
«سالهاست که به امید آمدن صلح در کشور زنده ایم و میجنگیم. در میدان جنگ بودم که شنیدم مذاکرات صلح در قطر شروع شده، خیلی خوشحال بودم. امیدوار شدم که صلح میایه و به آرامی به خانهی خود میرم. صلح نشد که خیر، هر روز رفیقا و همرزمانم را از دست داده میرم. دیگه از جنگ خسته شدیم.»
این متن، بریدهای از حرفهای عبدالبشیر سیرت، یکی از بریدملهای ارتش است که هفت سال میشود، جان خود را سپر کرده و برای دفاع از مردمش میجنگد؛ اما حدود یک ماه قبل، در نتیجهی انفجار ماین جاسازیشدهی طالبان، دست چپش قطع شد.
عبدالبشیر سیرت، عضو بلوک خنثاسازی قول اردوی ۲۰۷ ظفر در ولایت هرات است. به گفتهی خودش، در ۱۱میزان همین سال زمانی که در یکی از ولسوالیهای ولایت هرات، در حال اجرای وظیفه بود، موترش با ماینی که او تشخیص نتوانسته بود برخورد کرد و دست چپش را برای همیشه از دست داد.
با آن که سیرت، یک دستش قطع شده؛ اما میگوید که تا پای جان حاضر است از مردمش دفاع کند و تا زمانی که طالبان دست از جنگ بر ندارند، نه تنها او؛ بلکه سایر همقطارانش در برابر این گروه خواهند جنگید.
سالها است که مردم افغانستان در آتش جنگ طالبان سوخته اند و هنوز هم جنگ این گروه، از شهروندان این کشور قربانی میگیرد. همه از جنگ خسته و در آرزوی صلح استند. در این میان اما سربازانی که در خط اول نبرد با طالبان و سایر گروههای تروریستی میرزمند، بیشتر از همه از جنگ و تفنگ خسته شده اند.
این روزها که هر سو صحبت از صلح است، سربازان بیشتر از سایر شهروندان افغانستان، چشم به راه آن مانده اند؛ زیرا بهای جنگ را با از دستدادن جان شان یا معلولشدن دایمی میپردازند. حال که نمایندگان دولت افغانستان و طالبان در قطر حضور دارند، پرسشی به میان میآید که سربازان ارتش که سالها به گونهی اجباری تفنگ به شانه گرفته اند، چه حسی در برابر طالبان دارند و آیا به صلحی که همه از آن سخن میزنند، باور دارند و حاضر اند که جنایات این گروه را نادیده بگیرند؟
در این گزارش، تلاش کردم دیدگاه سربازان خط اول جنگ را در مورد روند فعلی صلح داشته باشم. در میان سربازانی که پای صحبتهای شان نشستم، همه حرف شان این است که ادامهی جنگ به نفع هیچ طرفی نیست. خواست سربازان از طالبان، پذیریش صلح و پایان به جنگ بیهدفی است که از هر دو طرف قربانی میگیرد.
عبدالبشیر در لابهلای حرفهایش میگوید که هرچند زادگاهش از بدخشان است؛ ولی سالها، دور از خانواده و دوستانش در ولایت هرات وظیفه اجرا کرده است. او که سخت در آرزوی صلح و آشتی است، با آه تلخی میگوید: «ما آماده ایم با طالبان آتشبس کنیم. وقتی که طالبان صلح بکنند، هیچ گروه دهشتافگن دیگر در کشور ما وحشت آفریده نمیتواند. اگر طالبان به پروسهی صلح بپیوندند، ما با هم یکدست میشویم و وطن خود را آباد میکنیم؛ اما چه کنیم که صلح به این زودیها آمدنی نیست و ما از این مساله نگرانیم.»
هر قدر با عبدالبشیر بیشتر صحبت میکردم، لحن صحبتهایش آرامتر و عاجزانهتر میشد. به گفتهی او، نیروهای امنیتی برای طالبان دشمن اند. «خیر است اگر به خاطر ما صلح نمیکنید، به خاطر مردم صلح کنید که حداقل مردم در فضای امن زندگی کنند.»
بیش از دو ماه از آغاز گفتوگوهای صلح افغانستان در قطر میگذرد؛ گفتوگوهایی که تا هنوز نتیجهی ملموسی در پی نداشته است. با توجه به حرفهای مقامهای امنیتی، میزان خشونتها نسبت به دو ماه پیش آن، چند برابر افزایش یافته است. از سویی هم ادامهی جنگ و خونریزی از سوی طالبان، مردم و سربازان ارتش را به آمدن صلح بیباور کرده است.
عبدالبشیر سیرت، تنها سربازی نیست که در جنگ با طالبان آسیب دیده، هزاران سرباز دیگر نیز در ۱۹ سال جنگ این گروه، کشته و یا زخمی شده اند. سال گذشته، رییسجمهور غنی در جریان یک مصاحبهی تلویزیونی در مجمع اقتصادی داووس در سویس گفت که تنها از سال ۲۰۱۴ به اینسو، بیش از ۴۵ هزار نیروی امنیتی در جنگ با طالبان کشته شده اند. با توجه به صحبتهای رییسجمهور غنی، هر سال، بیش از ۱۰ هزار سرباز ارتش در جریان نبرد با گروههای تروریستی، به ویژه طالبان جان میبازند.
