نویسنده: نجیبالله سعادت، روزنامهنگار و ماستر علوم سیاسی
چاپلوسی را باید یک آفت فرهنگی، اقتصادی و سیاسی دانست که پی آمدهای بسیار مخرب، ویرانکننده و ناگوار دارد و در درازمدت بدنهی یک جامعه را متلاشی میکند.
این آفت، از دید جامعهشناسی نظر به عوامل سیاسی، اقتصادی و فرهنگی در جوامع مختلف متفاوت است و میزان این پدیده در افراد جامعه نیز مختلف است.
هرچند سیاستمداران در زایش و گسترش فرهنگ چاپلوسی نقش محوری را بازی میکنند؛ اما این شاعران و ادبا بودهاند که در طول تاریخ، چاپلوسی را به یک فرهنگ انکارناپذیر تبدیل کردهاند. البته این نکته را نباید فراموش کرد که چاپلوسی در شریانهای همه از شاعر گرفته تا روزنامهنگار، استاد دانشگاه و حتا دکاندار وجود دارد.
هرات به دلیل غنامندی فرهنگ و هنر در طول دوران، از این فرهنگ مخرب و ویرانگر که موانع زیادی را فراروی تکامل یک جامع ایدهآل ایجاد میکند بهره برده است.
فرهنگیان عمدتاً شاعر در هرات، این فرهنگ را چنان در این ولایت گسترش دادهاند و چنان سنتی را بنا نهادهاند که پیامد این سنت به حاشیه رفتن نقد و انتقاد بوده و این مسئله وحشتناکترین سناریوی ممکن برای یک جامعه است.
هرچند شاعران عمدتاً درباری در گذشته، مدح و ستایش شاهان، امیران و حاکمان وقت کار اصلیشان بوده؛ اما یک تفاوت عمده بین آنها و شاعران و فرهنگیان عصر کنونی موجود است و آنهم صداقت در حضور وغیاب است.
در گذشته، شاعران و طیفهای مداح جامعه، ذهن و زبانشان یکی بود و چه در حضور شاهان و چه در غیاب آنها به مدح و ستایش میپرداختند؛ اما در حال حاضر هم چاپلوسی واژهای مترادف به خود پیدا کرده و هم نوعیت مدح و چاپلوسی ابعاد جدید پیدا کرده است.
چرخه گیری، دستمال کشی و پالش همه از خانوادهی چاپلوسیاند که نظر به جغرافیا استفادههای متفاوتی دارند.
متأسفانه این فرهنگ زشت و ویرانگر در هرات در بعد سیاسی آن از سوی همه طیفهای جامعه و به گونهای خاص از سوی فرهنگیان و شاعران به گونهی بیپیشینهای گسترش یافته است. با نگاهی کوتاه به فیسبوک اکثر فرهنگیان و شاعران در هرات متوجه میشویم که آنان رییسجمهور غنی را یک شخص فاشیست، متقلب، بیدین و فارسیستیز خواندهاند و همواره بلای آسمانی و زمینی را بر گردن او انداختهاند و حتا در مورد فحشهای ناموسی را نثار وی کردهاند؛ اما این ماجرا در زمان حضور آقای غنی در هرات کاملاً متفاوت بوده است.
در آخرین سفر رییسجمهور غنی به هرات که مصادف بود به نودمین سالگرد تأسیس انجمن ادبی و صدمین سالگرد ایجاد روزنامه اتفاق اسلام، شماری از فرهنگیان، نویسندگان، شاعران و مسئولان انجمن ادبی و روزنامه اتفاق اسلام در نشستی با رییسجمهور به گفتهی خودشان «فاشیست» اشتراک کردهاند و وضعیت را به گونهای نمایش داده که همهچیز گل و گلزار است. درحالیکه روزنامه اتفاق اسلام در صدسالگیاش تیراژش به صد نمیرسد و انجمن ادبی مکان مناسب و هزینهی برگزاری مراسم نود سالکیاش را ندارد. اشتراک کنندگان این مجلس در مورد تاریخچه این انجمن گفتند و بر ضرورت به ادبیات نوین تأکید کردند.
برای یکبار هم که شده در این مجلس، یکی از اشتراک کنندگان پیرامون نادیده گرفتن زبان فارسی- دری و ضدیت دستگاه حکومت با این زبان سخن به زبان نیاوردهاند و به مدح و ستایش حکومت پرداختند، کاری که پیش از ۳۶۰ درجه برعکسش را انجام میدادند.
پسازاین نشست، عدهای دیگر از فرهنگیان و شاعران که در این نشست شرکت نکرده بودند و یا به هر دلیلی به این نشست دعوت نشده بودند، افراد حضور یافته در نشست را به برخورد دوگانه، تملق، چاپلوسی، چرخهگیری و دستمالکشی متهم کرده و آینده این ولایت را تاریکتر از امروز و دیروز خواندند.
عدهای از این فرهنگیان و شاعران، با طعنههای نیشدار اعضای شرکتکننده این نشست را به واکنش مجبور ساختند.
تا جایی که برخی از اعضای شرکتکننده این نشست مدعی شدهاند که رییسجمهور بهخاطر نودمین سالگرد تأسیس انجمن ادبی به این ولایت آمده بود و رد دعوت رییسجمهور به معنای بیاحترامی به شخص رییسجمهور است. درحالیکه هدف آمدن رییسجمهور به هرات، بررسی وضعیت امنیتی این ولایت و دیدار با متنفذین این ولایت گفته شده بود.
اما آنچه را که این سفر مشخص کرد این است که پسازاین شاید فیسبوک شاعران و فرهنگیان هرات عاری از واژهای فاشیست، متقلب و فارسی ستیز شود و این واژها جای خود را به جلالتمآب، رهبر فرزانه، متفکر و باب بدهد، در غیر این صورت نظریات نوشته شده کاربران در پای نوشتههای این گرامیان خواندنی خواهد بود.