
هر ۲۴ ساعتی که میگذرد و طبق آمارهای رسمی، در افغانستان شمار مبتلایان به ویروس کرونا افزوده، خیابانها و پیادهروهای پایتخت نیز خالی از آدم میشود.
آن شهروندانی که تا چند روز پیش بیمهابا و بدون در نظر گرفتن قوانین تردد، روزانه از خانه بیرون میآمدند و در سطح شهر مشغول گشتوگذار بودند؛ امروز ازشان خبری نیست و با شنیدن روز افزون آمار مبتلایان کرونا، ترس از مبتلا شدن به ویروس کرونا در دل شان رخنه کرده است و میخواهند که در خانه بمانند.
با این همه، هنوز در شرایطی که قرار داریم، بدون شک هیچ گاه نمیتوان خیابانها و پیادهروهای کابل را خالی تر از این دید. اگر قرار باشد که قرنطینهی خانگی و ویروس کرونا برای هر کسی جدی باشد، مطمئنا برای کودکان کار این گونه نخواهد بود.
تعداد بسیاری از کودکانِ کار در افغانستان و به خصوص در کابل سر و کارشان با زبالهها و پسماندههای شهری و وظیفهی شان انجام کارهایی است که به شدت آلوده و احتمال مبتلا شدن آنها را به کرونا بالا میبرد. این کودکان میتوانند به عنوان ناقلان ویروس کرونا به خانواده، نزدیکان و افرادی که با آنان در ارتباط هستند؛ باشند و این موضوع سبب نگرانی شهروندان کابل نیز شده است.
برای کودکان کار در افغانستان نه قرنطینه میتواند معنای خاصی داشته باشد و نه ویروس کرونا میتواند به دل آنان ترسی بیندازد. آنها همیشه تنها از گرسنگی میترسند و تا امروز هم چیزی دلهرهآورتر و ترسناکتر از این نخواهد بود که گرسنگی آنها را بکشد. کافی است هر روز در چهرهی کودکان کار افغانستان با خالی شدن لحظه به لحظهی خیابانهای پایتخت و کلان شهرها از شهروندانی که قبل از این تمام امید آنان برای نجات از گرسنگی بودند، نگاه کنید تا بفهمید که تصمیم شان را گرفته و مصمم اند تا نگذارند پیش از مبتلا شدن به ویروس کرونا، خودشان یا اعضای خانوادهی شان از گرسنگی بمیرند.
کودک کار بودن آن هم در چنین شرایط دشوار، در دل بحران کرونا برای هر کودکی سخت و جانکاه است؛ اما کودکان افغانستانی که با خلوت شدن خیابانها و به قرنطینه رفتن نقاط پر جنبوجوش شهر کابل، بیش از هر کس دیگر نگران استند، آنها محکوم به کار کردن اند که با درنگ چند دقیقهای به حضورشان در خیابانهای پایتخت متوجه خواهی شد که برای کودکی شان کرونا نمیتواند ویروسی خطرناک و کشنده باشد و آن چیزی که آنان را در این روزهای قرنطینه و هراس انگیز کرونایی به دل خیابان و در متن زندگی قرار داده است، ترس از گرسنگی است. فقر اقتصادی، نبود زمینههای کار، فرار خانوادهها از محلاتشان به علت جنگ و نا امنی و اجرایی نشدن قوانین مربوط به کار کودکان در افغانستان سبب شده است که این روزها بر خلاف روزهای پیش از قرنطینه، بیشتر به چشم آید. آنها از کرونا نمیترسند و اگر هم خواسته باشند ویروس کرونا را جدی بگیرند و در خانه بمانند، نمیتوانند؛ چون گرسنگی ویروس کشندهتر است. کودکان کار در افغانستان از ترس گرسنگی در خانه نمیمانند و به خیابان میآیند و بین زبالههای شهر میگردند، به پای همان چند رهگذر محدود میافتند تا ده افغانی پول یک قرص نان را خیرات بگیرند و به جای خندههای کودکانه شان، آن قدر زجه میزنند تا که بتوانند زندگی خود و اعضای خانواده شان را قبل از مردن به خاطر کرونا از مرگ به دست گرسنگی، نجات بدهند.
