استم؛ اما به این معنا نیست که بانک مقصر باشد؛ خواستم این است که بانکها، شرایط را کمی آسان بسازند و در کنار آن، مدت بازپرداخت را نیز طولانیتر کنند.»
بانکهای قرضهدهنده
رفیع شیرزاد، یکی از مسؤولان بانکهای قرضهدهیکوچک، میگوید که بزرگترین هدف آنها از ایجاد این پروژه، کاهش فقر است و آنان برای بهبود وضع زندگی مردم به واحدهای تجاری کوچک قرض میدهند. شیرزاد در رابطه به شکایتهای مردم از شرایط مشکلی که این بانکها در پسگیری قرضه ایجاد کرده اند، میگوید که برای این که مردم مسؤولیت احساس کنند، «ما یک مقدار شرایط را ایجاد کردیم.»
در صورتی که شخص پول قسط را در زمان مشخص آن پرداخت نکند، با گذشت هر روز ۱٫۸۴ در صد از کل پول جریمهی نقدی میشود.
مسؤولان این بانکها میگویند که به شکایت بیشتر مشتریان تا هنوز رسیدگی شده است و آنان آسانترین شرایط را برای قرضدهی به مردم ایجاد کرده اند.
به گفتهی شیرزاد، بیشتر شکایتهای مردم این است که آنان سند ملکیت زمین ندارند که برای ضمانت به بانک بدهند. شرایط را طوری مهیا کردیم که آنان کافی است شخص بااعتباری را به عنوان ضامن به ما معرفی و قرضهی شان را دریافت کنند.
بیشتر کسانی که از این بانکها قرض میگیرند، در شرایط سخت اقتصادی قرار دارند و برای ایجاد شغل و یا رونق تجارت کوچک شان، مجبور اند قرض بگیرند.
بانکها قرضههای کوچکی از ۵۰۰۰ افغانی تا ۲۵۰۰۰۰ اففانی به مردم قرض میدهد و مردم باید ماهانه این قرضه را به صورت اقساط با سود آن بپردازند. فایدهی پولهای قرض گرفته شده از ۱۲ تا ۲۰ درصد است.
چیستی و چرایی قرضههای کوچک
قرضهی کوچک یا مایکروکریدت، عموما به مردمی که عاید شان کم است داده میشود تا به آنها کار فراهم شود و خودکفا شوند. قرضههای دیگری هم به مردم داده میشود که برای اهدافی مثل ازدواج یا خرید خانه است.
این قرضهها معمولا بخشی از برنامهی وسیعتری برای حمایت و توسعه از سکتور خدمات مالی کشور است. این برنامه به نام سرمایهگذاری برای قرضههای کوچک یاد می شود و شامل تسهیل قرضه، پساندازها، انتقال پول و خدمات بیمه میشود.
حدود ۳۸ سال پیش، محمد یونسخان، اقتصاددان مشهور بنگلادیشی و برندهی جایزهی صلح نوبل ۲۰۰۶، ایدهی فراهم کردن قرضههای کوچک (مایکرو فایننس) را برای افراد و گروههای نیازمند اجتماعی مطرح کرد.
این برنامه در بنگلادیش تأثیر خوبی داشت و سبب شد که این طرح برای مبارزه با فقر در افغانستان نیز عملی شود. قرضههای کوچک وسیلهای برای تشویق و کمک به فعالیتهای درآمدزا، در میان فقرا است. این افراد به جز قرضههای کوچک، به دیگر خدمات قرضه و فرصتهای اقتصادی دسترسی ندارند.
نهادهای قرضههای کوچک از سال ۲۰۰۴ به اینسو در افغانستان فعالیت دارند و مدعی اند که در رشد اقتصادی خانوادهها کمک کرده اند؛ اما عدهای از مردم به این نظر اند که این نهادها طوری که ادعا میکنند برای رشد اقتصادی آنها تأثیرگذار نبوده و حتا گاهی باعث ایجاد دردسرهای بزرگی نیز شده اند.
