
افکارعامه، نیروی نامرییای است که سیاستمداران زیرک و با درایت قادر به دیدن آناند؛ به قدرت آن اهمیت خواهند داد و در صدد داشتن قدرت نامریی افکار عامهاند. رضایت افکار عامه، از دولت باعث بقا و مستحکم شدن پایههای دولت خواهد شد. نارضایتی افکار عامه پیامد خیلی جبران ناپذیر و خطرناکی برای یک نظام بهدنبال خواهد داشت.
«ژان ژاک روسو» معتقد است که افکار عامه نوعی قانون است. در حقیقت افکار عامه کارشیوهای است که تصویب نشده، اما در جامعه تطبیق میشود. افکار عامه، قانون قرار داد اجتماعی است که قابل قبول عام مردم است و خود مردم عام مجری آناند. هیچ قانون نمیتواند بر خلاف افکار عامه تصویب شود؛ اگر هم بشود قابل اجرا نخواهد بود. مارکس میگوید: «قانونی که افکار عامه را محکوم میکند قانون نیست و دولت حق ندارد چنین مصوبهای را برای شهروندان به مرحلهی اجرا بگذارد.»
هدف از تشکیل دولت دموکراتیک و مردمسالار، حفظ نظم، عرضهی خدمات بهتر و پاسخگویی به مردم است. هر گاه دولت در تحقق این اهداف کوتاه آید؛ سبب سردرگمی افکار عامه و نارضایتی مردم از دولت خواهد شد.
آنچه در روند حکومتداری، باعث رضایت و جلب حمایت افکار عامه از دولت میشود، شفافیت در روند حکومتداری، پاسخگو بودن به مردم، تشریک مساعی شهروندان در روند حکومتداری است. اما پرسش اصلی اینجاست که از کدام مجرا، شفافیت و پاسخگو بودن به ملت آسان و بهتر خواهد بود؟ و با چه مکانیزم، دولت میتواند شفافیت را تضمین نماید؟
دسترسی به اطلاعات، در نظامهای دموکراتیک و مردمسالار، اصل شفافیت و حکومتداری خوب پنداشته میشود؛ هیچ مکانیزمی، بهتر از دسترسی به اطلاعات بهخاطر شفافیت وجود ندارد.
دولت با استفاده از طریق ارایه اطلاعات بهشکل پیشگیرانه (کنشی) میتواند در روند حکومتداری، شهروندان را شریک نماید، تا شهروندان، از روند حکومتداری نظارت نمایند. وقتی شهروندان از روند حکومتداری نظارت نمایند و در روند حکومتداری خود را سهیم بدانند، باعث رضایت افکار عامه از دولت خواهد شد.
دسترسی شهروندان به اطلاعات، در حقیقت دسترسی افکار عامه به اطلاعات است. دولت زمانی قادر به کنترل افکار عامه خواهد شد که بتواند افکار عامه را بهگونه نسبی از خود راضی نگه داشته باشد. اما وقتی شهروندان به اطلاعات از کارکردها و فعالیتهای حکومت دسترسی نداشته باشند، چگونه از دولت رضایت داشته باشند؟ دولتی که به ملت پاسخگو نباشد؛ ملت هم حق دارد از چنین دولتی رضایت نداشته باشند.
در نظام های دموکراتیک و مردمسالار که اساس و مکانیزم اصلی رسیدن به قدرت، رای مردم و رضایت افکار عامه است. بدون جلب رضایت افکار عامه رسیدن به قدرت امکان پذیر نیست. در نظام دموکراسی؛ این افکار عامه است که کسی را به قدرت میرساند و یا خلع قدرت میکند؛ اما بهخاطر رضایت افکار عامه، باید به مردم پاسخگو و حسابده بود.
رو سو، معتقد است که افکار عامه تسلیم هیچگونه فشاری نمیشود. دقیقاً این دولتمرداناند که باید بهخواستهای افکار عامه، پاسخ گو باشند و به افکار عامه، احترام قایل شوند نه افکار عامه. اگر دولتمردان اندکی مکث نمایند، به سادگی و آسانی میتوانند رضایت افکار عامه را با خود داشته باشند و کنترول نمایند. در نظامهای دموکراتیک و مردمسالار خواستهای عمده و اساسی افکار عامه؛ عدالت اجتماعی، رفاه اجتماعی، شفافیت، پاسخگو بودن، آزادی بیان، دسترسی به اطلاعات از چگونگی حکومتداری و… خوانده میشود.
