
به دلیل بافت فرهنگی جامعه، آسیبهایی که زنان بعد از طلاق می بینند، بیشتر از مردان است. زنان در جریان طلاق، به شدت نگران آیندهی خود بعد از طلاق استند؛ این نگرانی عمدتا باعث باقی ماندن آنها در زندگی میشود. عدم استقلال مالی زن، وابستگی عاطفی، موضوع حضانت فرزند و آسیبهای وارده به فرزندان طلاق، از دیگر عواملی است که مانع طلاق زنان میشود.
سردرگمی و نداشتن تصوری روشن از آینده، بیشترین ترس را برای زنان بعد از طلاق ایجاد میکند. نگاه جامعه به زنی که طلاق داده شده یا طلاق گرفته، بسیار بدتر از مردی است که طلاق گرفته است. برچسب زن مطلقه، منشأ بسیاری از مشکلات زندگی برای آنان میشود. در ادامه برخی از چالشهای زنان بعد از طلاق را بررسی میکنیم:
۱- عدم پذیرش خانواده:گاهی اوقات خانوادهی زن، به دلیل قبح مسألهی طلاق، به دختر شان اجازهی این کار را نمیدهند و حتا تهدید میکنند که در صورت طلاق، پذیرای او نخواهند بود. این مسأله به دلایل مختلفی؛ مثل عدم توانایی تأمین هزینههای دختر شان و احتمالا فرزندان او یا ترس از آبرو، مانع از برگشت دختر شان به خانه میشوند. این موضوع میتواند عواقب بسیار بدی برای زن داشته باشد و زندگی او را به خطر بیندازد.
۲- مشکلات روحی: احساس گناه، افسردگی و اضطراب، شایعترین مشکلات روانشناختی زنان بعد از طلاق است. زنان بعد از طلاق ممکن است خود را دلیل شکست خوردن ازدواج و از همپاشیدن خانواده بدانند. این مسأله در صورتی که زنان شروعکنندهی طلاق باشند یا پای فرزندی در میان باشد، شدیدتر میشود؛ اما در هر حالتی وجود دارد.
۳- مشکلات مالی: در جامعهی ما اکثر زنان خانهدار، از نظر مالی به همسر شان وابسته اند. بر اساس نگاه جامعهی سنتی، وظیفهی تأمین هزینههای زندگی بر عهدهی مرد است و پس از طلاق، زنانی که شغل یا مهارتی ندارند در تأمین هزینههای خود به مشکل برمیخورند؛ مخصوصا اگر سرپرست فرزند خود باشند و خانوادهی حمایتگری نیز نداشته باشند.
۴- نیازهای عاطفی، جنسی و ازدواج مجدد: معمولا زنان بعد از طلاق به دلیل آسیبهایی که دیده اند، توانایی اعتماد به مرد دیگری را ندارند؛ اما به دلیل تنهایی و مشکلات زندگی حتا ممکن است به ارتباط با مردی که اصلا شرایط مناسبی ندارد، راضی باشند.
۵- امنیت اجتماعی: متأسفانه به دلیل فقر فرهنگی و محدودیتهای هنجاری در جامعهی ما، زنانی که طلاق گرفته اند، مدام در معرض پیشنهادات بیشرمانه و ناجوانمردانه قرار میگیرند. ممکن است برای انتخاب شغل، اجارهی منزل و شروع یک رابطهی جدید به مشکل بربخورند
وظیفهی جامعه در مقابل زنان طلاق گرفته چیست؟
مهمترین عامل کمککننده به زنان مطلقه، تغییر نگاه مردان و جامعه است. به هر دلیلی، خیلی از مردان به زنان مطلقه به عنوان برطرفکنندهی نیازهای جنسی خود نگاه میکنند که میتوانند به راحتی و بدون هیچ محدودیتی با آنها رابطه بر قرار کنند. زن هم به دلیل نیازهای خود گاهی به این درخواست ها تن میدهد و آسیب مجددی میبیند. حتا گاهی جامعهی زنان هم به زنان مطلقه نگاه منفی دارند و آنها را مخرب زندگی خود و آسیبهای اجتماعی قلمداد میکنند.
اثرات مثبت و کمککننده به ترمیم آسیبهای طلاق
۱- آزادی: جدا از تأثیرات منفی طلاق روی یک زن، اگر او بدون خشونت و توافقی از زندگی خارج شود، در بلندمدت ممکن است شادتر باشد. اگر زن در چهارچوب سختگیرانه و محدود همسر خود گرفتار شده باشد، میتواند در زندگی خود آزادانهتر تصمیم بگیرد و برای پیشرفت خود با آرامش بیشتری تصمیمگیری کند.
۲- فعالیتهای اجتماعی: پدیدهای که میتواند به زن برای پذیرش طلاق کمک کند، فعالیتهای اجتماعی و گروهی است. فعالیتهای فرهنگی، هنری، ورزشی یا حتا خدمات خیرخواهانه و بشردوستانه به زندگی جدید آن ها معنا میدهد و کمک میکند تا احساس گناه و بیارزشی آنها بعد از طلاق از بین برود و احساس مفید بودن کنند.
۳- گسترش حرفه و مهارت: بسیاری از زنان شاغل یا متخصص، بعد از طلاق به شدت در کار خود پیشرفت میکنند؛ به این دلیل که زن در دوران ازدواج، بیشتر درگیر مسائل خانه یا فرزندان بوده، حالا این فرصت را دارند که با آرامش خاطر به علایق و مهارتهای خود بپردازد.