مترجم: اسدالله جعفری (پژمان)
مجله اقتصاد: ۲۷ جولای، ۲۰۲۱
جنگهای بیرحمانه و خانمانسوز همیشه افراد ملکی و غیرنظامی را قربانی کرده است؛ اما ابعاد و جریان دو مرحله جنگ جهانی در اوایل قرن بیستم دولتها را بر آن داشت تا قوانین بینالملل را برای محافظت از برخی مردمانی که بر اثر جنگها مهاجر و آواره میشوند، وضع کنند. در ۲۸ ماه جولای سال ۱۹۵۱ میلادی، سازمان ملل متحد «کنوانسیون مربوط به وضعیت مهاجران و پناهندگان» را تصویب کرد که این قانون در سال ۱۹۵۴ میلادی لازمالاجرا شد. این کنوانسیون معمولاَ با عنوان «کنوانسیون امور مهاجران و پناهندگان» شناخته میشود. این مجموعه، دستورالعملها و راهکارهایی را در رفتار با افراد و اشخاصی که از آزار و اذیت و شکنجه به کشورهای دوم وثالث فرار میکنند، ارائه میدهد. پس به چه کسی مهاجر گفته میشود و به چه کسی مهاجر گفته نمیشود؟. بنابراین تعریف شما از واژهی «مهاجر» چه است؟ مهاجران و پناهندگان در کشورهای دوم و ثالث از چه حمایتهای امنیتی و حقوقی برخوردار اند؟.
با اینحال، مشخصات و ویژگیهای یک مهاجر و پناهنده برای اولین بار ۱۰۰ سال پیش تعریف شده بود. در سال ۱۹۲۱ میلادی، جامعهی بینالمللی یک کمیسیون عالی در امور پناهندگان را برای کمک به میلیونها نفری که در جنگ جهانی اول بیوطن و آواره شده بودند، تشکیل داد. سپس، نیم قرن بعد، پس از جنگ جهانی دوم، کشورهای اروپایی با بحران بزرگی از مهاجرت روبهرو شد. در مادهی ۱۴هم اعلامیهی جهانی حقوق بشر که در سال ۱۹۴۸ میلادی در سازمان ملل متحد به امضا رسید، و این ماده دولتها را موظف به حمایت و حفاظت از مهاجران و پناهندگان میکند؛ اما کنوانسیون امور پناهندگان در سال ۱۹۵۱ میلادی نیز دایر بود که چگونگی آن را در آن زمان هم مشخص کرده است. شرح و تفسیر اول این ماده، محدود به افرادی بود که به علت حوادث در اروپا قبل از سال ۱۹۵۱ میلادی مهاجر و پناهنده شده بودند؛ اما در سال ۱۹۶۷ میلادی «پروتکل مربوط به وضعیت امور پناهندگان» حمایتهای کنوانسیون را به غیر از شهروندان اروپایی گسترش داد اعتبار و تنفیذ آن را پس از سال ۱۹۵۱ میلادی نیز، تمدید کرد. بین سالهای ۱۹۷۵ و ۱۹۸۹میلادی در دوران جنگهای نیابتی و جنگهای سرد که بر اثر آن میلیونها نفر آواره شدند، با این اوضاع تعداد مهاجران و پناهندگان در سراسر جهان پنج برابر افزایش یافت. این آمار از آن زمان تا کنون در جهان در حال افزایش است، نه کاهش.
