نویسنده: احمدجاوید بختیاری
روایت عکس
من مدتی میشود که در جاغوری دنبال عکاسی از آثار تاریخیام. پس از آن که کتاب «آثار تاریخی و باستانی جاغوری» به قلم دکتر حفیظ شریعتی –سحر، نشر شد، علاقهمند شدم که از آثار تاریخی جاغوری عکس تهیه کنم و نمایشگاهی در کابل بر پا دارم تا توجه بزرگان دولتی افغانستان و محققان خارجی به این میراثهای بشری جلب و در نتیجه از نابودی آنها جلوگیری شود. وقتی در جاغوری بودم، دکتر حفیظ شریعتی-سحر، در هنگامهی نوروز سال ۱۳۹۹خورشیدی، به من پیام داد و زنگ زد که در سیاهزمین بروم و از سنگنوشتهای که نشانیاش را داد، عکس از زاویههای گوناگون، از فاصلهی دور و نزدیک بگیرم و بفرستم. من به سیاهزمین رفتم و عکسها را تهیه کردم و ۱۵ عکس برای استاد شریعتی فرستادم. این عکسها برای استاد علی محمدی، فرستاده شده بود و ایشان به پروفسور نیکلاس سیمز-ویلیامز، فرستاده بود. ایشان هم همین عکسها را دیده بود و خوانده بود.
تفاوتهای عکسهای من
تنها عکسی که از روحالله جوادی دیدم، از دور گرفته شده بود. فقط همین یک قطعه عکس بود. استاد شریعتی به من گفت که بر اساس یک قطعه عکس که از راه دور گرفته شده است، نمیشود خطِ حکشده روی سنگ را خواند. از این رو، نیاز به عکسهای شفاف، روشن و زیاد است. من هم به ناچار به توصیهی ایشان به سیاهزمین رفتم و نزدیک به پنجا قطعه عکس گرفتم که از میان آنها پانزده قطعه عکس را برای استاد شریعتی فرستادم. پروفسور نیکلاس سیمز-ویلیامز، از روی عکسها، متن سنگنوشته را به صورت ابتدایی خواند و تحلیل کرد. این عکسها را میتوانید در سایت (https://www.indiran.org/a-new-bactrian-inscription-from-jaghori-afghanistan/?fbclid=IwAR151j73Xb7p4G2cQv-fvNvfOUZk-H4a5fnFXIZlIoNesihQFqujbBzVJKM) پروفسور نیکلاس سیمز-ویلیامز، که در تاریخ (۲۷ May, 2020) نوشته و نشر شده است، دید. عکسهای من در نزدیکیهای فصل بهار گرفته شده است که درختان خشک و بیبرگ است و در پشت سر سنگنوشته دیده میشود. رنگ و زاویهی سنگنوشته در عکس هم فرق دارد؛ اما یک قطعه عکس روحالله، در فصل دیگر که درختان با برگهای سبز، در پشت آن دیده میشود و زمان دیگری را نشان میدهد، در فضای مجازی وجود دارد که فقط همان یک قطعه عکس است. من بیشتر از یک قطعه عکس ندیدهام. همانطور که گفته آمد، با یک قطعه عکس آن هم از راه دور نمیشود، خطی را در سنگ نوشتهای که بیشتر از هزار سال عمر دارد، خواند و تحلیل کرد.
عکاسی از سنگنوشتهها
عکس از خط کهن حکشده در سنگنوشتهی هزارساله باید از زاویههای گوناگون، از فاصلهی دور و نزدیک باشد، تا دقیق دیده و خوانده شود. باید آن قدر شفاف و روشن از نزدیک عکس گرفته شود که تک تک حرفها خوانده شود. از این رو، برای خواندن خط اینگونه سنگنوشتهها، عکسهای زیادی نیاز است. این رسم معمول در دانش خوانش سنگنوشتهها است. چنین شد که مجبور شدم در طلوع خورشید، آفتاب به نصف رسیده و با غروب خورشید از سایهروشن آفتاب و با زاویهبندیهای متفاوت، عکس تهیه کنم که پروفسور نیکلاس سیمز-ویلیامز، بتواند آن را به راحتی بخواند. اگر به نوشتهی پروفسور نگاه کنید، ایشان میگوید که عکسها عالی بودند و من توانستم همه را بخوانم؛ بنا بر این، نیاز است که برای تهیهی عکس از آثار تاریخی به ویژه سنگنوشته، دقت علمی عکاسی در نظر گرفته شود تا سنگنوشته قابل خواندن باشد.
