
نویسنده: جابر کوهستانی
اگرچه کرونا خود محصول مستقیم فرایند «جهانی شدن» نیست، اما نظم جهانی را به طور چشمگیری متأثر کرده است. کرونا را میتوان تا حدی نتیجهی غیر مستقیم فرایند جهانی شدن بیان کرد. در اینجا با یک دید کلی و تا حدی منتقدانه به این موضوع پرداخته ایم.
جهانی شدن را میتوان مهمترین ویژگی عصر کنونی دانست که تحولات عمیق و گستردهای را در زندگی انسانها به وجود آورده است. هرچند در ابتدا وجه اقتصادی جهانی شدن پررنگ بود؛ اما به مرور زمان این پدیده ابعاد مختلفی پیدا کرده است؛ طوری که اجتماع، فرهنگ، سیاست و الهیات همه را تحت پوشش خود درآورد.
جهانی شدن پدیدهای است که در مورد خود کلمه، مفهوم و تعریف آن اتفاق نظری وجود ندارد و هرکس بر اساس دیدگاه و علایقش، تعریفی از آن به دست میدهد.
گیدنز، جهانی شدن را «تشدید روابط اجتماعی جهانی» تعریف می کند، «همان روابطی که موقیعتهای مکانیِ دور از هم را چنان به هم پیوند میدهند که هر رویداد محلی تحت تأثیر رویدادهای دیگری که کیلومترها با آن فاصله دارند، شکل میگیرد و بر عکس.» از نظر وی، امروزه جهان تحت تأثیر جهانی شدن است و «دگرگونی محلی در واقع بخشی از فراگرد جهانی شدن به شمار می آید.»
از نظر شولت، «جهانی شدن فرایند مستمری است که به موجب آن جهان به سپهر اجتماعی بدون مرز تبدیل میشود. البته دستهبندیهای اجتماعی باقی خواهند ماند؛ ولی جغرافیای سیاست جهانی دیگر محدود به قلمرو سرزمینی کشورها نمیشود.»
به طور خلاصه جهانی شدن به عنوان فرایندی تاریخی با ویژگیهای زیر مشخص میشود:
*گسترش فعالیتهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی در سراسر مرزهای سیاسی به نحوی که اتفاقات، تصمیمات و فعالیتها در یک منطقه از جهان برای افراد و جوامع دیگر اهمیت مییابد.
*تشدید یا افزایش اهمیت درهمپیچیدگی در همه حوزههای اجتماعی از اقتصاد تا محیط زیست.
*تسریع فرایندها و تعاملات فرامرزی با تحول در سیستمهای جهانی حملونقل و ارتباطات؛
*گسترش، تشدید و تسریع تعاملات جهانی همرا با درگیر شدن عمیق جهان و محل.
فرآیند جهانی شدن، محصول کاهش فاصلههای فزیکی و تشدید ارتباطات جهانی است؛ فرایندی که معلومات مردم نسبت به جهان پیرامون را متحول کرده است و منجر به شکلگیری شبکهی جدیدی از ارتباطات میشود؛ چنانچه که مردم قبل از این دورافتاده و منزوی بودند، بعد از جهانی شدن در وابستگی متقابل و مسیری مشترک ادغام میشوند. این فقط یک روی سکهی جهانیسازی است که تحول در روابط و فاصلهها را بیان میکند. روی دیگر و ناپسند این سکه، نتیجهی عملی این فرایند بر کاهش کیفیت زندگی و عدالت در برخورداری از مزایای جهانی شدن است. جنبهی هزینه و فایدهی جهانی شدن سالهاست در کشورهای جهان سوم مورد سوال بوده است. بسیاری نسبت به این پدیده به شک می نگرند و آن را شیوهی استثمار نوین با رهبری امریکا میپندارند. این گروه جهانی شدن را فریب برای تسلیم در قبال فرایندی میدانند که یک در صد از جمیعت جهان را مالک ۹۰ درصد از ثروت جهان کرده و هر رویدادی را نتیجهی گریزناپذیر و پذیرفته شدهی این جبر تاریخی میدانند.
پدیدهی کرونا آزمون بزرگ جهانی بود تا ابعاد پنهان پدیدهی جهانیسازی را به تماشا بگذارد. تأثیر کرونا بر اساسیترین رکن جهانی شدن؛ یعنی فاصلهی فزیکی بوده که به تعبیر عام فاصلهی اجتماعی تلقی میشود. ویروس عالمگیر کرونا با سرعت نفسگیر موانع جدیدی ایجاد کرده است. مرزهای بسته، موانع رفتوبرگشت و زنجنیرهی عرضه از پا افتاده و ممنوعیت صادرات و واردات. اتهامات زیادی طرح شده که همهی آنها جهانیسازی را زیر سوال میبرند.
