مدل توسعه‌ی اقتصادی افغانستان با رویکرد جیواکونومی

صبح کابل
مدل توسعه‌ی اقتصادی افغانستان با رویکرد جیواکونومی

(قسمت دوم)

نویسنده: شیرمحمد فرخ

پناگاه مالیاتی اقتصاد منطقه

هانگ­کانگ، سنگاپور، سویس، موناکو و لوگزامبورگ، خدمات بانکی محرم ارائه می‌­کنند و سالانه مبالغ هنگفتی وارد سیستم ارزی این کشورها می‌­شود. با نگرش معطوف با آینده، تطبیق سیاست «محرمیت بانکی» در افغانستان جهت نگه‌داری ارزهای سرمایه‌گذاران این حوزه‌ی اقتصادی، خیره‌کننده خواهد بود.  قرار است چین در صدر اقتصاد جهان قرار­گیرد، هند به جایگاه دوم صعود می­‌کند و اندونیزیا چهارمین اقتصاد جهان خواهد بود. در این میان ارائه‌ی خدمات بانکی محرم مسیر ارزهای این حوزه را از سفر دراز به پناه­گاه مالیاتی جزایر کارائیب و یا سویس در اروپای غربی، به افغانستان کوتاه می‌کند.

چین همسایه‌ی شمال شرقی کشور، بیش‌ترین تعداد میلیاردرهای جهان را دارد و این به معنی تقاضا بیش‌تر به خدمات بانک­داری محرم می‌­باشد. در طول مرز شمالی افغانستان کشورهای آسیای میانه و در ادامه فدراتیف روسیه قرارگرفته است. سرمایه‌داران روسی برای ذخیره‌ی پول‌هایی که نیاز به خدمات بانکی محرم دارد به کشور قبرس رجوع می‌­کنند. هرچند سرمایه‌داران کشور ایران، همسایه‌ی غربی افغانستان بیش‌تر امارت متحده‌ی عربی را در زمینه‌ی خدمات بانکی محرم ترجیح می‌­دهند؛ اما با در نظرداشت نکات یادشده، افغانستان می‌­تواند هدف وسوسه‌کننده­ای به آن‌ها باشد. به دست آوردن پول‌های ارزش­مند خارجی، چه با صادرات چه با خدمات بانکی به توسعه‌ی اقتصادی کشور میزبان می­‌انجامد.

چالش­‌ها:

 در حال حاضر افغانستان یکی از ۴۹ کشور کم‌تر توسعه یافته بوده و به لحاظ اقتصادی به شدت آسیب‌پذیر است. گذار از سیستم اقتصاد سنتی درهم‌ریخته به یک استراتژی جامع، توأم با چالش و موانع است. برای رسیدن به شکوفایی اقتصادی اما راه میان‌بر وجود ندارد. آن­گونه «لی کوان یو» سنگاپور را از جهان سوم به جهان اول منتقل کرد، افغانستان نیز می­‌تواند با تدبیر، آگاهی، هم­بستگی ملی و تلاش تک تک افراد جامعه هم‌­سو با استراتژی مزبور به رفاه و شکوفایی اقتصادی برسد.

مباحث این نوشتار با پیش‌فرض حاکمیت کامل صلح در افغانستان ارائه شده است. امنیت جان و مال سرمایه‌گذار خط سرخ است و قابل مصالحه نیست. افغانستان باید در عمل به اثبات برساند که محل امن برای فعالیت‌های اقتصادی، ترانزیت و سرمایه‌گذاری است. در بُعد درونی؛ ابتدا قوانین جدید مطابق به نظام اقتصادی مبتنی بر مدل نهادگرایی لیبرال، جیواکونومیک به تصویب برسد، در مواردی قوانین گذشته تعدیل و در صورت نیاز قوانین پوسیدهی‌ موروثی حذف شود. شکی وجود ندارد روند ایجاد قوانین و یا تعدیل آن در نظام­‌های بوروکراسی گاهی سال‌ها طول می‌­کشد.

