نویسنده: کریستال بیات
به نام خدواند حق و و آزادی
آقای محمد اشرفغنی، رییسجمهور اسلامی افغانستان، سلام بر شما! امیدوارم کشور عزیز مان افغانستان از بحران کرونا موفق و سربلند عبور کند. من کریستال بیات به شما مینویسم. دختری از اقلیتی قومی افغانستان به نام قوم «بیات» که در طول تاریخ با تمام مردم افغانستان شرینی و تلخی کشیده است. میدانم شما خاطرات جنرال میراحمد خان را خوانده اید. از تاریخ و هویت تاریخی قوم بیات باخبرید. من یک دخترم از جنسِ تمام دخترانِ این سرزمین که سالهای سختی را پشت سرگذشتانده اند. من یکی از دخترانی این کشورم، به سرودِ ملی این کشور میایستم و روزهای مناسبتی چون استقلال و دیگر روزهای مشابه را به مردمم با افتخار تجلیل میکنم. من با استفاده از فضای مناسب و فرصتهای خوبی که برای دختران پس از طالبان مساعد شده است، در یکی از کشورهای خارجی درس خواندهام. من سرود ملی را زیرِ لب زمزمه کرده و گریستهام.
آقای رییسجمهور!
من این نامه را با شور و شوق نوشتهام، میخواهم احوال تان را در اوضاع نابسامان کشور بگیرم و مطالبهی برحقی از شما درخواست کنم. قلم واسطهای است میان یک دختر و رییسجمهور دانا و توانا. نوشتن نامهی یک دختر برای رییسجمهور شعور نسل جوان، آگاهی دختران و صدای اقلیتهای اکثریت را تکثیر میکند. وقتی میخواستم نامهای به شما بنویسم، به سالها عزلت و گوشهنشینی و شعور پررنگ نسلِ جدید افغانستان فکر کردم. بابت این فرصت و تمام دستآوردها از شما تشکر میکنم.
آقای رییسجمهور!
من سخنان عالمانه و گهربار شما را که «هیچ افغانی از افغانی برتر نیست و هیچ افغانی از افغانی کمتر نیست» بارها شنیدهام. شما به خاطر آوردن تغییر مثبت در زندگی مردم و تحول بزرگ در کشور و اعادهی حقوق تمام شهروندان و اقوام کشور، مسؤولیت سنگینی را قبول کرده اید. مردم میخواهند زندگی مسالمتآمیز داشته باشند و حقوق اساسی شان رعایت شود. من از مطالبهی برحق هویت قومی «بیات» با شما سخن میگویم. این خواستهی برحق در گرو امضای شما پای فرمان است تا آیندهی مطمئن قوم بیات را تضمین کند. برآورده کردن آن به یکبارگی ممکن است.
آقای رییسجمهور!
من وابسته به یکی از اقوام این سرزمینم که کاتبانِ چیرهدستی در نظامهای پیشین افغانستان داشتند. مردمان رزمیدهای بودند. جنرالها و افسران نظامی، نمایندگان پارلمان و سنا داشتند. در حال حاضر حضور کادرهای شان به یک درصد هم نمیرسد. آنان در هیچ گوشهی حکومت دیده نمیشوند. کم کم در کشور خود را غریب و بیگانه احساس میکنند. یکی دیگر از عوامل مهمی که احساس بیگانگی در سرزمین پدری را تقویت میبخشد، بیسرنوشتی هویتی است. آنان با همین هویت زاده شده اند. دست خود شان نبود که انتخاب میکردند در خانواده و کدامین قوم متولد شوند. داشتن هویت قومی از اساسترین و ابتداییترین حقوق شهروندانِ در کلِ جهان است.
من میخواهم در کنار دخترانی سربلند و باغرور این سرزمین زیر پرچم سه رنگ کشور دارای هویت قومی زندگی کنم. میخواهم غرورم را با غرور افغانستان در سطح جهان تکثیر کنم. آیا این فرصت به من و همتبارانم مساعد میشود؟ من میخواهم زیرِ سایهی نظام جمهوری اسلامی زندگی کنم و به همین خاطر پای صندوق رأی رفتم به شما رأی دادم. ما همه در انتخابات ریاستجمهوری و تمام پروسههای ملی و دمکراتیک پرشور، با شوق و ذوق همواره شرکت کرده ایم.
آقای رییسجمهور!
اگر به من هویتم را هم ندهید، به عقب برنمیگردم. ما از پروسهی صلح برنامهی جمهوری اسلامی افغانستان حمایت میکنیم. زیست مسالمتآمیز، صلح پایدار، انکشاف متوازن، عدالت اجتماعی و آزادی انسانی، برابر برای زنان، حمایت از حقوق بشر و حفظ دستآوردهای هژده سال اخیر، برایم به اندازهی نفس کشیدن مهم است. من نمیخواهم همتبارانام با مدارک ماستری و دکترا فرار کنند. جوانان ما دستخوش توطئههای دشمنان مردم افغانستان قرار بگیرند. دوست دارم بمانند، هویت شان درج شناسنامههای برقی شود و در نظام سهم داشته باشند.
آقای رئیسجمهور!
میخواهم از شما تشکر کنم که کمیسیونی را وظیفه دادید تا درج اقوام در شناسنامههای برقی را به شما گزارش کنند. اقوام دیگری هم مطالبهی مشابه دارند. کمیسیون مؤظف گزارش ندادند. درج نام قوم بیات در شناسنامههای برقی مشکل و موانع قانونی و حقوقی ندارند. دو سال و اندی از آن میگذرد؛ اما تنها یک قوم به خواستش رسید و بقیه هنوز موفق نشده اند فرمان شما را به چشمان شان بمالند و از شما فراوان ممنون باشند. در پایان امیدوارم با خواندن این نامه به خواستم پاسخ مثبت دهید.