نویسنده: میلاد باور گزارشگر و مستندساز دانشگاه رنا
شاید همهی ما در زندگی، قربانی شرایطی شده باشیم که خود ما در به وجود آوردن آن، هیچ نقشی نداشتهایم و دیگران در ایجادش سهم داشته اند. به گونهی مثال، اعضای خانواده و اطرافیان یا این که ناخواسته در یک خانوادهای به دنیا آمدیم که دچار زیان و مشکلهای زیادی شویم و به خاطر همین اقدامها یا هم عدم اقدام به موقع، فرصتهای طلایی را در زندگی خود از دست بدهیم.
درست است که بیشتر وقتها ما به وجود آورندهی شرایط نیستیم؛ اما اینکه تصمیم بگیریم در آن باشیم یا نه، به خود ما بستگی دارد. شاید افرادی را دیده باشید که همواره از گذشتهی خود و فرصتهایی که از دست دادند، صحبت میکنند و در بین صحبتهای خود، افرادی را مسبب همهی بدبختیها، مشکلها و اتفاقهای ناخوشایند زندگی خود میدانند؛ اما باتأسف، بیشتر این افراد به خاطر نوع نگاه و نگرشی که به زندگی دارند، به خاطر عدم مسؤولیتپذیری، سالها بدون آنکه در زندگی خود پیشرفت کنند، در گذشته باقی میمانند.
چرا؟
یکی از عمدهترین دلایلی که این افراد حاضر نیستند گذشتهی خود را فراموش کنند و از نقش قربانی بیرون شوند، این است که نقش قربانی شدن برای شان سود و منفعت دارد. وقتی اینگونه افراد، نقش قربانی را بازی میکنند، میتوانند از دیگران توجیه و دلسوزی بگیرند و گاهی نیز میتوانند در سایهی نقشی که بازی میکنند و پذیرفته اند، عدم تلاش و شکستهای خود را هم توجیه کنند. این درست است که شما قربانی تصمیمها و شرایط شدهاید؛ اما این که انگشت انتقاد به این و آن بگیرید، مسألهای را حل نمیکند.
مسؤولیتپذیری چیست؟
پذیرفتن صددرصدی رویداد و مسایل پیرامون زندگی خود، بدون این که بخواهیم دیگران را به خاطر آن رویدادها مقصر بدانیم؛ شاید سؤال برایتان خلق شود که آیا من باید مسؤولیت رویدادی را به عهده بگیرم که در آن هیچ نقشی نداشتم؟ پاسخ شما: «خیر» است. فرض کنید در کابل، کندهار، نیویارک یا هر جای دیگری؛ منتظر هستید تا چراغهای ترافیکی سبز شود و شما حرکت کنید و به مسیر تان ادامه بدهید، در همین زمان موتری دیگری از پشت به موتر شما تصادم میکند، آیا در اینجا شما مقصر هستید و باید مسؤولیت را قبول کنید؟ مطمینن، پاسخ «نه» است؛ اما در واکنشی که شما انجام میدهید و در قبال شکل برخورد که شما نسبت به این رویداد دارید، صددرصد مسؤول هستید. در این نوع شرایط هم میتوانید یک رفتاری در خور اخلاقی و به عنوان انسان رشدیافته داشته باشید و یا یک رفتار غیر متعارف و خارج از دایرهی عرف و اصول اخلاقی، تصمیم با شماست که دوست دارید چگونه دیده شوید.
دو سوال آخر، در کدام زمینهها باید مسؤولیتپذیر بود و چرا؟
همهی ما میخواهیم به یک زندگی ارزشمند و به مراتب بالا دست پیدا کنیم و از آن لذت ببریم. میفهمید چارهای جز «پذیرش مسؤولیت» تمام کمال در زندگی خود را ندارید.
همهی ما برای مدتی کوتاهی در این دنیا زندگی میکنیم و در این زمان، باید بیشترین لذت را از زندگی خود ببریم و نباید اجازه دهیم که رویدادهای گذشته، باعث از بین رفتن آینده شوند.
اگر بخواهید همیشه به دنبال مقصر برای مسایل زندگی خود باشید؛ نه تنها چیزی عوض نمیشود؛ بلکه آرامش، عمر و زمان با ارزش خود را نیز از دست میدهید. پس اگر میخواهید به بالاترین رشد فردی و هدف در زندگی خود دست پیدا کنید، چارهای جز پذیرش مسؤولیت ندارید و باید در همهی زمینهها، مسؤولیتپذیر بود؛ در رفتار اخلاقی، افکار، باورها و نگرشها.
اگر به این دید توجه کنید که همهی ما یک مسؤولیت شخصی در قبال خود و دیگران داریم، دیگر کمتر پیش میآید که با رفتارها و عادتهای اشتباه خودمان باعث آزار و اذیت دیگران شویم.