امروز، لویهجرگهی مشورتی برای رهایی چهارصد زندانی طالبان شروع به کار کرد. قرار است نمایندگان مردم، در این جرگه تصمیم بگیرند که رییسجمهور، با این زندانیان چه تعاملی داشته باشد. هرچند مشخص است که این زندانیان رها خواهند شد، چون راه دیگری وجود ندارد. امریکا و همینگونه دیگر کشورهای دخیل در قضایای جنگ و صلح افغانستان که کمککنندگان این کشور اند، نیز همین را میخواهند.
حالا اما، این زندانیان کیها اند که برای رهبری طالبان به ویژه ملا هیبتالله، این اندازه مهم اند و روی آن تاکید دارند. حتا گفته میشود که حملههای خونبار و گستردهی یک ماه اخیر طالبان نیز به این دلیل بوده که بر حکومت افغانستان فشار بیاورد تا این زندانیان را رها کند.
منابع مطمین، به روزنامه صبح کابل میگوید که در یک ماه اخیر، محور اصلی گفتو گوهای وزیر خارجهی امریکا و نمایندهی این کشور، زلمی خلیلزاد با نمایندگان طالبان در قطر را نیز همین موضوع تشکیل میداد و سران طالبان هرگز از این خواست شان عقبنشینی نکرده اند.
بر اساس اسنادی که روزنامهی صبح کابل به آن دست یافته است، در فهرست زندانیان؛ تمرکز اصلی روی زندانیانی صورت گرفته است که مربوط به یک ولایت مشخص است. نزدیک به هشتاد درصد کل این زندانیان باشندگان ولایت کندهار اند و بقیه بیست درصد از بیشتر از ۲۰ ولایت دیگر اند که جنگجویان طالبان در آن بازداشت شده اند.
تاریخ بازداشت این زندانیان در کندهار، نیز به دورهای بر میگردد که جنرال رازق، فرمانده پولیس این ولایت بوده است. آنگونه که روشن است، تمامی این افراد توسط جنرال رازق _ قدرتمندترین جنرال پولیس افغانستان_ که دو سال پیش به گونهی غیر قابل باور ترور شد، بازداشت شده اند.
آقای رازق که از او، به عنوان قدرتمندترین مرد جنوب یاد میشد و از مخالفین سرسخت گروه طالبان بود، پنجشنبه(۲۶ میزان ۱۳۹۷)، دو روز پیشتر از انتخابات پارلمانی افغانستان، کشته شد. او ده بار، از سوی طالبان هدف حملات انتحاری و گروهی قرار گرفت؛ اما هر بار زنده باقی ماند که در نهایت، در یک حملهی خودی توسط یکی از نگهبانان والی کندهار که نفوذی گروه طالبان بود، کشته شد.
این زندانیان طالبان، میان سالهای ۱۳۸۹ تا ۱۳۹۶ بازداشت شده اند؛ زمانی که جنرال رازق، ولایت کندهار را به گونهی کامل امن ساخته و حتا ساحهی نفوذاش را در ولایتهای هلمند و زابل نیز گسترانیده بود. نگاهی کمی دقیقتر به بازداشت این همه افراد کلیدی طالبان در ولایت کندهار، به این پرسش پاسخ میدهد که چرا جنرال رازق، توانسته بوده ولایت جنجالی کندهار که خواستگاه اصلی گروه طالبان و مرکز این گروه بود را امن بسازد. پاسخ روشن است؛ تمامی سران طالبان که میتوانستند جنگ را رهبری کرده و کندهار را ناامن بسازند، از سوی جنرال رازق، بازداشت شده بودند.
یک دلیل دیگر اصرار بر آزادی این افراد هم این است که سران کلیدی طالبان نیز از همین ولایت اند. ملا هیبتالله، رهبر طالبان، ملا یعقوب، مسئول کمیسیون نظامی و معاون این گروه، ملا عبدالغی برادر، معاون سیاسی طالبان و ملا نورالدین ترابی، رییس کمیسیون زندانیان، همه از کندهار بزرگ (کنندهار و ارزگان) اند. شاید این مسئله در انتخاب افرادی که باید آزاد شوند نقش جدی داشته است.
