
منبع عکس: نیویارک تایمز
نویسنده: احمدشاه محبی
منبع: داننیوز
برگردان: ابوبکر صدیق
یک روز بعد از نوزدهمین سالروز حملهی ۱۱ سبتامبر به برجهای تجارتی امریکا، «دوحه – قطر » میزبان گفتوگوی مستقیم میان دولت افغانستان و طالبان بود تا به جنگ چهل سالهی این کشور نقطهی پایان گذاشته شود.
پس از یک دهه دیپلماسی و فشارهای منطقهای و جهانی، امریکا و طالبان موفق شدند در ۲۹ فبروری توافقنامهای را امضا کنند. به اساس این توافقنامه نظامیان امریکایی در مدت ۱۴ ماه افغانستان را ترک خواهند کرد. در سال ۲۰۰۱ پس از حملهی امریکا برای نابودی طالبان و القاعده در افغانستان، بساط طالبان و القاعده از این کشور جمع شد و نظامی با گرایشهای غربی ایجاد شد. این نظام از حمایت امریکا و متحدان غربی برخوردار است. اکنون امریکا با یک دیپلماسی فعال وارد چانهزنی میان طالبان و دولت افغانستان شده تا روند صلح را بین طرفین موفق کند؛ اما شهروندان این کشور هنوز دلهره دارند و میگویند که پیامدهای این توافق سیاسی برای شان نگرانکننده است.
پیامدهای جنگ، چرخهی اقتصادی را در این کشور به چالش مواجه کرده و بیکاری و فقر را افزایش داده است؛ اکنون بیش از نصف نفوس این کشور، زیر خط فقر زندگی میکنند، شماری به دلیل افزایش خشونتها این کشور را ترک کرده اند و قربانیان خشونت – جنگ در حال افزایش است. روی هم رفته مبارزه با گروههای تروریستی سازمانیافته در این کشور، به یک راهبرد طولانیمدت نیاز دارد؛ زیرا گروههای مختلف تروریستی در برخی از نقاط این کشور در کنار طالبان فعالیت میکنند.
هزینهی هنگفت افغانستان برای صلح
پس از حملهی امریکا بر افغانستان، جنگ با گروه تروریستی در این کشور جان بیش از ۱۰۰۰۰۰ غیر نظامی را گرفته است؛ چرخهی اقتصاد این کشور دچار سکتگی شده است، بیش از ۵۰ درصد مردم با فقر دست و پنجه نرم میکنند. وضعیت مبهم، بیکاری – فقر و روشننبودن نتیجهی صلح، نگرانی مردم را از وضعیت گنگ پیش رو افزایش داده است. در حالی که مذاکرات میان نمایندگان دولت افغانستان – طالبان در دوحه – قطر جریان دارد؛ اما قربانیان جنگ رو به افزایش است. به صورت تخمینی روزانه ۵۴ نظامی و ۱۹ غیر نظامی کشته میشوند. افزون بر آن؛ این جنگ بیش از ۲ تریلیون دالر هزینهی مالی برداشته و ۲۴ هزار سرباز امریکایی قربانی این جنگ شده اند.
مسلما این نخستینبار نیست که طالبان با دولت افغانستان روی یک میز گفتوگو برای تامین صلح گرد میآیند. در سال ۲۰۱۱ تلاشها برای آغاز گفتوگوی صلح به رهبری برهان الدین ربانی، رییسجمهور پیشین و رییس شورای عالی صلح آغاز شده بود؛ اما {برهان الدین ربانی} توسط طالبان ترور شد، دو سال بعد دولت افغانستان دوباره برای آغاز گفتوگوهای صلح با طالبان، اقدام جدی را روی دست گرفت؛ اما بازشدن دفتر سیاسی طالبان در قطر و بلندکردن «پرچم» طالبان در کنار پرچم دولت جمهوری اسلامی افغانستان، برای مقامات دولت افغانستان قابل پذیرش نبود و سبب بر افروختگی و خشم شد و روند گفتوگوهای صلح متوقف شد.
پس از توافقنامهی ماه {فبروری} طالبان- امریکا در دوحه، ۵ هزار زندانی گروه طالبان که مرتکب به جرایم ترور، اختطاف و قاچاق مواد مخدر بودند، از زندانهای افغانستان آزاد شدند که شمار قابل ملاحظهی شان دوباره به میدان جنگ برگشته اند. گزینهی دیگر توافق امریکا – طالبان کاهش نیروهای امریکایی از ۱۳ هزار به ۸۶۰۰ در ۱۳۵ روز بود که طبق معاهده انجام شد.
برندهی دور نخست
هدف طالبان از صلح روشن نیست؛ حتا پس از توافق دوحه، حملات طالبان از مردم قربانی میگیرند؛ در حالی که امریکا از کاهش ۸ درصدی حملات این گروه در ماههای پسین، به ویژه پس از توافقنامهی ماه فبروری دوحه خبر داده است.
