فرزندان‌مان را چگونه تربیت کنیم؟

صبح کابل
فرزندان‌مان را چگونه تربیت کنیم؟

نویسنده: مرضیه وفایی

عشق، بهانه‌ی خوبی برای آغاز است؛ آن‌جا که آشیانه‌ای برپا می‌شود. زن و مرد، هر دو برای خود و آینده‌ی مشترک‌شان رویاها و هدف‌های زیبا و بلندپروازانه‌ای دارند. یکی از این خواست‌ها در غالب همسران، تجربه‌ی مادر  بودن و پدر بودن، است. تولد فرزند برای عده‌ی زیادی مانند رویداد ازدواج، اتفاق شیرینی است و به نام ثمره‌ی عشق یا زندگی از آن یاد می‌شود. از آن زمان که والدین متوجه بارداری زن می‌شوند، واکنش‌های مشابه و البته متفاوتی را از خود نشان می‌دهند. بیایید فکر کنیم والدین مورد نظر ما تمایل زیادی به فرزند داشته‌اند. برای آمدن نوزادی که از آن‌هاست و به خواست آن‌ها قرار است زندگی را تجربه کند، حتما به شوق و هیجان می‌آیند و خود را آماده می‌کنند. چطور آماده می‌کنند؟ شما چه فکر می‌کنید؟

در بیشتر خانواده‌ها، متناسب با وضع معیشتی و طبقه‌ی اجتماعی، در مورد انتخاب نام فرزند فکر می‌کنند؛ پوشاک، اسباب و وسایل مورد نیاز فرزند، خود را فراهم می‌کنند؛ اما اگر علاوه بر این‌ها شما به فکر خرید کتاب، جمع‌آوری اطلاعات، مشورت با یک مشاور و روان‌شناس درباره‌ی فرزندپروری استید؛ باید به شما تبریک گفت! شما از معدود افرادی هستید که نسبت به نیازهای روانی فرزندتان حساس استید.

درست است که ما، برای عهده‌داری نقش مهم پدری و مادری، نیاز به دانستن و کسب مهارت داریم؛ چون اگر ندانیم، اگر نخواهیم مهارت‌های فرزندپروری را یاد بگیریم، نه تنها این نقش، تبدیل به کار سخت، دردسرساز و کلافه‌کننده خواهد شد که حتا به راحتی آب خوردن، آسیب‌های بسیار جدی و گاه غیرقابل جبران از همان روزهای آغازین شکل‌گیری ساختمان جسمی و روانی کودک به او خواهیم زد.

نگاهی به دور و اطراف خود بیاندازید، می‌توانید مثال‌هایی را به یاد بیاورید که نمونه‌های آشکار تربیت نامناسب فرزند استند و به همین دلیل، والدین‌شان را به علت کوتاهی در امر تربیت سرزنش کرده‌اید؟ یا چرا راه دور برویم به خودتان بی‌اندیشید؛ چه اندازه روش فرزندپروری پدر و مادر خود را قبول دارید؟ چقدر فکر می‌کنید، والدین شما نسبت به نیازهای شما حساس بوده‌اند؟ چه قدر از نظر محبت، توجه کافی، آزادی و استقلال، میزان کنترل، توقع و انتظاراتی که از شما به عنوان فرزند داشته‌اند با شما مناسب رفتار کرده‌اند؟ سوال سختی است و پاسخ آن سخت‌تر؛ اما آنچه جالب است، چه روش‌های فرزندپروری آن‌ها را بپسندیدم چه نه، در هر دو صورت، ما رونوشتی از روی کردا و منش آن‌ها استیم و اگر نه به این غلظت، ما بسیار زیاد متاثر از شیوه‌های والدین خود در تربیت و پرورش فرزندان خود خواهیم بود. به عبارت ساده، ما آن‌گونه رفتار می‌کنیم که با ما رفتار شده است. به‌عنوان مثال، یکی از اولین و مهم‌ترین نیازهای طفل از همان ابتدای تولد، محبت و نوازش است. چنانچه والدین محبت کلامی و غیرکلامی کمی به ما داشته‌اند و یا توجه کافی آن‌ها به هر دلیلی محروم بوده‌ایم، ما نسبت به فرزندان خود بی‌مهر خواهیم بود و ابراز محبت کلامی مانند سخنان محبت‌آمیز، تحسین و تعریف کردن را از فرزندان خود دریغ خواهیم کرد. همچنین در ابراز غیر کلامی عاطفه و مهر مانند نوازش، بوسیدن فرزند بسیار سخت‌گیر و بخیل خواهیم بود و اگر از ما در این مورد سوال کنند خواهیم گفت که مگر من محبت دیده‌ام تا بتوانم محبت کنم؟یا اگر این‌گونه با فرزند خود رفتار کنم، او نازپرورده و پرتوقع خواهد شد و یا پیش فرزند خود کوچک می‌شوم.

یا بالعکس، ما به صورت افراطی بر خلاف آن رفتاری که با ما شده است، رفتار خواهیم کرد. چگونه؟ اگر پدر و مادری داشته‌ایم که به نیازهای مادی ما بی‌توجه بوده‌اند یا در شرایط سخت اقتصادی خانواده بزرگ شده‌ایم، اکنون که پدر و مادر شده‌ایم ما تاکید زیادی داریم به صورت افراطی، خواهش‌ها و نیازهای فرزندمان را تامین کنیم. اگر آن‌ها به تحصیل ما اهمیت نمی‌داده‌اند و یا خودمان ادامه‌ی تحصیل نداده‌ایم، تاکید زیادی داریم به هر قیمتی فرزند ما، راهی را برود که ما نتوانستیم برویم. تا جایی که اگر او در تحصیل خیلی موفق نباشد، دیگر فرزند شایسته‌ای برای ما نخواهد بود و از توجه و محبت ما محروم خواهد شد.

ضرورت به کار گرفتن روش‌های صحیح، هم به والدین احساس کفایت می‌دهد و هم نسل جدید افرادی سعادت‌مند، به لحاظ روانی صحت‌مند، خودکفا، با عزت نفس بهینه خواهد بود. ما این موضوع را در شماره‌های بعدی به صورت مفصل دنبال خواهیم کرد.