ارزش کار جمعی
اگر چند در هزارستان نهاد و سازمانی وجود ندارد که در شناخت، معرفی، حفظ و نگهداری آثار تاریخی و سنگنوشتهها کار کند؛ ما در این امر پیش قدم شدیم. در جمع کوچک ما چون روح همکاری در میان بود، این امر مهم به فرجام نیک رسید. در این میان، روحالله جوادی، کار جمعی را که خودش، من، دکتر حفیظ شریعتی-سحر، استاد علی محمدی، دکتر کورن و پروفسور نیکلاس سیمز-ویلیامز، به فرجام رسانده بودیم، اکنون به سادگی میخواهد به نام خود تمام کند. این کودکانه است. کار جمعی را باید جمعی نگریست. اگرچند ما تجربهی کار جمعی نداریم و اهمیت آن را درگ نمیکنیم. ایشان به همین سادگی در چند نوشتهاش در روزنامهی صبح کابل، صفحهی سیاهزمین و صفحهی پیام جوان و… نام من را خط زده و از من یاد نکرده است؛ آقای جوادی گویا عکسهای من را ندیده و این نادیدهانگاری، ظالمانه و کودکانه است. اگر بر اساس خط خوانده شده و تحلیل شده باشد، امتیاز حقوقی مادی و معنوی عکس، مال من است. ممکن است در فیسبوک در جاهایی هم همان یک قطعه عکس روحالله جوادی نشر شده باشد که اکنون صدها عکس از همینگونه در فضای مجازی به ویژه فیسبوک وجود دارد. بدتر از همه روحالله جوادی معتقد است که او کاشف است و همهکاره است و دیگران دنبالهرو او استند؛ براساس یوتویوبی که علی محبی گرفته است، حمیدالله جوادی، برادر روحالله جوادی میگوید که «قبلا کسی به نام زوار از این سنگنوشته کوپی برداری کرده است، کسانی زیادی آن را دیده و تلاش برای فهم آن داشته اند. چند جوان نیز این سنگنوشته را دیده اند و در اطراف آن کندنکاری کرده اند و کوزهای یافته اند و در پاکستان فروخته اند». حمیدالله جوادی از استاد شریعتی هم به نیکویی یاد میکند که او با نوشتههایش باعث شناخت این سنگنوشته شده است؛ بنا بر این، این کشف نیست، فقط معرفی است که بر اساس تلاش جمع صورت گرفته است. در این میان اگر تلاش دکتر حفیظ شریعتی-سحر، نوشتهها و مصاحبههای ایشان نمیبود، کسی روحالله جوادی را نمیشناخت ولو دهها سال هم در فیسبوکش آن را بازنشر میکرد. همینگونه دوستی به من گفت که عارف جاغوری، زمانی که دکتر حفیظ شریعتی-سحر، کتاب آثار باستانی جاغوری را کار میکرده است، به ایشان یادآوری کرده است که سنگنوشتهی سیاهزمین را هم در کتاب خودش بیاورد؛ بنا بر این، این استاد شریعتی و روحالله جوادی نیستند که آن را دیده اند؛ بلکه صدها نفر دیگر پیش از اینان آن را دیده اند و دیده اند و شریعتی و صدها نفر دیگر، منافی عکس فرستادن روحالله جوادی به دکتر حفیظ شریعتی-سحر، نیست.
در فرجام
خوشحالم که به کمک جمع کوچک، اما علاقهمند، این سنگنوشته به خوبی معرفی شد. نیکو است که به کار جمعی احترام گذاشته شود. یاد بگیریم که کار جمعی برکت دارد. در کار جمعی سهمخواهی تلخ است و باعث بازدارندگی فعالیتهای فرهنگی میشود. سهمخواهی، ندیدن دیگران و حذف دوستان، نشان از ناپختگی است. در فعالیتهای فرهنگی، اصل فرهنگی بودن است. اینکه در نوشتههای روحالله جوادی در سایت روزنامهی صبح کابل و دیگر نوشتههای ایشان، نام من را حذف کرده است و از من نام نبرده است، باعث تأسف است و این از دوستان فرهنگی بعید است؛ نباید این رسم سهمخواهی و انحصارطلبی جا بیفتد و باعث دلسردی کار فرهنگی میان علاقهمندان فرهنگی شود.
در پایان اینکه با تأسف رسم خودزنی و خرابکردن در میان نویسندگان و فرهنگیان ما به یک امر عادی تبدیل شده است. این روزها همه علیه همه به خودزنی برخاسته اند. فضای مجازی پر از این رسم نابهجا و ویرانگر است. ما باید عزت و احترام بزرگان مان را داشته باشیم. در این میان، باید احترام و عزت دکتر حفیظ شریعتی-سحر، را داشته باشیم که از بزرگان ما است. ما مانند ایشان زیاد نداریم. لازم نیست برای بزرگ شدن، دیگران را حذف یا له کنیم و از شانههای دیگران بالا برویم. این تلاشها بزرگی نمیآورد؛ فقط ویرانگری جمعی را به دنبال دارد.؛ اخلاق عمومی را خدشهدار میکند و باعث گذاشتن بنیاد خطا میشود که فرجام آن جز لطمهزدن به اعتبار و منافع جمعی نیست. به یاد داشته باشیم که دکتر شریعتی-سحر، در همه جا از روحالله جوادی، من، استاد محمدی، دکتر کورن، پروفسور نیکلاس سیمز-ویلیامز، در نوشتههایش به نیکویی یاد کرده است. این رسم نیکو را باید پاس بداریم تا کار جمعی آسیب نبیند.
منابع: