
صندوق حفاظت از کودکان به مناسبت صدمین سال تاسیس این نهاد، از کشتهشدن کودکان در کشورهای جنگزده گزارش داده است. دراین گزارش گفته شده که افغانستان خطرناکترین کشور برای کودکان است.
تنها درسال ۲۰۱۷ سه هزار ۱۷۹ کودک کشته شدهاند. این رقم نصف مجموع تلفات کودکان در کشورهای جنگزده در این سال بوده است. در اینگزارش گفته شده که آسیبپذیری کودکان در حملات راکتی و انفجاری بیشتر است.
تلفات سنگین و آسیبپذیری کودکان در کشورهای جنگزده، این پیام را دارد که جنگ به هر دلیلی که صورت گیرد، نتیجهی آن نابودی جوامعی است که بار جنگ را به دوش میکشند.
در این گزارش گفته شده، افغانستان، عراق، یمن، سوریه و نیجریه در سال ۲۰۱۷ بیشتر از هفت هزار کودک را قربانی داده که بیشتر از نصف کُل این تلفات مربوط به افغانستان بوده است.
جنگی که در کشور ما و کشورهای خاورمیانه جریان دارد، تنها منازعات و عوامل داخلی این جنگ را به وجود نیاورده، جنگ قدرتهای سرمایهداری برای به دستآوردن منابع بیشتر و رقابت برای حفظ آنست.
برای قدرتهای سرمایهداری، اهداف اقتصادی و سیاسی شان اولویت دارد. جهانبینی امپریالیستی از منطق انسانیت و شرافت انسانی تُهی است و به همین دلیل است که قدرتهای بزرگ جهانی، پولی را که از استثمار کارکران و غارت منابع جوامع فقیر بهدست میآورند با آن سلاحهای کشتار جمعی میسازند. برای تشکیل گروههای جنگی و تولید ایدیولوژی جنگ خرج میکنند نه برای از بین بردن فقر و رفاه همگانی. در جهانی که زندگی میکنیم نظام حاکم آن چنین است.
چهل سال است که جنگ در افغانستان جریان دارد. موقعیت افغانستان و منابع طبیعی دستنخوردهی آن، سبب شده است که کشور ما میدان جنگهای قدرتهای بزرگ جهانی، منطقه و همسایگان ما باشد. این جنگ از آغاز تا حالا که پایان آن معلوم نیست، روز، ماهها و سالهایی که گذشته، به غیر از نظامیان، غیرنظامیان بیشترین تلفات را دادهاند که کودکان و زنان گروههای اجتماعیاند که بیشترین قربانیان غیرنظامیان را تشکیل میدهند.
بر بنیاد گزارش سازمان حفاظت از کودکان، یک سوم تلفات غیرنظامیان در افغانستان کودکان استند. پیش از این، صلیب سرخ گفته بود، در افغانستان یک میلیون معلول وجود دارد و هر سال، ده هزار بر تعداد آنها افزوده میشود.
بیشترِ معلولان، کودکانی استند که در انفجارها و حملات انتحاری عضو بدن شان را از دست میدهند و به غیر از این، جنگ آسیبهای جبرانناپذیر روانی را نیز به کودکان وارد میکند.
سه نسل است که کودکان در افغانستان از آموزش محروم شده و این وضعیت ادامه دارد. محرومیت از سواد و آموزش سبب شده، کودکانی که با این محرومیت بزرگ میشوند، جذب گروههای تروریستی شوند. نیروی جنگی طالبان و داعش در افغانستان، کسانیاند که در دورهی کودکی از آموزش محروم بودهاند و تبلیغات این گروهها بر آن ها تاثیر گذاشته است.
کودکان در کشورهای جهانسومی که جنگ قدرتهای سرمایهداری جریان دارد، حق زندگی ندارند و بر اثر اینجنگ نابود میشوند. این بزرگترین مصیبتی زمانهی ما و روسیاهیای است که بر جبین نظام حاکم سرمایهداری حک شده و نمیشود آنها را انکار کند.
غُولهای امپریالیستی برای جنگ و گرفتن حق زندگی از محرومان و تهیدستان، پول و امکانات فراوان دارند؛ اما برای نجات کودکان از نابودی که بزرگترین گروه قربانی جنگ استند؛ هیچ توجهی ندارند. شگفت نیست که سازمان حفاظت از کودکان در صدمین سال فعالیت خود بگوید؛ برای نجات کودکان از جنگ، سازمانهای مختلف بینالمللی ناکام بوده و در قرن بیستویکم در هیایوی شعار حقوق بشر، کودکان، بزرگترین گروه قربانی جنگ استند. این سازمان برای کمکرسانی به کودکانِ جنگزده، هشتاد درصد با کمبود بودجه مواجه است.