کمیساریای عالی سازمان ملل متحد در امور پناهندگان که برای نظارت بر رعایت این کنوانسیون تشکیل شده است، تخمین میزند که تا پایان سال ۲۰۲۰ میلادی ۲۶٫۴ میلیون آواره و پناهنده به ثبت رسیده است. (این رقم تنها شامل ۲۰٫۷ میلیون نفر تحت پوشش کمیساریای عالی سازمان ملل متحد در امور پناهندگان میشود و ۵٫۷ میلیون پناهنده دیگر که شهروندان فلسطینی استند هنوز آنها تحت پوشش این سازمان نیستند). بنابراین بیش از ۵۶ میلیون نفر دیگر که مجبور به فرار شدهاند، از جمله شامل آوارگان داخلی میشوند (یعنی کسانی که در داخل کشور خودشان گریختهاند و آواره شدهاند) را نیز شامل میشوند. پناهجویان، افرادی استند مانند شهروندان ونزوئلا که در خارج از کشور آواره شدهاند. بنابراین، کنوانسیون امور پناهندگان «مهاجر و پناهنده» را چنین تعریف میکند: «کسی که به دلیل ترس موجه از آزار و اذیت به دلایلی نژادی، مذهبی، ملیتی، و یا عضویت در یکی از گروههای اجتماعی خاص و یا به دلیل عقاید سیاسی شان، قادر نیست یا این که نمیخواهد به کشور مبدأ خود بازگردد، مهاجر و یا پناهنده گفته میشود». اما مادهی و مفاد اساسی این سند بر «عدم بازگشت» یک مهاجر تأکید دارد. بازگرداندن افراد را به کشورهایی که در آن با تهدید «موجه و موثق» آزار و اذیت و شکنجه روبهرو استند، ممنوع کرده است.
این سند همچنین از کشورها میخواهد، مهاجران و پناهندگانی را که به طور غیرقانونی وارد کشورشان میشوند، در صورتی که مهاجران «مستقیم» از جاهایی که تهدید میشوند و یا این که در مخاطره قرار دارند، وارد شوند نباید مجازات کنند. مفاد این کنوانسیون همچنین حقوق مهاجران و پناهندگان را برای کار، مسکن و تحصیل در کشورهای میزبان مشخص کرده است. با گذشت زمان، دادگاهها و دیوانها در کشورهای مختلف تفسیر و تعبیر خود را نسبت به کنوانسیون امور پناهندگان گسترش داده اند. برای مثال، برخی اذعان کردهاند که آزار و اذیت و شکنجهی زنان به دلیل جنسیت شان، دلیلی برای به رسمیتشناختن آنها به عنوان پناهنده میباشد و ورود غیر قانونی مهاجران به کشورهای میزبان نباید پناهجویان را از دریافت وضعیت پناهندگی منع کند، حتا اگر مهاجران از کشور ثالث به آن کشورها عبور کرده باشند.
از این رو، حقوق مشخصشده و اعطاشده توسط کنوانسیون امور پناهندگان و از طرف سایر معاهدات حقوق بشری، مانند کنوانسیون علیه آزار و اذیت و شکنجه در مفاد این قانون تصریح و درج شده است؛ اما بسیاری از افرادی که مجبور به ترک کشور خود میشوند، شامل طرح و مفاد این کنوانسیون نمیشوند. برای مثال، میلیونها نفری که از بلایای طبیعی فرار میکنند و آواره میشوند، آنها مستثنا از مفاد این کنوانسیون استند. از آن جایی که تغییرات اقلیمی و آب و هوایی بعضی از جوامع را تهدید میکند، برخی از افراد در این مورد استدلال میکنند که چنین «مهاجران قربانیان اقلیمی» مستحق حمایت بینالمللی از مفاد کنوانسیون امور پناهندگان استند؛ اما این امکان در کنوانسیون امور پناهندگان وجود ندارد. با اینحال ایدهی گسترش تعریف از مهاجران و پناهندگان تا این حد از حمایتهای سیاسی کمی برخوردار است. طی چند سال گذشته، افزایش تعداد پناهجویانی که به اروپا و امریکا میآیند، واکنش شدیدی را علیه تعهدات تحمیلی کنوانسیون امور پناهندگان برانگیخته است. در هفتادمین سالگرد این کنوانسیون، جهان همچنان در حال تولید و افزایش مهاجران و پناهندگان است؛ اما بسیاری از آوارگان اجباری امروزی از خطراتی فرار میکنند که حتا پیشنویسکنندگان و قانونگذاران این کنوانسیون نمیتوانند تصورش را کنند.