بهترین دولت، دولتی است که افکار عامه را با استفاده از مکانیزمهای دموکراتیک (آزادی بیان، شفافیت، پاسخگو بودن، و دسترسی به اطلاعات) رهبری و کنترول کند؛ تا بیگانگان از عدم رضایت افکار عامه سوء استفاده نکنند.
در صورتی که افکار عامه، از همسویی با دولت دل بکند؛ سر به شورش و طغیان خواهد زد. آنوقت است که فرصت برای مداخله کشورها، افراد و گروههای فرصتطلب و مافیایی مساعد خواهد شد.
به گفتهی رو سو، افکار عامه، حاصل ساختار سیاسی آن است. این مسئولیت دولت و سیاسیون است که افکار عامه را با عرضهی خدمات بهتر، متعهد بودن به منافع ملی و پاسخگو بودن به مردم به گونهی مثبت، براساس منافع ملی و حفظ ستونهای اساسی دولت سمتوسو دهند.
دولت مسئولیت دارد که با استفاده از جریانها و کانالهای دموکراتیک (ارایهی اطلاعات بهشکل پیشگیرانه و تقاضا شده) از پریشانی و سردرگمی افکار عامه پیرامون فعالیت خویش جلوگیری نماید؛ و نیز مؤظف است تا مانع شایعهپراگنی و پروپاگندا شود.
دولت، جهت رضایت و کنترول افکار عامه تمام اطلاعات فعالیتهای خویش را باید به مردم ارایه نماید، تا افکار عامه فعالیتهای دولت را به بررسی و نقد بگیرد. برای اصلاح دولت، طرحهای خویش را ارایه نماید؛ چون در صورت عدم دسترسی به اطلاعات، افکار عامه نمیتواند کارکرد های دولت را به گونه درست بررسی و نقد نماید.
دولتی که نقد و پیشنهادهای افکار عامه را بپذیرد، به اصلاحات پیشنهادی افکار عامه تن بدهد؛ در حقیقت رضایت افکار عامه را با خود دارد و هم قادر خواهد شد تا افکار عامه را کنترل نماید.
یک دولت را وقتی میتوان، مردمسالار و ملیگرا خواند که بهخواستها و صدای مردم تمکین نماید و رضایت افکار عامه را در کنار منافع ملی، در صدر کارهای خویش قرار دهد.
دولت با ارایه اطلاعات بهشکل پیشگیرانه، میتواند از شایعههای غلط و تبلیغهای سوء جلوگیر نموده و مانع جعل ارایه اطلاعات از طریق منابع دست دوم و سوم شود. همچنان؛ میتواند رضایتمندی افکار عامه را از خود و فعالیتهای خود، تأمین کند.
بهقول معروف؛ قدرتمندترین و باارزشترین نیرو، رضایت مردم است. دولت و یا یک سیاستمدار، میتواند با تطبیق عدالت اجتماعی، عرضهی خدمات بهتر و پاسخگو بودن به مردم، این قدرتمندترین و باارزشترین نیرو را بهدست بیاورد و پایههای بقای خویش را مستحکم نماید.
دسترسی به اطلاعات و پاسخگو بودن دولت به ملت را میتوان از جمله مؤلفههای مشروعیت یک دولت دموکراتیک خواند.
از آنجایی که دسترسی به اطلاعات، تنها مکانیزم پاسخگویی است و پاسخ گویی، نخستین گام مشروعیت دولت دموکراتیک. سطح رضایت افکار عامه زمانی از دولت بلند خواهد رفت که دولت پاسخگو به مردم باشد و زمانی که سطح رضایت افکار عامه از دولت بلند برود، دولت بهسادگی می تواند افکار عامه را کنترول نماید.
هنگامی که دولت قادر به رضایت و کنترل افکار عامه شود؛ دولت بهسادگی برنامههای خویش را در جامعه تطبیق خواهد کرد و مردم با دولت در تمام عرصهها همکار خواهند شد. روند همکاری میان دولت و ملت به بالاترین سطح آن خواهد رسید.