طالبان برای بااهمیت جلوهدادن این گفتوگوها، شیخ عبدالحکیم، یکی از برجستهترین و مذهبیترین چهرههای این گروه را در راس هیئت گفتوگوکننده قرار دادند؛ اما خشونتها کاهش پیدا نکرد و هنوز ادامه دارد.
طالبان چرا از آتشبس هراس دارند؛ اگر طالبان برای ایجاد یک راه حل، تن به آتشبس دهند، احتمال دارد که هستهی مرکزی این گروه دچار انشعاب – تجزیه شود؛ زیرا این گزینه زمینهی فروپاشی را میان صفوف طالبان تقویت میکند.
هرچند امریکاییها در سالهای اخیر شدیدترین حملات هوایی را بر مناطق طالبان داشتند که پس از ۲۰۱۰ بیپیشینه بود؛ ولی طالبان اندکی پس از سرنگونی شان در ۱۱ سبتامبر، دوباره احیا شدند و ساحهی بیشتر ی را در دوردستهای افغانستان تحت کنترول گرفتند. احتمال این میرود تا زیر پرچم طالبان، گروههای تروریستی دیگر در تبانی با این گروه، همچنان عرض اندام کرده باشند.
مسلما این گروهها، توافق دوحه (امریکا – طالبان) را نمینپذیرند؛ در حالی که خروج نیروهای امریکایی طبق جدول زمانی پیش میرود و نقش محاربهای به نیروهای امنیتی – دفاعی افغانستان سپرده شده است. نیروهای «امنیتی – دفاعی» افغانستان برای مبارزه با تروریسم و جلوگیری از تردد تروریستانی که از گذرگاه مرزی مشترک پاکستان – افغانستان به این کشور سرازیر میشوند، نیاز به ظرفیتسازی و تجهیز بیشتری دارند.
در حالی که توافق امریکا و طالبان امضا شده و رایزنی برای ایجاد یک راه حل میان نمایندگان دولت افغانستان و طالبان جریان دارد؛ اما گروه طالبان هنوز ارزشهای انسانی و حقوقبشری شهروندان افغانستان را نقض میکنند و برای زنان، هنوز حق قایل نیستند.
پیشنهادها
امریکا در خاور میانه و افغانستان مرتکب اشتباههای زیادی شد که احتمالا از مدیریت ناسالم راهبرد خارجی این کشور ناشی میشود و انجام آن، سبب بروز چالش شده است؛ اما اکنون با گرفتن تجربه از اشتباههای گذشته میتواند آن را جبران کند.
۱ – نظارت از روند صلح؛ امریکا میتواند به عنوان فرد سوم ( ناظر) در روند صلح افغانستان شریک باشد. به اساس پژوهش ماه جنوری انستیتیوت بروکینگز (Brookings institute)، ۷۰ درصد از ۱۲۴۰ فرد افغانستانی که مورد پرسش قرار گرفته اند، خواهان حضور نظامی امریکا به عنوان کشور حامی ظامیان افغان استند؛ اما به عنوان قدرت خارجیای که در روند داخلی افغانستان مداخله داشته باشد، حضور این کشور را نمیپذیرند.
۲ – فشار بالای کشورهای حامی تروریسم و بازیگران منطقهای؛ «لشکر طیبه» و «جیشالمحمد» دو گروه تروریستی در پاکستان استند که با طالبان رابطهی نزدیک دارند؛ هر دو گروه در تبانی با طالبان بیش از هزارها حملهی تروریستی را در افغانستان انجام داده اند. این دو گروه تروریستی، همچنان رابطهی نزدیک با سازمان جاسوسی پاکستان (ISI) دارند. این نشان میدهد که حکومت و نهادهای زیادی با طالبان همکاری دارند و از آموزش و ظرفیتسازی گرفته تا منابع مالی شان را تامین میکنند؛ نیاز است تا از طرف امریکا و متحدانش زیر فشار قرار بگیرند.
۳ – حفظ کمتر از ۴۰۰۰ نظامی امریکا در افغانستان میتواند به اجراییشدن موافقتنامهی صلح کمک کند و کاهش نیروها، منجر به کاهش هزینهی مالی امریکا شود.
۴ – توسعه و ایجاد نظام جدید؛ افغانستان پس از روند صلح به کمک و همکاریهای بیرونی بیشتر نیاز دارد. حمایت از نظام مشترک در آینده، میان (دولت افغانستان – طالبان) و جلوگیری از پراکندگی و انشعاب طالبان باید در اولویت برنامهی حامیان افغانستان باشد، تا شیوههای جدید نظامداری برای گروههای رادیکال آموزش داده شود.
تجربه نشان داده است که در بیشتر مواقع گروههای رادیکال پس از موافقت انشعاب کرده اند. این واقعیت اگر در صفوف طالبان مطالعه شود، تفاوت فکری زیادی میان آنان وجود دارد که این پیشبینی را تقویت میکند.