هوای بیرون تاریک بود و ساعت ۷ شب را نشان میداد؛ به محض ورود به استدیوم همهجا روشن و واضح بود، از سمت راست صدای زنانی به گوش میرسید که به تماشای بازی نیمهنهایی مسابقههای لیگ برتر افغانستان آمده بودند.
در میان تماشاچیان با دختر خانمی به نام حسنا بر میخورم؛ حسنایی که با شور و علاقهی زیاد از شلوغی شهر فرار کرده و برای لحظهای به استدیوم آمده است تا شادی را به تجربه بگیرد. حسنا میگوید که بار اول است در «مسابقات لیگ برتر»آمده تا بازی فوتبال را از نزدیک تماشا کند.
او همچنان میگوید که آزادی فعلی اش را دوست دارد و میخواهد بیشتر از این آزادی واقعی را تجربه کند. حسنا آزادی را حق مسلم و انسانی خویش میداند؛ آزادیای که نمیخواهد با هیچ قیمتی از آن بگذرد.
این تنها حسنا نیست که برای فرار از اندوه شهر و اخبار جنگی که دست از دامن افغانستان بر نمیدارد، به استدیوم ورزشی فدراسیون فوتبال افغانستان آمده است؛ زنان بیشماری در میان تماشاچیان مرد دیده میشود که به استدیوم پناه آورده اند تا کم از کم برای یک ساعت و نیمی هم که شده با دیدن بازی فوتبال و هیجان استدیوم، خستگی شان را از یاد ببرند.
حضور زنان و دختران در استدیوم برای تماشای بازی فوتبال، بیش از همه امیدوارکننده بود؛ دختران جوانی که کف میزدند، فریاد میکشیدند و تیم مورد علاقهی شان را تشویق میکردند. حضور دختران جوان و حتا زنان مسن با فریادهای شادی در استدیوم ورزشی فدراسیون فوتبال، شاید سالهای پیش رویایی بود که هر یک از زنان این سرزمین در سر داشت؛ اما حالا این زنان بدون هیچ نگرانیای برای تماشای بازی فوتبال آمده اند و آرزوی برد تیم مورد علاقهی شان را میکنند.
تهمینه شمسی، از زنان تماشاچی در استدیوم، میگوید؛ از این که امروز در استدیوم آمده است، احساس خوبی دارد؛ چون چندین سال قبل چنین چیزی برای زنان ممکن نبود؛ زنان نمیتوانستند به استدیوم بیایند و بازی فوتبال را تماشا کنند.
شادی عجیبی فضای استدیوم ورزشی را پر کرده بود، زنان و دختران جوان حتا بدون روسری و بیهیچ بیم و ترسی با شور و هیجان به بازی چشم دوخته بودند؛ چیزی که تا دو دههی پیش ممکن نبود. آنجا همه آرزو میکردند تا این روزها پاینده بماند و آن روزهای تلخ، تاریک و سیاه دوباره تکرار نشود.
حضور زنان و دخترانی که با موهای باز در استدیوم ورزشی کابل در برابر دوربینها و جنس مخالف شان، به پشتیبانی از تیم مورد نظر شان به پا خاسته و فریاد میزنند، تصویر زیبایی از آزادی امروز زنان در پایتخت است؛ آزادیای که تا چند سال پیش، رویایی بیش نبود؛ اما مسالهی گفتوگوهای صلح با گروه طالبان و احتمال سهیمشدن شان در قدرت سیاسی، شهروندان زن افغانستان را نگران کرده است تا این آزادی نیمبند را نیز از دست بدهند.
با آغاز گفتوگوهای صلح و احتمال بازگشت طالبان در میان مردم، ترس زنان از آن است که طالبان برگردد و این روزهای خوش را دوباره از آنها بگیرند. زنان افغانستان بیم آن را دارند که با آمدن طالبان به کابل، استدیومهای ورزشی دوباره به کشتارگاه مبدل شود و زنان، چه به صورت بازیکن و چه تماشاچی حق ورود به آن را از دست بدهند.
استدیوم فوتبال، اکنون شاهد شور و هلههی جوانانی است که کودکیهای بیشتر شان در زیر سایهی حاکمیت استبدادی طالبان گذشته است؛ دورهای که این جوانان آن را برای کودکان امروز و برای خود شان نمیخواهند؛ زیرا با آمدن طالبان آن هم به شکلی که در پنج سال حاکمیت شان بودند، استدیوم ورزشی شاید رنگ و بوی امروزش را از دست بدهد؛ زیرا در زمان حاکمیت طالبان، ورزشگاهها به کشتارگاهها بدل شده بودند.
در دوران حاکميت طالبان، صدها شهروند افغانستان در استديوم ورزشی غازی در کابل جمع میشدند؛ اما نه برای تماشای مسابقههای ورزشی؛ بلکه برای دیدن سنگسارها و مجازات شهروندان. طالبان از اين ورزشگاه به عنوان محل تنبيه و حتا اعدام آنهايی استفاده میکردند که به نقض قوانین امارت اسلامی متهم میشدند. گروه طالبان هرکس را که تفسير شان از شريعت اسلام را نمیپذيرفت، در استدیوم غازی مجازات میکرد؛ فرقی نمیکرد که متهم زن باشد یا مرد.
رویا عظیمی یکی از باشندگان کابل که برای تماشای بازی فوتبال به استدیوم آمده است، میگوید که آزادیهای خود را در حکومت پساصلح در خطر میبیند. او میگوید که ممکن است طالبان با وضع قید و شرطهایی که در گذشته داشتند، دوباره برگردند و آزادی زنان را سلب کنند؛ در حالی که زنان امروز افغانستان پیشرفت کرده اند و حاضر نیستند دستآوردهای خویش را به دست باد بسپارند.
سالهای جنگ در افغانستان، خاطرههای وحشتناکی از استدیوم غازی در ذهن زنان افغانستانی کاشته است؛ طالبان زنان را در همین استدیوم اعدام و سنگسار میکردند. با این حال اما حالا جیغ و فریادهای شادی زنان است که به هوا بلند میشود و آشتی را در فضای استدیوم ورزشی پخش میکند؛ شادیای که زنان افغانستان میترسند با آمدن طالبان، آن را از دست بدهند.
امروز آواز زنان در استدیومهای ورزشی حرام نیست؛ آوازخوانهای زن در این استدیوم با اجراهای شان، در رگ رگ تماشاچیان شور و شادی تزریق میکنند. بر علاوهی آوازخوانان و تماشاچیان زن، خبرنگاران زن نیز در کنار چمن سبز استدیوم دیده میشوند که مصروف تهیهی گزارش از جریان مسابقه استند.
مردانی که برای تماشای بازی به استدیوم آمده اند؛ هر چند از جامعهی سنتی افغانستان استند؛ اما دید نو و صمیمیای در بارهی آزادی زنان دارند. احمد نصیر از تماشاچیان بازی، میگوید: « آزادیهای فردی حق هر انسان است؛ اما آزادی زنان در افغانستان همیشه از آنها گرفته شده است. ما نباید به عنوان یک زن به آنان بنگریم، بلکه در قبال آنها دید انسانی و وجدانی داشته باشیم».
احمد نصیر همچنان میگوید که از پیشرفت و آزادی زنان خرسند بوده و حتا برای خواهر، مادر و خانمش این آزادی را میدهد و از برابری جنسیتی نیز پشتیبانی میکند. او با خطاب به طالبان، میگوید که آنها باید از کشتار و سلب آزادی زنان دست برداشته و بیشتر از این از نام اسلام استفاده نکنند.