بحران کرونا که با گذشت هر روز آدمهای بیشتری را به کام مرگ فرو میبرد، هر لحظهی زندگی را بر انسانهایی که هم اکنون درگیر آن استند، سختتر میکند. تا امروز همهی شهروندان کشورهای مختلف از چین گرفته تا ایتالیا، ایران، انگلستان، امریکا و … که توانسته اند خود را از این ویروس کشنده دور نگه دارند، تنها با استفاده از یک شعار این کار را عملی کرده اند: در خانه بمانیم، کرونا را شکست دهیم.
هر چقدر که این روزها ویروس کرونا قلمرو خود را در جهان گسترش میدهد، این شعار هم، به یک شعار جهانی مبدل میشود. این گونه به نظر میرسد که تا ۱۸ ماه دیگر، طبق وعدهی دانشمندان شرکتهای داروسازی چندملیتی که واکسن این بیماری را به مرحلهی تولید جهانی برسانند، به عنوان تنها سلاح دستداشته در مبارزه با این ویروس کشنده از این شعار استفاده کنیم.
اگر خبرهای منتشرشده در مورد ویروس کرونا را از چین تا امریکا و اروپا، کنار هم بگذاریم تا بتوانیم برای افغانستان، کشوری که این روزها از شیوع فراگیر ویروس کویید-۱۹ در آن هشدار میدهند الگوبرداری کنیم، شاید بتوان قبل از این که ویروس کرونا مردم این کشور را از پای دربیاورند، با رعایت دستورالعملهای سازمان جهانی بهداشت و وزارت صحت در مورد بهداشت فردی و عملی کردن شعار «در خانه بمانیم» ممکن است بتوانیم خود، خانواده و جامعه را از وقوع فاجعهی انسانی که محتمل است، نجات دهیم.
در حال حاضر، جهان و همهی کشورهای درگیر با ویروس کرونا، متفقالقول به این باور رسیده اند که ویروس کویید-۱۹ یک دشمن واحد برای تمام کشورهای جهان است و سربازان خط مقدم این جنگ جهانی، کسانی نیستند جز دکتران و پرستاران؛ اما ویروس کرونا و روند رو به افزایش قربانیانی که تا حال گرفته، نشان داده است که این تعداد سرباز برای مبارزه و از پای درآوردن آن کافی نیست و تا زمانی که تمام شهروندان کشورهای درگیر با کرونا، با این بیماری مبارزه نکنند.
در افغانستان با افزایش آمار مبتلایان به ویروس کرونا اقداماتی هر چند دیر از سوی دولت روی دست گرفته شد. کمیتهی ملی مبارزه با کرونا ایجاد شد. بودجهی اختصاصی برای پیشگیری کرونا در نظر گرفته شد. مرزهای مشترک با همسایگان تحت کنترل جدی درآمد. مراسم آیینی جشن نوروز به تعلیق درآمد. شفاخانهی اختصاصی برای تداوی کرونا ایجاد شد. رسانهها شروع به اطلاعرسانی کردند و صدها برنامهی دیگر از این دست که دولت در چند روز اخیر روی دست گرفت و باید گفت تا این دم تا حدودی دولت افغانستان خواسته است نشان بدهد، دولت ویروس کرونا را جدی گرفته است؛ اما در مقایسه با دولت، این مردم افغانستان استند که نخواسته اند یا نتوانسته اند مبارزه با این ویروس را جدی بگیرند.
طبیعتا بین خواستن و توانستن، آن هم در امر مبارزه با ویروس کرونا در افغانستان، میتوان تنها یک نقطهی اشتراک برای خود در نظر گرفت، «زنده ماندن و ادامهی زندگی» که دلیل محکمی میتواند برای همگان ما باشد تا با همسو شدن در کنار دولت، کنار هم بایستیم و به جنگ مشترک برویم.
مبارزه با کرونا، جنگ قومی، حزبی، ایدئولوژی یا رقابت سیاسی نیست که بخواهیم کنار بایستیم و خود را مبرا بدانیم تا شاهد مرگ هموطن خود باشیم. کرونا نه ویروس ایدیولوژیکی و نه سیاسی است و ساختهی دست بشر هم نیست که دنبال مقصر آن باشیم. فرصت زیادی هم نداریم.
کافیست، همین قدر بدانیم که در افغانستان فرصت کمی داریم تا بتوانیم از وقوع آن چه نباید بشود، جلوگیری کنیم.
