ازدواج سفید؛ آشفته‌بازار کابل و تجربه‌های حیرت‌آور

ریحان تمنا
ازدواج سفید؛ آشفته‌بازار کابل و تجربه‌های حیرت‌آور

بحث ازدواج سفید در جامعه‌ی افغانستان، بحث کاملاً جدید است. به لحاظ ساخت سنتی جامعه، این شیوه‌ی زیست مشترک زوج‌ها هنوز برای بسیاری از طبقات و اقشار جامعه‌ی افغانستان آشنا نیست؛ اما اخیراً این پدیده به یکی از مباحث جدی، دست‌کم در شهرهای بزرگ افغانستان مبدل شده است. ازدواج سفید نوعی زیست زن و مرد در یک خانه بدون گرفتن مجوز از منابع سنتی-دینی و رسمی می‌باشد. هنجارهای اجتماعی در جامعه‌ی افغانستان به علت ساخت سنتی این جامعه، توسط منابع متعدد ازجمله منابع سنتی-دینی و تا حد قابل‌توجهی توسط قانون کشور و منابع رسمی پشتیبانی و محافظت می‌شود. شیوه‌های ازدواج سنتی در جامعه‌ی افغانستان هنوز به‌عنوان ارزش و سنت قابل‌اتکا پنداشته می‌شود؛ اما ازدواج سفید با توجه به الگوهای این جامعه، رفتار ضد هنجاری تلقی می‌شود. هنوز تحقیقات لازم درزمینه‌ی برداشتن ابهامات از پدیده‌ی ازدواج سفید توسط منابع علمی و اکادمیک صورت نگرفته است؛ اما با سرعتی که این پدید در بستر جامعه‌ی افغانستان رشد می‌کند، لازم است به‌عنوان یک رویکرد جدید موردتوجه قرار گیرد. مهم‌ترین پرسش‌های مرتبط با پدیده‌ی ازدواج سفید این‌ها استند.

  • ازدواج سفید دارای چه خصوصیاتی است؟
  • گراف رشد آن در جامعه چگونه است؟
  • این رفتار ریشه در چه دارد، یا چه چیز باعث پیدایش آن در جامعه‌ی سنتی افغانستان شده است؟
  • برخورد منابع سنتی با این پدیده چگونه است؟
  • به لحاظ اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سنتی، چه اقشاری از اجتماع بیش‌تر به آن روی می‌آورند؟
  • نقش این شیوه‌ی ازدواج در جامعه‌ی افغانستان چیست؟
  • این پدیده به لحاظ ارزشی، بر چه بنایی استوار است؟
  • فرایند‌های احتمالی این رفتار در آینده چی خواهد بود؟
  • آیا می‌توان به این پدیده به حیث تحول در رفتارهای فرهنگی و ارزشی جامعه نگاه کرد، یا به زبان دیگر، آیا این پدیده از چنان استحکام، عمق و نقشی برخوردار است که بشود در درون آن امکان یک تحول را دید، یا این‌که به حیث یک رفتار زودگذر که به دلایل خاصی ایجاد شده است، تحت تاثیر تحولات سیاسی احتمالی یا فشارهای منابع سنتی، از میان خواهد رفت؟
  • آسیب‌های احتمالی این پدیده در کوتاه‌مدت و درازمدت، برای جامعه‌ی سنتی افغانستان چی خواهد بود؟

در کنار اینکه بحث شناخت و ریشه‌یابی رفتارهایی از این قبیل بسیار پیچیده است؛ مباحثی به‌شدت گسترده نیز هست و نتیجه‌ی اینکه ارائه‌ی پاسخ به پرسش‌های مطرح‌شده، قطعاً از حد نوشته‌ی این‌چنینی فراتر است. به دلیل نبود تحقیقات میدانی و آمار معتبر و مشخص در این زمینه، ناگزیر باید به این پدیده در حد دریافت شخصی بسنده کرد؛ اما از سکوت کامل درباره‌ی این رفتار، همین نظراندازی‌های فردی به این مسأله هم می‌تواند، ممد بازشدن دامن این بحث باشد.

ازدواج شخصی بر رضایت طرفین استوار است. نوعی زیست مشترک که براثر یک توافق دوجانبه، بدون دریافت مجوز از منابعی که به هر علت و دلیلی در این زمینه مسؤول پنداشته می‌شوند، است. این شیوه هیچ‌گونه تعهد خاصی برای دوام رابطه ایجاد نمی‌کند. طرفین هر لحظه که احساس کنند میل به ادامه ندارند، از رابطه خارج می‌شوند و این گسست و جدایی تا حد زیادی هیچ پیآمد قانونی و غیره هم برای شان در قبال ندارد. برخلاف ازدواج به روش سنتی هم ورود به زندگی مشترک سازوکارهای پیچیده‌ای دارد و هم خروج از آن تبعات انکارناپذیری را به همراه می‌آورد. پدیده‌ی ازدواج سفید در جوامع غربی عام است و آن ‌را پدیده‌ی ضد هنجاری تلقی نمی‌کنند؛ اما در جامعه‌ی افغانستان که هم منابع دینی و هم سنتی حساسیت بسیار زیادی در محور رابطه‌ی زن و مرد دارند و قانون کشور نیز متأثر از همین نگرش حاکم، چنین رفتاری را در عینیت به رسمیت نمی‌شناسد، این پدیده با سه حوزه در ستیز مستقیم قرار دارد؛ قانون، اخلاق اجتماعی و اعتقادات.