هرچند گزارشهایی وجود دارد که این اقدام رهبری طالبان، اختلافهایی را نیز میان این گروه، ایجاد کرده است؛ اما این اختلافها، هنوز به اندازهای بزرگ نشده است که به رسانهها درز کند. در این فهرست، مشخص میشود که تنها هشتاد درصد زندانیان طالبان از میان این چهارصد نفر، مربوط به ولایت کندهار اند.
جدای از همولایتیبودن و مسایل قومی که بیشتر این زندانیان، از قوم نورزی و از نزدیکان ملا هیبتالله اندکه توسط حاکمان مربوط به اچکزیهای کندهار (جنرال رازق و همراهان) بازداشت شده اند. دلیل محکم دیگر اصرار سران طالبان بر آزادی این افراد نیز این خواهد بود که آنها، هم به دلیل دشمنیهای درونقومی و هم به دلیل زندانی بودن در سلولهای انفرادی برای سالهای سال، انگیزهی بسیار قوی برای برگشتن به جنگ را دارند.
رهبری طالبان، به صلح و یکجاشدن با دولت افغانستان زیر پرچم جمهوری اسلامی باور نداشته و خواب امارت، میبیند؛ روی این دلیل، نیاز به فرماندهان و نیروی جنگی بسیار با اراده دارد که این زندانیان به دلیل سالها ماندن در زندان، سرشار از عقدهی قومی و ایدیولوژیک، بهترین گزینهها برای رهبری جنگ اند.
اسنادی که در دست صبح کابل قرار گرفته است، نشان میدهد که تا حالا تنها ۳۵ نفر از افراد طالبان که در پی امضای توافقنامهی صلح میان امریکا و این گروه، از زندان حکومت افغانستان رها شده و به میدان جنگ برگشته بودند، کشته شده اند. در میان کشتهشدگان، ۶ فرمانده ردهی نخست این گروه حضور دارند که هرکدام، فرماندهی جنگ در سطح یک ولایت را پیش از این به عهده داشتند. این نشان میدهد که افراد این گروه، به مجردی که از زندان رها شوند، عطش نابودی افغانستان، آنها را به میدان جنگ در برابر دولت، میکشاند.
سناریویهای دیگری نیز نزد تحلیلگران امنیتی وجود دارد. این که رهبری طالبان، احتمالا به این فکر است که میتواند به زودی به قدرت برسد و روی این دلیل، لازم است دوباره ولایت کندهار، مرکز حاکمیت این گروه شود. برای رسیدن به این هدف، نیاز است که این زندانیان رها شده و زمینهی سقوط کندهار را فراهم کنند.
روی هم رفته، هر چه باشد نباشد؛ رهایی این زندانیان بسیار وحشتناک خواهد بود. هرچند از قرینهها بر میآید که حکومت افغانستان نیز به آزادی این زندانیان، تن داده و در واقع مجبور است کاری را انجام بدهد که طالبان میخواهد. این اتفاق میافتد، چون امریکا میخواهد و حکومت افغانستان نیز، در وضعیتی قرار ندارد که در مقابل امریکا ایستادگی کرده و راه مخالفت را پیش بگیرد.
حالا که قصه به اینجا رسیده و قرار است در یکی دو روز دیگر، آزادی این افراد نهایی گردد، خوب است که نمایندگان مردم در لویهجرگه و همینگونه حکومت افغانستان، در مقابل رهایی این افراد ضمانتهایی را از امریکا و جامعهی جهانی بگیرد که دستکم، طالبان را وادار به پذیرش آتشبس چندماهه کند.
مردم افغانستان، باید امیدوار شوند که اگر با رهایی افراد بسیار خطرناک، قربانیهای شان نادیده گرفته میشود، دستکم چند ماهی به آرامش میرسند و میتوانند با خیال راحت به زندگی بپردازند.