
در شمارهی پیش، به این نتیجه رسیدیم که جنس افراد در هر فرهنگ و جامعهای ثابت است اما جنسیت شما است که نقش جنسیتان را مشخص میکند. هرکدام از جنسیتها باید در جای خود باشند و دیدن اینکه پسری خود را بهصورت پرنسسها جلوه میدهد و بازیهایی مانند بچهداری و غیره، نمیتواند اتفاق خوبی باشد و باعث اختلال هویت جنسی طفل خواهد شد. قطعاً والدین نیز نسبت به این صحنهها احساس خوبی نخواهند داشت. وقتیکه طفل مرحلهی رشد جنسی خود را طی کرد پی به هویت جنسیتی خود میبرد؛ یعنی تصویری که فرد از هویت خودش در ذهن دارد و این هویت ممکن است با اندام جنسی و یا خصوصیات فیزیکی او یکی باشد یا حتا نباشد. در شرایط طبیعی، هویت جنسیتی افراد؛ یعنی حس شخصی فرد، از زن و مرد بودنش و صفتها، ارزشها، رفتارها و ویژگیهایی که به خود نسبت میدهد و تطابق آن با هنجارها و ارزشهایی که در جامعه و فرهنگ برای زنان و مردان وجود دارد. به عبارت دیگر میتوان گفت بیشتر افراد جامعه خاصیت مردانگی و زنانگی دارند و بر اساس وضعیت زیستشناختی و مقولههای اجتماعی ـ فرهنگی هویت جنسیتی خود را شکل میدهند. درکل باید اشاره کرد که فراگرد اجتماعیشدن جنسیت، فراگردی ثابت و کامل است، تا حدّی که به صورت عموم، در تشویق افراد به پذیرفتن تصدیقهای جامعهی جنسیتی آنها، موفّق میشود. این بدان معناست که افراد با جنسیتِ خاص متولّد نمیشوند؛ بل ما همانطور که دیدگاههای جامعهی مان، از زنانگی و مردانگی را درونی و سپس مجسّم میکنیم، جنسیتمند (gendered) میشویم. هرچند که برخِ افراد در برابر اجتماعیشدن جنسیتی مقاومت میکنند، شدّت و نفوذ تجویزهای اجتماعی برای جنسیت، بهخصوص در کشور سنتیِ مانند افغانستان تضمین میکند که بیشترِ مؤنّثها، زن و بیشتر مذکّرها، مرد خواهند شد؛ اما شده است که جامعهپذیری جنسیتی گاهی با مشکلاتی مواجه است و سبب بروز پدیدهای به نام اختلال هویت جنسی و اختلال هویت جنسیتی میشود که در شمارهی بعدی به آن میپردازیم.