
نویسنده: حمیرا عدیل
افسردگی یک اختلال شایع روانی است که غالباً بهعنوان اصطلاحی برای توصیف نوسانهای درونی روزمره و وضعیت سلامتی ما به کار میرود. این نارسایی، ازنظر پزشکی با یک مرحلهی موقت بیزاری و ناخشنودی که کموبیش در زندگی هر فرد، کمازکم یکبار رخ میدهد، متفاوت است.
از نگاه درمانی، افسردگی یک بیماری جدی است که بر تفکر، احساس و عملکرد افراد مبتلا، بهصورت درازمدت تأثیر میگذارد. ناامیدی، احساس پوچی و منفیبافی، یکی از نشانههای افسردگی است که حتا در برخی مواقع منجر به خودکشی افراد میشود.
فرد افسرده، دنیا را تاریک میبیند و هیچ امیدی برای تغییر آن ندارد. بر پایهی بررسی سالانهی «شبکه راهحلهای توسعه پایدار»، افغانستان در سال ۲۰۲۰، جایگاه غمگینترین کشور دنیا-جایگاه ۱۵۳- را از آن خود کرده است. این آمار نشاندهنده افزایش افسردگی در میان مردم افغانستان است.
همچنان در سال ۲۰۱۹، وزارت صحت افغانستان اعلام کرده که ۴۷ درصد از جمعیت افغانستان دچار افسردگی است. در همین حال، آمارهای بهداشتی در سراسر دنیا نشان میدهد که زنان، دو برابر مردان به افسردگی دچار میشوند.
طبق کلیشههای جنسیتی در جامعه، باور براین است که زنان به نسبت داشتن عاطفه، رحم و شفقت، دلسوزی و نرمخو بودن، بیشتر گرفتار این بیماری میشوند. مردان اما بهدلیل ویژگیهایی چون سرسختی و عدم وابستگی، کمتر افسرده میشوند.
با اینهمه، اگر این دادههای پژوهشی با آگاهی به وضعیت شخصی و شغلی موردبررسی موشکافانهتری قرار بگیرد، برآیند درخور توجهی بهدست میآید که از یکسو میتواند موجب پیشگیری شود و از سوی دیگر، با مراقبتهای بهموقع درمان این بیماری را میتواند آسانتر نیز کند.
زنان و افسردگی
بهطورکلی زنان تنها بهخاطر زن بودن به افسردگی دچار نمیشوند؛ چهبسا در درجه اول، آنها بیشتر از مردان، پرخاشگری، استرس و فشارها را تجربه کردهاند. سندروم پیش از قاعدگی، زایمان و نیز نازایی سبب خلقوخوی افسرده در زنان میشود. با اینحال اما تا هنوز مشخص نشده که آیا در آن فقط هورمونها نقش اصلی را بازی میکنند و یا هم چگونگی زندگی میتواند تأثیرگذار باشد.
بهعنوانمثال، دادههای اپیدمیولوژیکی هیچ نشانهای از بالاتر بودن میزان افسردگی جدید در ارتباط با یائسگی-نازایی- ارایه نمیدهد؛ اما آمار در بین زنانی که با استرسهای چندگانهای؛ مثل داشتن فرزندان زیاد، فشار کار و خانواده قرار دارند بیشتر است.
همینگونه، نهتنها زنانی که فشارهای متعدد از سوی خانواده، اجتماع و شغل دریافت میکنند، بیشتر مورد ابتلا به افسردگی قرار میگیرند؛ بلکه زنانی که قربانی خشونتهای خانوادگیاند، بیشتر در معرض ابتلا به بیماریهای روحی، مانند افسردگی قرار دارند. در چنین شرایطی در حالی که زنان به گرفتن داروهای آرامشبخش متوسل میشوند، مردان بهخاطر کنار آمدن با افسردگی بیشتر به الکل رو میآورند.
مردان، افسردگی و میزان خودکشی بالاتر
افسردگی میتواند در مردان متفاوت از زنان پدیدار شود. مردان افسرده بیشتر تحریکپذیر یا مستعد پرخاشگری هستند؛ زیرا حرف زدن درباره مشکلات عاطفی، عمدتاً به دلیل انتظارات اجتماعی، برای مردان بسیار دشوار است.
افسردگی یک انگیزه اصلی برای خودکشی است که مردان بیشتر به آن متوسل میشوند؛ ولی هنوز روشن نیست که آیا کمبود «تستوسترون» میتواند خطر افسردگی را افزایش دهد یا خیر.
گفتنی است که مردان متأهل کمتر به افسردگی دچار میشنوند در حالی که ازدواج بالای افسردگی زنان نقش کمتری دارد.
هر نارسایی روانی قابلدرمان است. افسردگی اختلالی نیست که بهتنهایی قابلحل باشد و برای درمان این نارسایی نیاز است تا بیماران به مشاور مراجعه کنند؛ اما میتوان با دارو، تغییر روال زندگی، کاهش استرس و رواندرمانی، ورزش و تفریحات فکری نیز از شر این بیماری رها شد.