
با این که مقامات پاکستان، داشتن ارتباط با گروههای تروریستی و دهشتافگن را به شکل مستمر رد میکنند؛ اما، در کنار افغانستان، همسایههای دیگر پاکستان و سازمانهای جهانی که منتقد ترویزمپروری پاکستان استند، بارها از این کشور خواستند که از حمایت تروریستان دست بردارد. صف طولانی منتقدان پاکستان، آشکار میکند که پاکستان استمرار خود را در منطقه با تروریزمپروری و اعمال خشونتآمیز میبیند. اکثر افراد سرشناس، نهادها و کشورهایی که با تروریزم مبارزه میکنند، مدعی اند که تمام راههای دهشت و ترور، به پاکستان منتهی میشود؛ شبکهی حقانی، گروه تروریستی طالبان، لشکر طیبه، جهش المحمد، اسلام و جهاد و دیگر گروههای مستقر در منطقه به ویژه در افغانستان، هند و بنگلهدیش، از سوی پاکستان حمایت میشود و هستهی این گروهها نیز در پاکستان بنیان گذاشته شده است.
افتیاف، گروه ویژهی اقدام مالی که در بخش مبارزه علیه پولشویی و تمویل مالی تروریزم و سایر تهدیدهای مربوط به سیستم مالی بینالمللی فعالیت دارد، به تازگی، در اعلامیهای، بیان داشته که پاکستان همچنان در فهرست خاکستری تمویلکنندهی تروریزم این نهاد جهانی باقی خواهد ماند. این نهاد، در ادامه گفته است؛ اگر چه پاکستان تعهد مبارزه با ترویزم را جدی گرفته، اما تا اکنون هیچ اقدام عملی از سوی این کشور انجام نشده است.
اعلامیهی نهاد جهانی افایتیاف، نشان میدهد که پاکستان عزم مبارزه با ترویزم را ندارد و تنها با وعدهها و وعیدهای بیبنیاد، خواهان لاپوشانی عملهای خصمانهی خود در برابر کشورهای همسایهاش است. پاکستان در پی کتمان کنشی از سوی خودش بیرون شده که اکثر کشورها از آن متضرر است و باید بداند که حل این معضل جهانی در کتمانکاری نیست؛ مگر این که اقدامی عملی از سوی پاکستان، صورت بگیرد.
نه تنها دولت پاکستان، مردم این کشور نیز، ترویزمپروری را دلیل وجودیشان میپندارند؛ پنداری که آیاسآی و ساختار نظامی پاکستان، با دشمنخواندن همسایهها در روان عمومی تزریق کرده و این حقیقت را از کنشهای مجازی پاکستانیها میشود دریافت. همزمان با حملهی طالبان در شمال افغانستان و سقوط پیهم چندین ولسوالی در یک هفته، در پاکستان هشتگ تویتری ایجاد شد که در آن مردم پاکستان، گروه تروریستی طالب را محافظ خود خواندند؛ حتا وزیر داخلهی این کشور که مقام ارشد نظامی-سیاسی است، تحت تأثیر فضای مجازی و جوی که از سوی آیاسآی شکل گرفته، در پیوند با طالبان سخنی میگوید که برای افغانستانیها که از دست طالبان در خاکوخون میتپند، غیر قابل تحمل است.
با بسیج مردم شمال افغانستان در برابر طالبان، افغانستانیها در دو جبهه با پاکستانیها و سربازان پاکستانی –طالبان- میجنگند. زمانی که افغانستان علیه حملات خشونتبار طالبان بسیج شدند، در پاکستان هشتگی تویتری زیر عنوان «طالبان محافظ ما اند»، شکل گرفت. در پیوند به این هشتگ، هشتگ دیگری از سوی کاربران افغانستانی تویتر، زیر عنوان «طالبان دشمن ما است» ایجاد شد که پاسخی بود بر علیه پاکستانیها و تفکر تروریستپرور پاکستان. در کنار این که جبهات مردم افغانستان علیه سربازان نیابتی پاکستان گرم است، فضای مجازی نیز علیه تفکری که طالبان را پرورش داده است، مبارزه دارد. با این حساب، جبههی دوم مقاومت در فضای مجازی در برابر اندیشهی طالبان شکل گرفته و پاسخ محکمی به پاکستانیهای طالبپرور است.