همچنان بر اساس آماری که نهادهای امنیتی و دفاعی به رسانهها تایید کرده اند، از زمان آغاز گفتوگوهای صلح افغانستان در قطر تا اکنون، نزدیک به ۳۰۰ سرباز امنیتی جان باخته و نزدیک به ۱۵۰ سرباز امنیتی نیز زخمی شده اند. از سویی هم، بیش از ۱۵ سرباز ارتش از سوی طالبان به گروگان گرفته شده اند.

محمد باقر که تازه زخمش بهبود یافته، از گروه طالبان میخواهد که سلاح شان را به زمین بگذارند و صلح بکنند. او که به آیندهی افغانستان امیدوار است، میگوید: «ما زخمی شدیم، خیر است. حداقل نسل بعدی ما روی آرامش را ببیند. امیداوریم که صلح در کشور بیاید و به جنگ نه بگوییم تا بیشتر از این جوانان ما کشته و زخمی نشوند. طالبان از قریهجات و خانههای مردم استفاده میکنند و جنگ را دوام میدهند. ما امیدوار به صلح سرتاسری استیم تا وطن آرام شود.»
با این حال سربازانی که در برابر طالبان میرزمند و خاطرهی خوشی از آنان ندارند، میگویند؛ در صورتی که این گروه با دولت صلح کند و دست از جنگ بردارد، حاضر اند صلح کرده و یکجا برای آبادی کشور کار بکنند.
محمد باقر، یکی دیگر از سربازان ارتش است که سالها پیش دفاع از وطن را نسبت به آرامش در زادگاهش (دایکندی) ترجیح داد. محمدباقر ماه پیش، هنگامی که گفتوگوهای صلح در قطر سرخط خبرها بود، در نتیجهی انفجار ماین از ناحیهی صورت زخم برداشت. این سرباز ارتش، جریان زخمیشدنش را چنین برایم تعریف کرد: «قطار اکمالاتی ما به طرف ولسوالی پشتونزرغون ولایت هرات در حرکت بود. به خاطری که برای ما اکمالات رسیده بود، خوشحال بودیم. همراه با سایر دوستانم در موتر بودیم که ناگهان انفجار شد. از ناحیهی صورت زخمی شدم؛ اما روحیهی خود را از دست ندادم، همیشه با انگیزه در برابر تروریستان میجنگیدم و حال نیز همو انگیزه ر دارم.»
محمد باقر که تازه زخمش بهبود یافته، از گروه طالبان میخواهد که سلاح شان را به زمین بگذارند و صلح بکنند. او که به آیندهی افغانستان امیدوار است، میگوید: «ما زخمی شدیم، خیر است. حداقل نسل بعدی ما روی آرامش را ببیند. امیداوریم که صلح در کشور بیاید و به جنگ نه بگوییم تا بیشتر از این جوانان ما کشته و زخمی نشوند. طالبان از قریهجات و خانههای مردم استفاده میکنند و جنگ را دوام میدهند. ما امیدوار به صلح سرتاسری استیم تا وطن آرام شود.»
با این همه، شاید سربازانی هم هستند که هرگز جنایات طالبان را فراموش نکنند؛ زیرا طالبان بهترین دوستان و عزیزترینهای شان را از آنها گرفته اند. چندی قبل، مصاحبهی یکی از فرماندهان ارتش را با یکی از رسانهها میشنیدم. او میگفت که هرچند که صلح خواست همهی شان است؛ اما این را که احساسش در برابر طالبان چه است، به وقتی میگذارد که صلح برقرار شود و فرماندهانی را که سالها در برابر شان سلاح به شانه گرفته از نزدیک ببیند.
حکومت افغانستان نیز بارها گفته است که با خون نیروهای امنیتی در گفتوگوهای صلح معامله نخواهد شد. رییسجمهور غنی سال گذشته هنگام سخنرانی در قول اردوی ۲۰۵ اتل، گفت که نظامیان افغان، طرح تجزیهی افغانستان و سقوط نظام را خنثا کرده اند و هرگز فداکاری آنان نادیده گرفته نمیشود.
این در حالی است که باری شیرعباس ستانکزی، عضو هیئت گفتوگوکنندهی طالبان در قطر، اردوی کنونی افغانستان را اجیران بیگانه خواند و گفت که پس از امضای توافقنامهی صلح، باید این اردو منحل و از نو ساخته شود.
گذشته از همه، بحث دیگری که در این شرایط مطرح میشود، نادیدهگرفتن خانوادههای قربانیان ارتش است که نباید چنین رفتاری در مورد آنان وجود داشته باشد و بر عکس، باید خواستهای شان در گفتوگوهای صلح با طالبان مطرح شده و به آن ارزش گذاشته شود.