در مرحله‌ی بعدی ساختار و فرایند کاری نهادها (انستیتوت­‌ها) بررسی و با استراتژی مورد نظر هم­‌سو شود. در چنین نظامی نقش نهاد­ها برای حرکت چرخه‌ی سیستم مهم است. از انفلاسیون در ساختار نهادها تا کارشکنی و از بهره‌­وری کاری تا مهارت مسلکی کارمندان، ارزیابی و ریفورم صورت گیرد. در پی چنین اصلاحاتی، نرخ بیکاری جهش صعودی خواهد کرد و میکانیزم اشتغال دوباره‌ی این افراد تبدیل به مشکل بزرگ‌تر خواهد شد. بروزرسانی فرایند کاری جهت استفاده از تکنالوژی روز، اشد نیاز است و گذار از سیستم مکتوب -صادره / وارده- به سیستم دیتابیس، دیجیتال و حتا تکنولوژی ابری، کُند و نفس­‌گیر خواهد بود. استخدام نیروی بشری و کارمند حرفه­‌ای برای پیش‌برد سیستم دیجیتال در تمام کشور، یکی دیگر از موانع تطبیق این استراتژی خواهد بود.

در بعد چالش‌های بیرونی؛ تدبیر سیاسی و روابط دیپلوماتیک برای متقاعد کردن شریک­‌های منطقه­‌ای هم‌­سو با این استراتیژی، حیاتی است. از جانب دیگر، بحث منطقه‌­گرایی اقتصادی افغانستان با مدل جیو­اکونومی، در حالی مطرح می‌­شود که به تعبیر عده­‌ای از دانش‌مندان اقتصاد، روند جهانی شدن، مرحله‌ی رشد خود را پیموده و آرام آرام بایستی افول کند. برگزیت و سیاست‌های تجاری امریکا به رهبری ترامپ، نشانه‌هایی از این افول می­‌تواند حساب شود. هم‌چنان بحران جهانی کووید-۱۹، زنگ خطر در مورد وابستگی اقتصادهای جهان را به صدا درآورد. فرانسه و تعدادی از کشورهای دیگر، به کاهش وابستگی تجاری تلاش دارند.

برایند:

بررسی تاریخ معاصر افغانستان در بحث اقتصاد، حقیقت تلخی را برملا می­‌کند که کماکان در دو صدسال اخیر، افغانستان متکی به کمک مالی بیرونی بوده است و از همین ­رو، زیر ساخت اقتصادی ندارد. رویکرد اتصال منطقه­‌ای، آغاز جذب پروژه‌های بزرگ زیرساختی بوده می‌­تواند. به گونه‌ی مثال چین در راستای اتصال منطقه­‌ای با پاکستان ۶۲ میلیارد دالر برای پروژهای زیرساختی آن کشور هزینه کرد.

آنچه در طول سال­‌ها، مایه‌ی دل­گرمی مردم افغانستان بوده است، معادن و منابع زیرزمینی آن است. با اتصال منطقه‌ای و امتزاج اقتصادهای بزرگ، زمینه‌ی استخراج و سرمایه‌­گذاری در این بخش فراهم خواهد شد. با توجه به رشد فوق‌العاده‌ی صنعت در چین، این کشور یکی از اصلی‌­ترین مدعیان منابع دست نخورده‌ی افغانستان خواهد بود.

با ورود شرکت­‌های چند ملیتی جهت سرمایه‌گذاری، سطح اشتغال به گونه‌ی بی‌پیشینه بالا می­‌رود. مسأله‌ی اشتغال، رابطه‌ی مستقیم با رضایت افکار عامه و رابطه‌ی معکوس با جنایت و خشونت دارد. در حال حاضر، صنعت جهان‌گردی در افغانستان به فراموشی رفته است. با حرکت چرخه‌ی اقتصاد، ورود سرمایه‌گذاران، تأمین امنیت و مصؤونیت‌­های فردی، صنعت توریسم افغانستان احیا و تبدیل به منبع درآمد خواهد شد. روی هم رفته، تجمع پولی و ورود شرکت‌های چندملیتی، عامل رشد صنعت افغانستان در سکتورهایی که مزیت نسبی دارد، خواهد شد. این آغازی برای ایجاد مزیت رقابتی برای کالاهای افغانستان و پیاده‌سازی مدل کوریای جنوبی برای توسعه‌ی اقتصادی خواهد بود.