وزیر داخلهی پاکستان که یکی از مقامهای ارشد این کشور است، طبق عرف و رابطهی دیپلماتیک، هنگامی که نزاع میان طالبان و افغانستان گرم است، نباید سخنی بگوید که هم از لحاظ دیپلماسی، قابل پیگرد و هم از لحاظ این که دو کشور مدعی دوستی اند، قلب مردم را جریحهدار کند.
این مقام پاکستانی در جریان یکی دو روز گذشته، تحت تأثیر فضای مجازی، از طالبانی که در افغانستان تنور خشونت را داغ نگه داشته اند، خواست تا با تحریک طالبان پاکستانی مبارزه کنند و نگذارند که این گروه به پاکستانیها آسیب برساند و این گروه خشن را حافظ جان و مال پاکستانیها خواند. او، به نحوی در سخنرانی خود، با طالبان معامله کرد و گفت؛ ما به امریکا اجازهی برپایی پایگاه را نمیدهیم؛ ولی شما از ما در برابر تحریک طالبان پاکستانی که در مرز این کشور علیه دولت پاکستان فعالیت دارد، محافظت کنید. البته این مقام سیاسی همصدا با مردم پاکستان، درخواست مشترکی از یک گروه تروریستی کرده است. پس از آن سخنرانی، این مقام پاکستانی، روز یکشنبه -۶ سرطان- در مصاحبهای با جیونیوز، گفته است: «اعضای خانوادهی طالبان در این جا، در پاکستان، در روستاهای اسلامآباد در روات، لوی بر، بارا کهوه و ترنول زندگی میکنند. گاهی اجساد آنها میرسد و گاهی برای دریافت درمان به شفاخانهها میآیند.» خواستهی مردم پاکستان و وزیر داخلهی این کشور و همچنان اعتراف این وزیر در مورد زندگی طالبان در حومهی اسلامآباد، در نخست، کتمان رابطهی طالبان و پاکستان از سوی مقامهای پاکستانی را رد کرده و از رابطهی مردمی طالبان در پاکستان نیز پرده بر میدارد؛ زاویهای که به اندازهی اکنون هیچ گاه درشت نشده بود.
مسئلهی دیگری که از این درخواست واضح است، ترس مقامات سیاسی و استخباراتی پاکستان از نافرمانی طالبان در صورت برپایی پایگاه نظامی امریکا در پاکستان است. امریکا قرار بر این داشت که پس از خروج از افغانستان، در روستای نصیرآباد پاکستان پایگاه نظامی بسازد؛ اما طرح امریکا به مزاق تحریک طالبان پاکستانی و افغانستانی خوش نخورد و طالبان بیان داشتند که حضور امریکا را به هیچ وجه در منطقه نمیپذیرند. هنگامی که پاکستان، واکنش وسیع طالبان را در دو طرف مرز دید؛ نخست با بنیانگذاری پایگاه نظامی امریکا مخالفت کرد و سپس از مردم خود استفاده کرده و به نحوی همزادپنداری میان طالبان افغانستان و مردم خود علیه تحریک طالبان پاکستانی را به میان آورد؛ استراتژیای که میتواند از نافرمانی طالبان در برابر این کشور جلوگیری کند.
اکنون، پاکستان تصور دارد که تنها راه رامسازی طالبان و اطاعت این گروه، ایجاد مشترکات میان مردم و این گروه تروریستی است؛ تا طالبان هستهی خود را همچنان در پاکستان ببینند و علیه این کشور شورش نکنند. استراتژی پاکستان، چنان که طالبان را رام میکند، اما دست پاکستان را با وجود کتمانهایش در تروریزمپروری رو میکند و واضح میسازد که ترویزم منطقهای و جهانی، در این کشور بنیان گذاشته شده و همچنان در حال پرورش است.