خانمحمد، یکی از باشندگان کابل میگوید: «برای خرید دکان از بانک مبلغ ۱۵۰۰۰۰ افغانی قرض گرفتم؛ اما در کارم ضرر کردم و برای پرداخت قرضهی بانک، دوباره از یکی از دوستانم قرض گرفتم و جنجالم دو برابر شد، برای پرداخت قسط دوم نیز پول ندارم.»
بانکهای قرضههای کوچک به هدف کمک به تجارتهای کوچک و خانوادهها ایجاد شد؛ این بانکها ممکن است راه حلی برای قشر نیازمند باشد که برای آغاز کار پول ندارند؛ اما در افغانستان آن طوری که باید به آنان کمک میشد، نشده است.
مسؤولان این بانکها میگویند: «دلیل این که بیشتر مردم در پرداخت قرضه، دچار مشکل میشوند، این است که آنان ناسنجیده و بدون برنامه آغاز به کار جدید میکنند و گاهی وقتها در کار شان موفق نمیشوند.»
قرضههای کوچک در انکشاف اقتصادی زنان
یکی از اهداف بسیار بزرگ و اساسی ایجاد بانک قرضههای کوچک، رشد زنان در عرصهی اقتصادی است.
قرضههای کوچک به زنان کمک میکند تا قدرت تصميمگيري بيشتر و خودمختاری اقتصادی داشته باشند. روندی که برای تقویت، نیاز به استراتیژی هدفمند دارد.
بر اساس گفتههای مسؤولان نهادهای قرضههای کوچک، در افغانستان بیش از ۶۰ درصد قرضهها به زنان اختصاص داده شده است.
قرضههای کوچک برای رشد صنایع دستی، بیشتر به خانمها داده میشود؛ تا آنها که توانایی خرید و تهیهی مواد خام را ندارند، برای پیشبرد فعالیت اقتصادی شان، بتوانند قرض گرفته و از آن برای پیشبرد تجارت صنایع دستی و فعالیتهای اقتصادی شان کار گیرند.
تأثیر اقتصادی قرضههای کوچک
یونس سالک، سخنگوی وزارت اقتصاد کشور میگوید که نهادهای قرضههای کوچک، پس از روی کار آمدن حکومت جدید در افغانستان به وجود آمد و تا حالا در تطبیق پروژههای انکشافی، توسعهی زیربنای اقتصادی و افرایش میزان تولید در کشور، مفید واقع شده است.
سالک، افزود که بانکهای قرضههای کوچک، بیشتر به متشبثین کوچک برای بهبود زندگی آنان قرض میدهند. نهادهای قرضهای کوچک در کابل و سایر ولایتهای افغانستان فعالیت دارد.
در همین حال، طبق آخرین تحقیقاتی که واحد تحقیق و ارزیابی افغانستان در رابطه به تأثیر اقتصادی نهادهای قرضههای کوچک در کشور انجام داده است، نشان میدهد که قرضههای کوچک برای رشد اقتصادی خانوادهها تأثیر چندانی نداشته و در واقع، عاری از سود بوده است.
این نهاد در گزارش خود نوشته است که شواهد نشان میدهد، تلاشهای ابتدایی برای توسعهی برنامههای قرضههای کوچک، اطلاعات درستی را در بر نداشته و درک درستی از مفهوم قرضههای کوچک برای مردم ارائه نشده است.
این نهاد استدلال کرده است که خانوادهها از قرضهها به آسانی و به پیمانهی وسیع برای تمویل مصارف عروسی و مواد مصرفی غیرضروری کار گرفته و از آن برای سرمایهگذاری استفاده نکرده اند؛ از این رو، بسیاری از قرضهگیرندگان نه تنها توان پرداخت سود قرضههای کوچک را از دست داده، بلکه در پرداخت اصل سرمایه نیز دچار مشکل شده اند.