ویروس کرونا در حال خلوت کردن خیابانها و مکانهای عمومی و محدود کردن رفتوآمدهای روزمره برای همهی شهروندان جهان است. هر روز میشنویم که دولتهای در حال مبارزه با ویروس کرونا، قیودات را بیشتر کرده و مردم شان نیز آن را جدی میگیرند تا روند رو به رشد مبتلایان و افزایش مرگومیر را کاهش دهند. تمام مردم جهان پذیرفته اند که باید جهان را نجات داد و راه دشواری تا پایان مبارزه با این دشمن مشترک خواهند داشت و مردم افغانستان نیز باید بپذیرند که بخشی از سربازان جنگی ارتش جهان استند و ویروس کرونا دشمن مشترک همهی ما است.
چند نکته قابل یادآوری است:
نکتهی اول این است که بیاییم قبل از این که ویروس کرونا شهر و محل زندگی مان را خالی و غیر قابل زیستن کند، با جدی گرفتن قرنطینهی خانگی و در خانه ماندن، شیوع همگانی این ویروس را تحت کنترل قرار بدهیم. به صورت موقت شهرها را قرنطینه کنیم تا برای مرحلهی پساکرونا شهری برای زندگی داشته باشیم.
نکتهی دوم؛ محدود ساختن گشتوگذارهای غیرضروری و دیدوبازدیدهای خانوادگی مان است که باید جدی گرفته شود. نباید بیپروا بود و با بهانههای بیهوده زندگی خود و اطرافیان را با خطر مواجه کرد.
نکتهی سوم؛ هر خانوادهی افغانستانی باید اتاق فکری باشد برای برونرفت از این بحران جهانی تا با حداقل امکانات در دستداشته، به راهکاری بیندیشد که چگونه میتوان منابع و امکانات را مدیریت کرد؛ حتا در محیطهای خانگی تا بتوان به یک سطح مشخص از تواناییها و ظرفیتهای انسانی برای مهار کرونا در افغانستان رسید.
نکتهی چهارم، ناگریزی از خانهنشین شدن است. شهروندان افغانستان مانند بسیاری از شهروندان جهان، این روزهای کرونایی ناگزیر استند که خانهنشین شوند تا زنجیرهی انتقال ویروس را قطع کنند؛ اما نباید خانهنشین شدن مصداق بیکار شدن و از گرسنگی مردن برای ما باشد. باید خلاقیت صورت بگیرد و ابتکار عمل زندگی در محدودیتها را هر فرد خود به دست بگیرد. در دو دههی گذشته، بخشی از مردم افغانستان تجربهی زیستن زندگی مدرن شهری و استفاده از تکنالوژی روز دنیا را با خود به داخل کشور آورده اند و با دسترسی تعداد قابل ملاحظهای از شهروندان افغانستان به انترنت و شبکههای اجتماعی، میتوانیم به زندگی پساکرونایی در افغانستان از همین حالا ابعاد تازهتری داد که راهگشای خوبی برای شرایط کنونی به نظر میآید.
امروز بیشتر مردم افغانستان را اگر بپرسید که چرا در خانه نمیمانید و هنوز به خیابان میآیید؟ جواب شان این خواهد بود که اگر بیرون نیاییم و کار نکنیم، درست است که کرونا نمیکشد؛ اما گرسنگی خواهد کشت.
منطق این جواب تا حدودی میتواند در شرایط فعلی افغانستان توجیهپذیر باشد؛ اما قابل قبول نیست. نمیتوان پذیرفت که خود را از آتش دور کرده و به دل جهنم زد. درست است در دو حالت (خانه ماندن و خانه نماندن) شرایط برای مان سخت میشود؛ اما با در نظر گرفتن سازوکارهای بیشماری که تکنالوژی و تجربهی زیستی زندگی مدرن در اختیار شهروند افغانستانی قرار داده است، خانه ماندن در این روزهای قرنطینهی کرونایی میتواند سهلتر و امنتر باشد تا بیرون رفتن از خانه به بهانهی کسبوکار و در خطر قرار دادن زندگی مان.
به عنوان نکتهی مهم و پایانی این نوشتار باید گفت که نظم و ساختار قومی، قبیلهای و سنتی که بر باورها و ارزشهای زندگی افغانستانی چمبره زده است را، باید تغییر داد و چهرهی شهروند افغانستان را طور دیگری نشان داد. نوعیت تعاملات اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی روزمرهای را که در جوامع شهری افغانستان تا کنون از آن پیروی میکردیم، تا بتوانیم در کنار همدیگر، به عنوان یک جامعه زندگی کنیم را، باید دستخوش تغییرات اساسی کرد و نظام اجتماعی فرسوده و ساختار قومیِ شهروندی را که مرسوم بوده است، با دگردیسی مواجه کرد.
مبارزه با ویروس کرونا چالشی نه تنها برای همهی جهان است، بلکه بیشتر چالشی فردی است که نیاز است از آن نهراسیم و در آرامش و با در خانه ماندن به سمت زندگی پساکرونایی قدم برداریم.