آیا جهانی شدن قربانی ویروس کرونا خواهد شد؟
در حقیقت جهانی شدن قبل از این پاندمیک به سقوط مواجه شده بود؛
دقیقا وقتی بود که این روند نقطهی اوجش را تجربه میکرد و با مواجه شدن با بحران مالی ۲۰۰۸ هیچ گاهی به مسیر اولیاش بر نگشت. تحلیلگران و متخصصان پیشبینی کرده اند که ویروس کرونا، پایان قریبالوقوع جهانی شدن را محقق خواهد کرد. در جواب به این پیشبینیِ متخصصان، میتوان گفت، ممکن است جهانی شدن رو به زوال باشد؛ اما هنوز احتمال وقوع آن خیلی دور است. ویروس کرونا مطمئنا، ضربهای جدی برای سیستم بین المللی است. گفته میشود، دلیل این که این ویروس جهانی شدن را از بین خواهد برد، موضوع قابل بحث و گفتمان است. با در نظرداشت تمام شواهد و دلایل، هنوز هم امیدواری برای بقای جهانی شدن وجود دارد. این ویروس، میتواند عملکرد جهانی شدن را به نحوی عوض کند؛ اما به هیچ وجه نمیتواند مطلقا این روند را متوقف کند. چنانچه اشاره شد، جهانی شدن قبلا هم به شکست مواجه شده بود؛ یکی از آن موارد مقابله با پدیدهی فزایندهی پوپولیسم که بر اثر ناکارایی اقتصادی در اروپا، ایالات متحدهی امریکا، امریکای لاتین و مناطق دیگر جهان به وجود آمد، میباشد؛ اما آنچه این مرحلهی تاریخی را از دیگر مراحل متمایز میکند، همان دورهی رقابت استراتژیک بینالمللی و جنگهای تجاری است که با شیوع ویروس کرونا، این اعتماد را که به عنوان بستر جهانیسازی بود از بین برد و ضربهی سهمگینی بر این فرایند زد. نقش جهانیسازی در گسترش این ویروس خود دلیل بر سقوط جهانی شدن است. گسترش ویروس از چین به سراسر جهان به دلیل سفرهای بین المللی و روابط تجاری و دیپلماتیک، متأثر از این روند است. عصر ارتباطات و فرآیند جهانیسازی، بستر خوبی برای رشد سریع این ویروس و گذشتن از مرز اپدمیک به پاندمیک مهیا کرد.
چشمانداز جهانی شدن با رفتار انتقامجویانهی کشورها شدیدا صدمه دید. ایالات متحده، چین، روسیه و سایر کشو های جهان درگیر انتقامگیری از یکدیگر شدند و به دنبال این استند که چه کسی را به عنوان مقصر اصلی این بحران معرفی کنند. متوقف شدن کمکهای فراملی مانند اتحادیهی اروپا، نشاندهندهی درونگرایی و خودوابستگی شدن بود که عملا یک عقبگرد در جهت فرایند جهانیسازی تلقی میشود.
گسترش سریع ویروس را شاید بتوان تا حدی محصول همین جهانی شدن دانست. ساختارهای چندینسالهی اقتصاد جهان که برایند جهانی شدن بود، به اثر گسترش سریع ویروس کرونا از مسیر خود خارج شده و به یک معضلهی بزرگ اقتصادی در سطح جهان مبدل شد. آنچه از جهانیسازی توقع میرفت که زنجیرههای انعطافپذیر عرضه به وجود آورد تا در صورت نقصان عملکرد در بخشی از آن، امکان جایگزینی با بدیل مناسب وجود داشته باشد که به وجود نیاورد و عملا گمانهزنیها را نسبت به ناکامی این فرایند از هر وقتی بیشتر کرد.
چنانچه ویروسها بخشی از دنیای طبیعی استند و بیماریهای طبیعی هم مدتهاست وجود دارند؛ حتا قبل از آغاز جهانی شدن و احتمالا بعد از این نیز وجود خواهند داشت. این به هیچ عنوان مانعی در برابر جهانی شدن به طور کلی محسوب نمیشود. شاید روند جهانیسازی عوض شود، چنانچه بنادر با سیستم پیشرفتهی آزمایش صحی مجهز خواهد شد و حمل و نقل اموال با در نظرداشت رعایت نکات بهداشتی صورت خواهد گرفت. از این بعد مسافران قبل از اخذ ویزا مجبور به آزمایشهای صحی خواهند بود و تغییر در پروتوکولهای صحی در تمامی موارد به وجود خواهد آمد. یک رهنمود جدید در سیستم های بهداشتی کشورها اضافه خواهد شد؛ اما رعایت این نکات به هیچ وجه به معنی پایان ارتباطات، تجارت و سفرهای بین المللی نیست.
کشورها هنوز هم به کالاها و خدمات یکدیگر نیاز دارند. چنانچه نیازمندی و فراوانی دلیل اصلی بر شکلگیری تجارت تلقی میشود و هیچ گاهی هم این روند طبیعی همکاریها و ارتباطات از بین نحواهند رفت. کشورها به منابع یکدیگر نیاز دارند و برخی کشورها به نیروی کار ارزان. کشورهایی هم هستند که به نیروی کار مجرب و بااستعداد و سرمایههایی که در خارج از مرزهای خود ساکن است، نیاز دارند. این همکاری در سطح بینالمللی ادامه خواهد یافت و پایان جهانی شدن نخواهد بود.