ازدواج سفید تاکنون بیش‌تر در شهر کابل در میان اقلیت خاصی رایج شده است. در مناطق دورافتاده‌ی کشور تحت تأثیر ساخت اجتماعی و ارزشی ویژه‌ای که دارد و حتا غیر از کابل، دیگر شهرهای بزرگ افغانستان، هنوز نظارت‌های اجتماعی به حدی است که امکان چنین رفتارهای ضد ارزشی را از میان می‌برد؛ اما کابل تحت تاثیر آشفتگی فرهنگی، اجتماعی، ارزشی و فشارهای سیاسی متراکم‌شده در این شهر، نظارت اجتماعی کمتر است و منابع مسؤول نیز امکان کنترل و نظارت کامل بر رفتارهای مردم را ندارند.

دریافت‌های نگارنده ازآنچه تاکنون در مواجهه با این پدیده این است که لایه‌ی خاصی از اجتماع افغانستان که شامل دگراندیشان نسل جوان جامعه است، به این رفتار روی می‌آورند. گروهی که اغلب شان با کتاب و مطالعه و فعالیت‌های منظم و یا پراکنده‌ی فرهنگی و اجتماعی دخیل استند. هرچند نمی‌توان به‌کلی این رفتار را در گروه یادشده محدود کرد؛ اما درصد بالایی از کسانی‌که به ازدواج سفید روی می‌آورند از همین گروه می‌باشد. در این میان هم‌چنین به جوانانی برمی‌خوریم که به دلایل اقتصادی یا فشارهای فامیلی و غیره از مناطق دورافتاده وارد کابل شده‌اند.

از ظاهر امر به نظر می‌رسد که گرایش به ازدواج سفید پای در دو مبحث دارد. نیازمندی‌های جنسی و اقتصادی؛ اما آنچه فضای طرح چنین رفتاری را به میان آورده است، شکاف فکری میان نسل پیر که مدافع ارزش‌ها و فرهنگ سنتی تلقی می‌شوند و نسل جوان که در سال‌های اخیر گروه‌هایی از میان آن تا حد زیادی باورها و اعتقادات رایج را علت نابسامانی‌ها و محرومیت‌های کنونی می‌دانند. البته دسترسی نسل جوان جامعه‌ی افغانستان به الگوهای جدید از طریق فضای مجازی، سینما و غیره، به شکل‌گیری واکنش لایه‌های خاصی از جوانان به اعتقادات و ارزش‌های پدران شان، کمک زیادی کرده است. ازدواج سفید بر بنیاد نوعی بی‌باوری به ارزش‌ها و فرهنگ حاکم سنتی استوار است. آشنایی با همین الگوهای جدید است که برای جوانان رفتارهایی از این قبیل را توجیه می‌کند. ساختارهای سنتی به شکل بسیار اسف‌باری جوانان را در محرومیت‌های جنسی قرار می‌دهد و این محرومیت‌ها به عقده مبدل شده و با فراهم شدن زمینه، از مجراهای خاصی بیرون می‌ریزد. شاید ازدواج سفید یکی از این مجاری باشد که تحت شرایط آشفته‌ی حاکم در کشور، در شهر کابل مهیا شده است.

منابع سنتی و دینی اما تاکنون به نظر می‌رسد که از گسترش جدی این پدیده اطلاعی ندارند، چه در غیر آن با استفاده از امکانات‌ شان به رویارویی علنی با آن می‌پرداختند. شاید فضای بسیار نابسامان و سرعت بلند انکشافات سیاسی و صدها علت و دلیل دیگر باعث ناآگاهی یا سکوت ‌شان در این زمینه شده است؛ اما دیر یا زود صدای واویلای شان بلند خواهد شد. هرچند مردم عام سعی می‌کنند در حد توان خود با چنین رفتارهای مقابله کنند؛ اما امکان برخورد منظم هنوز ایجاد نشده است.

پدیده‌ی ازدواج سفید، تاریخ بسیار کوتاه و بر اساس دریافت‌های نگارنده، عمق بسیار کمی دارد. به این ترتیب این پدیده تحت تاثیر تحولات سیاسیِ که در افغانستان هرروز رخ می‌دهد و اوضاع سیاسی رنگ عوض می‌کند، ممکن است از میان برود. مثلاٌ بحث صلح با طالبان و ورود این گروه افراطی دینی به ساختار قدرت، به‌طور قطع روی چنین رفتارهای تاثیر گذاشته و نگرش طالبانی سطح نظارت اجتماعی بر رفتارهای مردم را بالا می‌برد و از طریق تنبیه افراد خاطی، اقدام به سرکوب این رفتارهای متجددانه می‌زند.

لازم به ذکر است که این نوشته، نگاه بسیار کوتاهی بر مقوله‌ی ازدواج سفید است. قطعاً نیاز است که این رفتار در گستره‌ی اجتماع با پیمایش‌های علمی رصد شود و ابعاد پنهان و آشکار و آسیب‌های احتمالی آن به بحث گرفته شود.