تعداد زیادی از کودکان کار برای سیر کردن شکم خانوادههای شان کارهای شاقه هم چون رنگ کردن بوت، فروش خریطههای پلاستیکی، کراچیوانی و حتا جمع کردن زبالهها را بدون دستکش و ماسک انجام میدهند. این کودکان با جمع آوری خرده ریزهای آهن، پلاستیک و قوطی نوشابهها و فروش شان، چند افغانی بدست میآورند.
کودکان کار که برای تأمین معیشت خود و یا خانواده، به جای تحصیل و بازی در خیابانها و کارگاهها کار میکنند، به دلیل نوع کار خود، سوء تغذیه، عدم دسترسی به امکانات بهداشتی و نداشتن سرپناه مناسب در معرض ابتلاء به کرونا هستند. کودکان زبالهگرد نیز در معرض تماس با با زبالههای آلوده به کرونا هستند. کودکان کار هیچ آگاهی از ویروس کشندهی کرونا ندارند. برای کودکان کار تا حال کسی آستین بالا نزده است و آموزشهای لازم را دربارهی جلوگیری از شیوع ویروس کرونا نداده است. هیچ نهادی تا همین دم به کودکان کار، آموزش نداده و هیچ نهاد دولتی و خصوصی از آنها حمایت نکرده است. باید درک کنیم که در دل بحران کرونا در افغانستان، کودکانی که از ترس گرسنگی نمیتوانند در خانه بمانند، بیش تر از هر کسی در معرض مبتلا شدن به ویروس کرونا هستند و باید در صورت جدی نگرفتن دولت و نهادهای مسؤول، دربارهی چنین وضعیتی هشدار داد.
هر چند حکومت افغانستان برای مبارزه با ویروس کرونا اقداماتی چون، ساخت مراکز درمانی ویژه، اختصاص پول مشخص به ولایات و ایجاد کمیتهی مبارزه با کرونا دست زده است؛ اما تا امروز در مرحلهی آغازین شیوع ویروس کرونا وضعیت دسترسی تمام شهروندان کشور به خدمات صحی و درمانی آنطور نیست که بتوان با اپیدمی کرونا مبارزه کرد.
دیدن کودکان کار، یکی از آزاردهندهترین تجربههای زندگی در کلان شهرهای افغانستان در دو دههی گذشته بوده است. حال با قرنطینه شدن شهرها و وضع محدودیت تردد برای شهروندان، بسیاری از کودکان کار با آن که تا شبهنگام هم در خیابانهای کابل میمانند؛ اما درآمد چندانی ندارند. برای این کودکان افغانستانی، کار نکردن یعنی گرسنگی خود و خانوادهشان و خوب میدانیم که هیچیک از این کودکان و خانوادههای شان تحت پوشش حمایتی نهادهای خیریه و مؤسسات دولتی قرار ندارند و در این صورت، بالا رفتن ارقام آمار مبتلایان به ویرروس کرونا، یک واقعیت آشکار برای همگان است.
با تداوم اپیدمی کرونا و رکود اقتصادی، کودکان کار و خانواده های شان بیش از هر گروه دیگر در معرض فقر شدید و گرسنگی قرار خواهند گرفت و بهتر است قبل از این که فاجعهای رخ بدهد، دولت هر چه زودتر مقداری از بودجهی ملی را برای حمایت از کودکان کار در نظر بگیرند و نهادهایی را نیز مسؤول بسازد تا هر چه زودتر مکانیزمی را برای شناسایی خانوادههای کودکان کار روی دست بگیرند و این خانوادهها را مورد حمایت نهادهای دولتی و بنیادهای خیریه قرار بدهند تا بتوان با این اقدامات، پیامدهای ناشی از ویروس کرونا را کاهش و این کودکان و خانوادههای شان را از گرسنگی نجات داد؛ زیرا با توجه به آماری که از سازمان ملل دربارهی وضعیت کودکانِ کار در افغانستان به نشر رسیده بود، نگرانی جدی از شیوع اپیدمی کرونا این است که در صورت عدم جلوگیری از کارهای شاقه و فراهم نشدن راه های بدیل برای خانواده های کودکان کار، مبارزه با ویروس کرونا میتواند در اسرع وقت مردم و حکومت را با چالش جدی مواجه سازد.